ناصر کاظمی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : مقدمتا دو نکته بسیار مهم در خصوص عملکرد اقتصادی نظام مقدس اسلامی یادآور می گردد:
الف- اقتصاد کشور و عاملان اقتصادی آن در سپهر جمهوری اسلامی ایران حیات و تعامل و فعالیت دارند. اما آیا در زمین ج.ا.ا نیز بر اساس منویات و احکام اسلامی فعالان اقتصادی رشد و نمو داشته اند؟
سیاست گذاران و مدیران عناصرمدرنیته مانند بانک و بیمه وبورس و گمرگ و مالیاتی؛
اولا آیا اعتقادی و یا آشنایی به قابلیت کارآمد تئوری اسلامی در مسولیت و ماموریت خود دارند؟
ثانیا آیا آن الزامات و باید و نبایدهای اقتصاد اسلامی را آنها تاکنون اجرا نموده اند؟
آیا انصاف است جرایم و تبعات این نافرمانی و ناکارآمدی را به ماهیت ج.ا.ا ربط دهیم؟
درست است که نظام مقدس ج.ا.ا بایستی بطور سیستمی مسیر تحقق منویات اقتصادی و فرهنگی خود را تعریف نماید تا اینکه ارکان حاکمیتی فارغ از قائم به شخص بودن، همان آرمانها را بطور شایسته و بایسته محقق نمایند.
اگرچه امروز خیلی دیر است اما بقا و دوام والگوپذیری ازام القرای جهان اسلام اقتضا می نماید تا اولیات فرهنگ اسلامی بعد از ۴۷ سال نهادینه گردد.
دو- در بحث اقتصاد اسلامی آنچه برپیشانی و پرچم ج.ا.ا نقش بسته حاکمیت الله هست که شاه کلید معمای بحران اقتصادی امروز نیز می باشد و آن بسترسازی فضای اقتصادی غیرربوی سیستماتیک وسالم ، از طریق حذف بهره بانکی است!
نمی‌شود با ابزار و نقشه راه اسلامی اما در زمین غیراسلامی بازیگر اقتصاد اسلامی بود!
همانگونه که با بازیکنان حرفه ای و توپ و تور و مربی مجرب و… نمی‌توان در قله اورست فوتبال بازی کرد!!!!
متاسفانه زمین بازی اقتصاد اسلامی تاکنون فراهم نگردیده، فلذا دیگرانی هم که هرچه زحمت و تلاش شبانه روزی می کشند، کام مردم محروم و مستضعف را شیرین ننموده است.
و اما در قضیه تحلیل و بحث “حذف بهره بانکی” عمدتا با دو رویکرد” مدافعین بهره” مواجهیم:
اول- توهم خود برتر بیینی اقتصاددانان غربگرا! اگرچه همه ادله علمی فقهی تجربی و منطقی هم ارائه شده باشد!
دوم- منتقدین بهره بانکی را متوهم و استراتژی حذف بهره بانکی را غیر علمی تلقی می نمایند.
این باور غلط در حالیست که آسیب های جدی و سختی سیستم بانکی از طریق دمیدن در جهنم تورم، خلق نقدینگی برای خود، سقوط ارزش پول ملی، تورم سازی و تورمخواری، بازار آزاری با هجوم به طلا و دلار و مسکن و واردات و صادرات، شکاف عمیق اقتصادی با تخصیص رانتی تسهیلات، گرانسازی هزینه تأمین مالی، هایپرسازی و تسلط بر کلیه صنایع بزرگ مادر معدنی و پتروشیمی و فولادی و خودروسازی و…… و بالاخره طوفان اعتیاد و تقاضای وام ایجاد کردن برای مردم و فعالان اقتصادی تا در تورم متوحش انتظاری پیش رو کمتر آسیب ببینند.
لذا با عنایت به دستوراتی که از آیات و روایاتی در خصوص پرهیز از ورود به مقوله ربا و عملیات ربوی داریم و نهیبی که فقهای معاصر همواره در این چند دهه در خصوص عملیات ربوی سیستم بانکی فریاد برآورده اند، حقیقتا برای مقلدین واقعی حجت تمام است و ضرورتی به تبیین و تحلیل به اصطلاح علمی منطقی و تجربی حذف بهره بانکی نمی باشد.
مع الاسف به رغم اینکه اکنون کوچکترین انگیزه ای سیستم بانکی برای دفاع از بهره بانکی وجود ندارد! و نمی‌تواند نافی این همه خسارات براقتصاد و فرهنگ و حتی سیاست کشور باشد!
اما برخی نظریه پردازان اقتصادی)غربی شرقی و حتی اسلامی!) خواسته یا ناخواسته، مدافعین سرسخت “بهره بانکی ” شده اند و همواره برطبل جدال و اتهام و توهم زایی می کوبند!
در حالیکه به هیچیک از پرسش‌های منطقی و علمی ذیل خود را پاسخگو ندانسته و مدام مغلطه می کنند:
یک- آیا منشای اصلی تورم عارضه پولی و رشد نقدینگی هست یا خیر؟ اگر هست روزانه بالغ بر ۱۰ هزار م خلق نقدینگی بانکها برای خود دارند! آیا با حذف بهره این سیل ویرانگر مسدود نمی‌شود؟!
دو- رابطه بهره بانکی با تورم ، مستقیم است یا معکوس یا خنثی؟
اگر معکوس است! پس نرخ بهره را آنقدر بالا ببرید که تورم به صفر برسد!
و
اگر مستقیم است که هست! با حذف بهره بانکی این طوفان الخسری! تورم رو مهار کنید!
و آیا کاهش ارزش پول ملی و ریال ناشی از تورم نیست، پس با مهار تورم بشرح فوق ریال هم تثبیت خواهد شد
سه- آیا سپرده گذار در فضای تورمی متوحش که کمتر از نرخ تورم ، بهره می ستاند متضرر می‌شود یا خیر؟ اگر می‌شود این ارابه “خانه خراب کن!” رو تعطیل کنید. در هیچ شرایطی سپرده گذار حتی با نرخ بهره بالای تورم منتفع نخواهد شد!
چهار- آیا با افزایش نرخ بهره بانکی و مثبت نمودن آن نسبت به تورم(مثلا نرخ بهره ۶۰٪) در مقایسه با تورم ۵۰ درصدی! نرخ تورم در مرز ۵۰ درصد مثل چوب خشک می ماند؟!
و یا قبلا از اینکه سپرده گذار سود ۶۰ درصد را دشت کند تورم به ۸۰ درصد می جهد؟ اگر اینگونه است پس لطفا برای سپرده گذار اشگ تمساح نریزیم!
پنج- حقیر در چندین مقاله، رویکرد علمی اقتصاددان آلمانی پرفسور “ولف گانگ برگر”بر ضرورت بهره صفر را تقدیم نمودم .
ایشان مخالفین حذف بهره بانکی را آبشخور استعماری نظام سلطه رسانه ای و مافیای سرمایه خواری می داند.
اقتصاد دانهای ما چرا نظریه مترقی ایشان را بعنوان یک سند علمی معتبر اقتصادی نمی پذیرند؟!
شش- چرا شعف و شوق تولیدگران و فعالان اقتصادی را در حذف بهره بانکی که هم هزینه های تامین مالی تولید گر را کاهش و هم نوید تثبیت و آرامش و آینده نگری ناشی از ساقط شدن تورم را به بازار میدهد را نمی بینند ودرک نمی کنند؟
هفت – چرا نظریه میلتون فریدمن آمریکایی که به گفته دکتر مدنی زاده( وزیر محترم اقتصادی و دارایی) نقطه بهینه بهره صفر درصد ، گره گشای اقتصاد و این کلاف سردرگم امروز ما هست و تجربه کشورهای توسعه یافته در نرخ بهره حوالی صفر درصد نیز می باشد سانسور می کنند و یا با تعریف و تحریف” نیازمند الزامات و شرایط خاص است “آن را بعنوان سند معتبر مدیریت پولی نمی پذیرند؟
مگر الان که بهره بالای ۳۰ درصد است شرایط و الزامات خاص! مورد نظر ، نظریه پردازان اقتصادی ما فراهم شده است؟!؟!
پس چرا ذره ای مسولیت این تورم افسارگسیخته که زلزله اقتصادی است را به عهده نمی گیرند؟
چرا نمی گویند سیاستگذاران اقتصادی کشور نقشه راه اقتصادی و از تراوشات ذهنی آنها بهره می گیرند؟
هشت- بزرگواران! مافیای بهره تخیل نیست! و با حذف بهره بانکی و سقوط مافیای بهره، سره از ناسره تفکیک و بر ساحت هیچیک از خدمتگذاران واقعی حاکمیتی خدشه ای وارد نمی‌شود.
بدیهی است شگرد و ابزار مواجهه با مافیای بهره نیز باید متناسب با غول سرمایه داری رانتی در کشور باشد.
در یک کلام؛
مافیای بهره همونی هست که هم مجریان اقتصاد مفلوک موجود را ۴۰ سال است سرکار گذاشته!
و که مجموعه ای از منتقدین و اپوزیسیون سیاستهای اقتصادی موجود را نیز مسحور و
سینه چاک خود نموده است!
چنانچه نقطه اشتراک این دو دیگاه (مجریان اقتصادی و منتقدین اقتصادی) کشف شود یقینا معمای مافیای بهره نیز حل خواهد شد!
نه- بارها گفته شده به رغم آثار و برکات بیشمار حذف بهره بانکی که تکراری و خارج از حوصله مخاطبین گرامی است،
چرا منتقدین حذف بهره بانکی؛ تاکنون ده که نه! حتی پنج ویژگی و مزایای بهره بانکی را فهرست نمی کنند!؟
ولی چشم بسته مدام بر مدافعین حذف بهره بانکی می تازند!
ده- متاسفانه درطیف منتقدین حذف بهره بانکی دو گروه از اقتصاددانهای اسلامی نیز حضور دارند:
الف- لیبرالهای اسلامی که توانایی و بلوغ لازم را برای رهاسازی تفکرات خویش از بند اقتصاد کلاسیک، آدام اسمیت و کینزینها و…ندارند و معتقدند اقتصاد اسلامی نداریم همانگونه که فیزیک و شیمی اسلامی نداریم!
ب- اقتصاددانهای اسلامی که یا حذف بهره بانکی از اولویت آنها نیست و یا اگر باشد باید تدریجی باشد نه فوری و شک آور!!!!
واقعا در پاسخ هر سه طیف فقط می توان این حکایت طنزی را یادآور شد که؛
مربی که سخت از گل به خودی غضنفر به تیم خود بر آشفته بود سر بازیکنان فریاد می زند:
مارادونا رو ول کن! غضنفر و بچسب!
واقعا خیلی عجیبه، اقتصاد دان های غربی بر حذف بهره و بهره صفر درصد پافشاری می کنند ولی اقتصاددانهای به اصطلاح اسلامی هنوز اندر خم یک کوچه اند!!!
یازده- از ویژگی‌های بارز عالم و دانشمند و فرهیخته، تواضع و فروتنی و مدیریت کلام و مدیریت خشم است.
منتقدین حذف بهره بانکی، تا نتوانند آداب اولیه مباحثه علمی و مزیت‌های نداشته” بهره بانکی” را پیدا نمایند، نمی توانند همزمان هم مدعی فرهیختگی و نظریه پرداز اقتصادی باشند !
و هم منتقد فضای سنگین و تلخ اقتصادی و به یغما رفتن عدالت اجتماعی باشند!
و هم مدافع بهره بانکی ۳۰ درصدی سیستم بانکی باشند!
چرا که مانعه الجمع و جمع اضداد اقتصادی از امهات توهم است!
و من الله التوفیق
ارادتمند
ناصر کاظمی
۲۴ مهر ۴۰۴
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
