اقتصاددان : بخشهایی از بيانيه آيت الله ناظم زاده قمى در رابطه با قتل یک روحانی مظلوم و لزوم ارتباط بهتر و بيشتر روحانيت با مردم
بسمالله الرحمن الرحیم
«مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا» (مائده/۳۲)
هفتمین روزی است که از قتل اسفبار و دلخراشِ شهادتگونهی حجتالاسلام ولیالله حیدری روحانی مظلوم و بیپناه، میگذرد؛ عالمی که به ضرب چاقوی فردی خشمگین و در برابر دیدگان نمازگزاران، در مسجد باغفیض تهران به خون غلطید. این جنایت سبعانه و خلاف عقل و انسانیت را به شدت محکوم میکنم در این رابطه، نکاتی را یادآور میشوم:
۱. این حادثهی تلخ و تکاندهنده، همچون خونهای بناحق ریختهشدهی دیگر روحانیون در سالهای اخیر، نخست این پرسش قرآنی را زنده میکند:”بای ذنب قتلت” به کدامین گناه، چنین مظلومانه کشته شدند؟ و سپس این سؤال را برمیانگیزد که چرا جایگاه روحانیت اصیل، که رسالت تعلیم، هدایت و خدمت به مردم را بر دوش دارد، تا بدانجا تنزل یافته است که امروز هدف عقدهگشاییها، تهمتها، هجمهها، ناسزاها، عمامهپرانیها و حتی تعرضات فیزیکی و قتل قرار میگیرند.
۲. مردم شریف ایران بدانند که اکثریت قریب به اتفاق روحانیون، بهویژه آنان که از ساختار اجرایی کشور فاصله دارند، در تنگنای شدید معیشتی به سر میبرند. حقوق غالب آنان، کمتر از ده میلیون تومان، از وجوهات شرعیهای است که بهوسیلهی مراجع عظام تقلید از مؤمنان دریافت میشود. حتی بسیاری از آنان درایام فراغت به کارهای دیگری از جمله مسافرکشی و کارگری مشغول شدهاند که البته ایرادی هم ندارد!
۳. آیا سزاوار است که این قشر شریف و بیپناه، تاوان سوءمدیریتها، گرانیها، تورم و بحرانهای آب، برق، گاز و معیشت را بپردازند؟ آیا رواست مردمی که خود رنجکشیدهاند، گمان برند که روحانیت اصیل ریشهی مشکلات کشور است و خشم خود را متوجه آنان سازند؟
٤- بیتردید تبلیغات دشمنان و رسانههای معاند در این شکاف نقش داشتهاند، اما همهی حقیقت این نیست. بخشی از این فاصله، به دلیل بیتوجهی برخی روحانیون به درد و رنج مردم یا سکوت و کمکاری در بیان حقایق است. اگر حوزههای علمیه و متولیان روحانیت، ارتباطی صمیمیتر و صادقانهتر با مردم برقرار نکنند، این شکاف عمیقتر خواهد شد. گرچه،معدود افرادی در صنف روحانیت، با رفتار یا سخنان نابجا، موجب رنجش مردم شده یا نامشان با خیانت به بیتالمال گره خورده است. اما اینان استثنا و از دایرهی روحانیت اصیل بیروناند و در حوزههای علمیه و نزد تودهی مردم نیز اعتباری ندارند. سزاوار نیست رفتار این اندک ناصالحان به حساب کل روحانیت نوشته شود؛ زیرا روحانیت آگاه و صادق، همواره دلسوز مردم بوده و هستند، و تاریخ بر این حقیقت گواهی خواهد داد.
۵. در پایان، در کنار محکومیت شدید این جنایت و مطالبهی رسیدگی قاطع قانونی، روی سخنم با خانوادهی داغدار آن مرحوم است. قرآن کریم میفرماید: «فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللّهِ» (شوری/۴۰)
اگر صلاح بدانید به منظورگسترش عفو و مهربانی و کاستن از روحیهی انتقامجویی، از حق قصاص گذشت کنید و آن را به دیه تبدیل نمایید،تا ثواب عظیمی نصیب روح آن فقید سعید خواهد شد. و این گذشت کریمانه میتواند مانع داغدار شدن خانوادهای دیگر که نقشی دراین جنایت نداشته ،گردد.
کلام آخر:
این واقعه هشداری است برای همه ما؛ تذکری است برای مسئولان، تا به دردهای مردم بیش از پیش توجه کنند؛ و تلنگری است برای روحانیت، تا پیوند خود را با جامعه مستحکمتر سازد و در همه حال در کنار مردم بماند؛ و درآخر درسی است برای عامهی مردم و جوانان، تا روحانیت اصیل را از خائنان و نالایقان بازشناسند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
١٨ مهر ١٤٠٤
حوزهی علمیه قم ./سیداصغر ناظم زاده
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع