محسن مرادی
سردبیر روزنامه وحدت
شورای شهر اهواز؛ سنگر فروبسته ی خرد جمعی در محاصره ی تیغ تیز انحلال قرار گرفته است.اگر این نهاد برخاسته از رای مردم را ذبح کنند،چه کسی پاسخگوی این جنایت بر پیکره ی مردمسالاری خواهد بود؟
آنگاه که بر گلوگاه خرد جمعی تیغ برکشند و در ملأ عام، خونریزی کنند آیا کسی هست که فریاد برآورد که “چرا نهاد شورا را ذبح کردید”؟
اما به هر روی اینجا اهواز است،شهری که نفسش همت بلند میخواهد و وجودش به تدبیر شایسته. شورای شهرش، نه نهادی تشریفاتی، که دژ استوار مردمی است که میخواهند سایهای از توسعه و عدالت بر سر کوچههایشان ببینند. اگر این دژ را فروبریزیم، آنگاه اسباب فروماندگی را برای بازگشت آنانی فراهم کردهایم که از فراق بیتالمال، نعرههای حرص و آز سر دادهاند و فضای مجازی را به لجنزاری تبدیل کرده اند که انواع و اقسام درشت گویی و درشت خویی در آن پیدا می شود.اما وای بر آن روز که شورا را ذبح کنند و میدان خالی شود برای عدهای که در پی غنیمتجوییهای شبانه روز هستند. آنان که مشورت را نه فضیلت، که نقص میدانند و خرد جمعی را به تمسخر میگیرند. مگر نه این است که “مشورت، روشنی بخش دلهای تاریک و راهنمای عقل های حیران است”؟
اگر شورا برچیده شود، چه کسی خواهد ایستاد در برابر آنان که میخواهند اهواز را به حراجی خصوصی و گعده ای تبدیل کنند؟
شورا تنها یک نهاد قانونی نیست؛ نماد ارادهٔ مردمی است که میخواهند سرنوشت شهرشان را خود رقم بزنند. انحلال شورا، یعنی بازگرداندن قدرت به دستان پنهان همان کسانی که دستهایشان از گنجینه ی عمومی کوتاه شده و اکنون در کمین نشستهاند تا دوباره چنگ بیندازند بر گلوی اقتصاد شهر.
به یاد داریم روزهایی را که مشورت، کیمیای گرانبهای گذشتگان بود و “لا خیر فی امرٍ لا یشاور فیه” را سرمشق خویش قرار میدادند. امروز نیز شورای شهر، تجلی همان حکمت کهن است.ذبح این نهاد، پشت پا زدن به همهٔ آن میراث معنوی است.
پس بایستیم و نگذاریم تیغ تعصب،کینه و منفعتطلبی، بر پیکرهٔ این نهاد مشورتی فرود آید. باید فریاد برآوریم که شورای شهر ،خط قرمز مردمسالاری شهری است. انحلال آن، به معنای بازگشت به دوران سیاه مدیریت های غیرپاسخگو و غیرشفاف و تندخو است.
نهاد شورا مقدس است چرا که برخاسته از رای مردم است.هر چند نباید از عملکرد ناصحیح و نادرست برخی از اعضا غافل شد چرا که این خروجی بد برخی از انها منجر به هجمه علیه نهاد شورا شده است که ضرورت تغییر مسیر گفتار و رفتار در ان بسیار به چشم می آید.
البته برخلاف برخی پیشنهادها درباره انحلال شورای شهر اهواز، باید گفت که شورا به عنوان نهادی مشورتی و مردمی، حریمی است که “ذبح” آن تنها میدان را برای بازگشت سودجویان و منفعت طلبان فراهم می سازد.شورای شهر اهوا، نهادی مشورتی است که در آستانه آزمونی تاریخی قرار گرفته است.
باید گفت که انحلال شورا، نه یک راه حل، بلکه آغازی بر بازگشت تاریکِ منفعت طلبان است که سالها خوزستان را نه برای توسعه و آبادی شهر به گروگان گرفته بودند بلکه برای منفعت خویش و هم پیاله گانشان به هر آسمانی چنگ می زنند تا به نوایی برسند.
اما یادمان نرود که شورا تجلی حکمت جمعی است.شورای شهر، تجلی اراده مردم و نماد مدیریت شهری مردمی است . انحلال این نهاد، به مثابه نادیده گرفتن حق حاکمیت مردم بر سرنوشت شهرشان است.
تاریخچه اهواز اما گواهی میدهد که افراد سودجو با ایجاد اختلال در روندهای قانونی، منافع نامشروع خود را پیش برده و می برند اما شورای مقتدر، مانعی در برابر این اشخاص است.
باید گفت که با تعطیلی شورا، آنان که منافع نامشروع خود را در خطر دیده اند،بدون مانع رسمی، عرصه را بر مدیریت شهری تنگ خواهند کرد.
باید به جای حذف فیزیکی این نهاد مردمی ، به تقویت منطق، استدلال و اخلاق مداری در آن پرداخت. “شورا محل تضارب آراست” و اختلاف نظر، زمانی که در چارچوب قانون و اخلاق باشد، عادی و حتی سازنده است .
اصلی ترین سلاح در برابر منفعت طلبان، افزایش شفافیت مالی و عملکردی است. وقتی شهروندان از ریز هزینه ها و درآمدها آگاه باشند، سودجویان فرصتی برای پنهانکاری و دروغ بافی های مجازی نمی یابند .
نجات شورا در گرو اتکای اعضا به خواست مردم و اولویت قائل شدن برای مصالح عمومی شهر است.به طور کلی وضعیت کنونی شورای شهر اهواز را نباید به عنوان یک بحران نهایی، بلکه به عنوان آزمونی برای بلوغ سیاسی و مدیریتی جامعه بدانیم.
راه نجات اهواز، نه در حذف نهاد شورا، بلکه در تصحیح رفتارها، تقویت سازوکارهای نظارتی و بازگشت به روحیه مشورت و حکمت جمعی است. به یاد داشته باشیم که “ذبح” شورا، زخم های کهنه شهر را تازه تر می سازد.