راه های فرار برای مفسدان اقتصادی در ایران !

جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : در همه جای دنیا قاعده ی عدالت به برابری ست. ترازویی که در آن هر چه وزن می شود اصول و تعریف درستی دارد و چیزی از دستش در نمی رود. اگر دستی کج است و اندیشه ای خلاف مسیر را می رود و رفتاری از عرف و قانون پیروی نمی کند ؛ تنبیه و مجازات می شود. فرقی هم ندارد شخص عالی مقامِ حکومتی باشد که با خدم و حشم رفت و آمد دارد ؛ یا یک آدم معمولی و ناشناس. هر دو که در برابر قانون قرار می گیرند و تخلفات شان آشکار می شود و به درجه ای از تشخیص می رسد که باید حکم بگیرند و کیفر ببینند ؛ بی گمان هر دو به یک چشم دیده می شوند و راه گریز و فراری هم از عدالت ندارند. شاید برای همین است که دنیا با این روش و اصول و قاعده دارد خوب می چرخد و همه چیز سر جای خودش قرار گرفته و سنگ ها روی سنگ ها بند شده است. درست بر خلاف ایران که چیزی سر جایش نیست و سنگ روی هیچ سنگی بند نمی شود.

 خبر به ظاهر ساده و معمولی ست. حداقل برای ما که کمتر و یا بهتر است بگویم اصلا رخ نداده و در کارنامه ی اعدامی های قوه قضاییه تاکنون نامی از مسئولان بلند پایه ی جمهوری اسلامی نیامده. مسئولانی که زیر سپر نهادهای خاص در پوشش های کاملا موجه و اتفاقا کاملا مشروع و قانونی به رانت و فساد و دزدی های بزرگ و میلیاردی مشغول اند و بی مهابا سرمایه و دارایی های این ملت را گستاخانه و با پررویی تمام می بلعند. نه بازخواست می شوند و نه روی چهارپایه می روند. تنها از منصب و شغلی که دارند کنار گذاشته می شوند و در یک صندلی دیگر در مکانی تازه و نو می نشینند و در قالب های تازه به خدمت گزاری به ملت شریف ایران مشغول می شوند. مسئولانی که تمام عالم و آدم به گناهشان اعتراف دارند اما وقتی در برابر ترازوی عدالت قرار می گیرند تبرئه می شوند و به ساده گی از چنگ قانون می گریزند.

وزیر سابق کشاورزی چین با ۳۸ میلیون دلار فساد مالی محکوم به اعدام شده.‌ در نقطه ی مقابل وزیر سابق کشاورزی ایران در پرونده فساد ۳.۴ میلیارد دلاریِ چای دبش متهم شده اما راحت و راست راست برای خودش در کشور می‌چرخد. در کنارش بابک زنجانی با ۲.۷ میلیارد دلار فساد مالی که قرار بود اعدام شود امروز عنوان نخبه را در ایران یدک می‌کشد و آن قدر قدرت و توان یافته که می تواند اقتصاد فشل و وامانده را در کشور به تنهایی احیاء کرده و در رگهای بسته اش خون تازه بریزد. فساد به تنهایی بدون سازوکارهای قدرت رخ نمی دهد. به واقع کسی نمی تواند و جرات آن را ندارد که خانه ی ما را به هم بریزد و با آرامش و زندگی و دارایی هایِ ما بازی کند. و یا پا را از این فراتر گذاشته و برای دزدی و بردن مال به خانه ی ما آمده باشد. مگر آن که خودمان به او کلید داده باشیم و در بردن مال و اموال یاری اش کنیم.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − یازده =

پربازدیدترین ها