گفت: برخی از کاندیداها موقع تبلیغات انتخاباتی چنان رجز می خوانند و شاخ و
شانه می کشند که انگار می خواهند با رستم دستان رزم آوری کنند.
و جالب است وقتی رای می آورند و با سیل مطالبات مردمی مبنی بر وفای به قول
های خود روبه رو می شوند، جوگیر شده و وسط دریای مشکلات جفت پا شیرجه
می زنند! وقتی لابه لای امواج مشکلات غوطه می خورند،چاره ای ندارند جز ادامۀ
همان رجزخوانی ها!
گفتم:حالا احساس و برداشت تو چیست؟
گفت: من یاد ملوان زبل می افتم.
بچه که بودم وقتی اسفناج می خوردم ،حس می کردم زورم زیاد شده. می رفتم
توی کوچه و با بچه ها دعوا می کردم و حسابی کتک سیری می خوردم و
پیروزمندانه بر می گشتم!!
گفتم: یاز هم #سیاهنمایی کردی؟
دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
