دکتر رسولی شربیانی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :به بهانه روز زن
۱.عروس گرفتن:
در نسل مادران ما یعنی متولدین دهه بیست و سی و ماقبل ،ازدواج ها خیلی سنتی بود و زن بیشتر شبیه یک کالا بین دو خانواده دختر و پسر خرید و فروش می شد زیرا اولا سن ازدواج دختر بین ده تا پانزده سال بود و اصل بر این بود که خانواده پسر، دختر را بچه تر بگیرند و بیاورند خودشان با سبک خودشان بزرگ کنند لذا نه پسر نقشی در ان ازدواج داشت نه دختر بلکه خانواده پسر و دختر تصمیم گیر بودند. به عبارتی خانواده پسر در ازای پرداخت مبلغی به عنوان شیربها به خانواده دختر او را نه به عنوان همسر برای فرزند خود بلکه به عنوان عروس برای خود می گرفتند.
این ازدواج یاکودک همسری از ویژگیهای جامعه سنتی بود که در ان زن شهروند درجه دو حساب میشد.در این سبک زندگی زن تابع بود و چون حقی بر خود قائل نبود سازگارتر بود و او وظیفه و معنای وجودی خود را فرزنداوری و کار برای خانواده پسر می دانست .او حقی تحت عنوان تحصیل،اظهار نظر،انتخاب و اعتراض نداشت و در هر شرایط باید می سوخت و می ساخت بنابر این اصطلاحا نیم من بودن زن موجب پایین بودن تنش و ارامش خانواده میشد.
۲.زن گرفتن
نسل دهه چهل و پنجاه و تاحدودی شصت به دلیل گسترش مدارس ودانشگاهها و رادیو و تلویزیون و آگاهتر شدن مردم ازدواج از سبک قبلی کمی تغییر پیدا کرد .
و کمکم ازدواج ها با معرفی دختر به پسر و تایید خانواده پسر مثل مادر و خواهر و خاله و عمه او و با یک دیدار حضوری کوتاه دختر و پسر ان هم با حضور ناظرانی از دو طرف انجام میگرفت و نهایتا تصمیم گیری با دو خانواده بود.در این نوع سبک معمولا سن ازدواج بین ۱۵ تا ۲۰ بودو زن تاحدودی ذی حق بود و مرد در ازای گرفتن زن باید مهریه ای را متعهد میشد که معمولاملک یاسکه بود.
این نوع ازدواجها بحرانی ترین ازدواج است چون مرد انتظار نیم من بودن از زن دارد و زن هم به دلیل شهری شدن و تحصیل کردن انتظار دارد مرد برابر یا نیم من باشد و این انتظارات ناموزون موجب تنش در خانواده ها و امار قابل توجه طلاق و مشکلات مهریه شده است.علت اصلی تنش ان است که چنین ازدواج هایی در بستر سنتی اتفاق افتاده و اکنون در بستر مدرن پیش میرود و این دوران گذار خود عاملی بر افزایش نارضایتی زناشویی و تعارض و مشکلات بعدی ان است.
۳.شریک زندگی گرفتن
از دهه هفتاد به بعد ازدواج ها تابع شرایط مدرن شد یعنی سن ازدواج بالای ۲۵ رفت و پسر و دختر نیز در تصمیم و انتخاب همسر مستقل شدند .انها پس از شناخت کامل از همدیگر در محیط تحصیل یا کار یا انجمن ها و گروههای اجتماعی خارجی یا مجازی با همدیگر ازدواج میکنند. در این ازدواج نقش خانواده ها مشورتی و حمایتی است و دختر و پسر باهم یک زندگی مشترک تشکیل می دهند و کسی دیگری را نمی گیرد.
در این ازدواج نکات مثبت زیادی هست
۱.دو نفر خودشان همدیگر را پیدا میکنند
۲. خودشان دوره اشنایی طولانی را طی میکنند
۳. این ازدواج چون در سن یختگی عقل شکل میگیرد دو نفر همدم و همسر هم می شوند نه زن و شوهر
۴.پایه این ازدواج شناخت و عقل و عشق است نه هیجان یا تحمیل
۵.در این ازدواج مهریه بالا و هزینه های بالای مراسمات صرفا با تشخیص و تصمیم دو نفر شریک زندگی انجام می شود نه چشم و هم چشمی خانواده ها
۶.مهریه و شیربها که معنای نوعی معامله داشت جای خود را به مشارکت دوستانه دو نفر و دو خانواده می دهد.
۷.این نوع ازدواج به دلیل سازگاری با مولفه های دنیای مدرن تبدیل به تعارض و تنش نمی شود.
۸.این نوع ازدواج به معنای دقیق مصداق همسریابی و همسر گزینی است.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع