جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :تکرار مکررات است اگر بگوییم در شهر چه خبر است. نه از دیشب که بنزین گران شد که خیلی وقت است شهر به هم ریخته و اوضاع را در بدترین وضعیت ممکن قرار داده است. وضعیتی که به گمانم باید گفت آخرِ ماجراست. تهِ داستان و انتهای یک قصه ی مصیبت بار. عنقریب است که با کلّه مجموع ۹۰ میلیون ایرانی بخورند به دیوار و تمام. چون اگر ذره ای شک داشتیم که خودروی دولتی ها در مدیریت و ساماندهی این اوضاع ترمز بریده و از دست راننده درآمده و معجزه و دعا و ورد و آیه خواندن شاید افاغه کند و یا دولتی ها و در راس آن پزشکیان غیرتی شوند و به داد مردم برسند ؛ دیگر یقین کردیم که خودمان را باید برای حادثه ای دردناک آماده کنیم. انگار و البته به صورت قطعی مطمئنیم که این خودرو جوری توی مسیر افتاده و به آن برنامه داده شده که دقیقا مغز ایرانیان را به دیدار بتنی بکوبد و تمام قد و هیکل را مچاله کرده و مستقیم به سینه ی قبرستان بفرستد. شواهد و مستندات و اوضاع که این را می گوید.
چنین وضعیتی در خواب و در کابوس های شبانه هم برای ما که به وعده ی آب و برق مجانی و آمدن نفت توی سفره ها دل خوش کرده بودیم و بی صبرانه به دنبال ساختن دنیا و آخرت مان بودیم ؛ وجود نداشت که در بیداری یقه های ما را گرفت و به چنین روزگاری نحس و بدشگون دچارمان کرد. هیچ چیزی سر جایش نیست. و هیچ کسی هم در بالادست عین خیالش نیست که به چه وضعیتی مردم افتاده اند و دارند توی چه باتلاقی دست و پا می زنند. البته مثل روز معلوم بود که هر قطره ی بنزین می تواند ساختار و شالوده ی این دولت را یا زمین بزند و یا فعلا سرپا نگهدارد. بنزین گران شد تا همه چیز به تبعیت از آن گران شود. رها شده گیِ عجیب و غریب که مردم مثل یک لشگر شکست خورده در نبردی سنگین و دشوار فقط دور خود می چرخند و نمی دانند دقیقا چه باید بکنند. در طول یک هفته و به نوبت متوالی لبنیات گران شده و مدیر همان شرکتی که لبنیات را گران کرده با وقاحت تمام می گوید خوب کردیم گران کردیم.
وضعیت موجود دقیقاً مشابه همان روایتِ آخرالزمانی ست که همه را مات و مبهوت کرده و منتظرند تا فاجعه ای سنگین و به شدت مخرب وضعیت شان را یک سره کند. در عرض چند روز طلا جهشی یک میلیون تومانی داشته. آقای دلار روزی هزار تومان بالا رفته و هم چنان هم دارد می رود. سکه همین الان ۱۳۵ میلیون تومان است. وضعیت خودرو و مسکن هم که کاملا مشخص است. بازار ملتهب است و قیمت ها مدام تلاطم دارند و بالا و بالاتر می روند. وضعیتی بی اندازه ناباورانه و شوک آور. اوضاعی که در چند وقت اخیر مشابه اش مطلقا نبوده و اصلا سابقه نداشته. جناب پزشکیان و دولتی ها هم که کامل در سکوت اند و فرعیات به شدت ذهن شان را درگیر کرده است. خستگی و بی تفاوتی و بد عهدی و بی مسئولیتی تمامِ مدیرانِ ما را دوره کرده و ناامیدی و یاس از سر و روی مملکت می بارد. احتمالا به زودی باید شاهد دلار ۱۵۰ تومانی باشیم. سرعتی در فقر که از سرعت نور هم بیشتر است. رخدادی که بعد از داستان اصحاب کهف دولتِ پزشکیان افتخار داشت تا دوباره آن را برای تاریخ بازسازی کند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
