در گذشتهای نهچندان دور، نام خوزستان با سبزی و طراوت گره خورده بود.
باغهای مرکبات، نخلستانهای پیوسته تا افق، و درختان انبوهی که سایهشان بر رود کارون و کرخه میافتاد، هویت اقلیمی این دیار را میساخت.
جهانگردان بسیاری که از اهواز و شهرهای اطراف گذر کردهاند، در سفرنامههای خود از شکوه باغهای این سرزمین نوشتهاند؛ از نسیم خنک میان نخلها تا عطر بهارنارنج و لیمو.
اما امروز، همان دیار سبز، در میان خاک و دود و گرما، نفسش به شماره افتاده است.
کلانشهر اهواز، که روزگاری در کنار کارون میدرخشید، اکنون در میان آلودگی صنعتی، گرد و غبار و سیمان بیرحم شهرسازی محصور شده است.
گسترش بیبرنامهی ساختوسازها، حذف باغها و نادیده گرفتن حریم طبیعت، شهری ساخته که در آن آسمان خاکستری و زمین بیجان است.
گویی در مسیر توسعه، ریههای شهر را با دستان خود بریدهایم.
درخت، تنها یک موجود سبز نیست؛
درخت، شاعر خاموش زمین است که با برگهایش اکسیژن میسراید، با سایهاش آرامش میبخشد و با ریشههایش خاک را به زندگی پیوند میزند.
هر درختی که کاشته میشود، چراغی در دل زمین روشن میشود؛
و هر درختی که قطع میگردد، نفسی از زمین گرفته میشود.
ایدهی کمربند سبز، پاسخی است علمی و اخلاقی به این بحران خاموش.
اگر اهواز و دیگر شهرهای خوزستان بخواهند از چرخهی آلودگی، گرمای طاقتفرسا و بحران زیستمحیطی نجات یابند، باید به درخت پناه ببرند.
کمربند سبز نه یک پروژه تزئینی، بلکه سپری طبیعی برای مقابله با گرد و غبار، آلودگی صنعتی و تغییرات اقلیمی است.
این کمربند میتواند دیواری از زندگی باشد میان شهر و بیابان، میان دود و هوا، میان مرگ و امید.
اما پرسش اساسی این است:
چرا هنوز طرحهای درختکاری و توسعه فضای سبز در حد شعار باقی ماندهاند؟
شاید چون ما هنوز باور نکردهایم که توسعه بدون طبیعت، ویرانی در لباس پیشرفت است.
شاید چون مدیران شهری، درخت را به اندازهی ساختمان جدی نگرفتهاند، و مردم نیز به اندازهی نان، به سایه فکر نکردهاند.
امروز بیش از هر زمان دیگر، اهواز و شهرهای بزرگ خوزستان نیازمند مدیریت توسعهگرا و شهروندان مطالبهگر هستند.
درختکاری باید به یک فرهنگ تبدیل شود، نه مراسمی فصلی.
مدیریت شهری باید بودجههای خود را به احیای فضاهای سبز، پارکهای شهری و کمربندهای طبیعی اختصاص دهد.
اگر امروز نهال نکاریم، فردا تنها خاطرهای از نسیم خواهیم داشت.
و اگر کمربند سبز نرویانیم، کمکم باید با نفس کشیدن خداحافظی کنیم.
نجات اهواز و خوزستان از بحران زیستمحیطی، نه در وعدهها، بلکه در سایهی درختانی است که امروز باید کاشته شوند.
هر نهال، یک پیمان با آینده است؛
و آینده، سهم همان مردمانی خواهد بود که به زمین وفادار ماندند.
منوچهربرون