مسعود ؛ برایمان چه آورده ای !

جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : دومین سفر مسعود پزشکیان به نیویورک در شرائطی اتفاق افتاده که فرصت برای فعال شدن اسنپ بک تقریبا به پایان رسیده و بازی مرگ بار با اقتصاد ایران شروع شده. کسی هم نمیداند که آیا این بار می شود در جیب پیراهن سفید رنگ رییس جمهور حکم ویژه ی رهبری را پیدا کرد یا نه. این که رییس جمهور بتواند آزادانه و با اختیار کامل سر میز مذاکره بنشیند ؛ با خیال راحت قهوه ای نوش جان کند و ببیند ایران به طرفیتِ او با خودش چند چند است. روایتی دشوار که مدیریت کردن آن از عهده ی پزشکیان خارج است‌. رییس جمهور ایران در این سفر هم سخنرانی دارد و هم دیدار‌های جانبی‌.  ملاقات‌ هایی هم دارد با روسای کشور‌های مختلف. بعد هم می خواهد پیام شیرین ملت ایران را به دنیا ابلاغ کند. پیامی که می گوید ما دارای فرهنگ و تمدن ایرانی هستیم. صلح‌ جو بوده و صلح طلبیم. و از آن طرف پیام مقاومت و استقامت را هم در کنار این پیام سنجاق کند که یعنی ما با کشورهای قلدر مذاکره نمی کنیم و حرفی با آنان نداریم. یعنی ما هنوز زورمان زیاد است‌. و از همه مهمتر این که جنگ ۱۲ روزه در ایران صلابت ؛ انسجام و استقامت مردم را به خوبی به جهانیان نشان داد. و یعنی پیروز جنگ ما بودیم نه اسراییل.

 گفته بود استدلال من این است که آقای پزشکیان به عنوان فردی که نه تخصص مسائل فنی و هسته ای و  نه تخصص مسائل حقوقی دارد و قرار است از طریق مترجم سخن بگوید ؛ در نهایت برخی کلیات را به عنوان مسائل بین الملل با سران برخی کشورها مطرح می کند. بحث اصلی این نیست که اصلا ایشان بلد است یا می تواند یا نمی تواند. بلکه صحبت در این باره است که اصلا صلاح نیست ایشان وارد برخی جزئیات حساس شوند. آقای پزشکیان تعداد کمی از افراد را با خود در این سفر همراه کرده است. آقای عراقچی به عنوان وزیر خارجه که در این سفر آقای پزشکیان را همراهی می کند نیز در این مدت اخیر لااقل در چارچوب قواعد بین الملل نتوانسته راه به جایی ببرد و نزد طرف غربی آن اعتبار خاص را دیگر ندارد. حتی آقای مکرون نیز ایشان را نماینده ایران ندانسته است. بنابراین اکنون نیاز به یک تکنیک جدید داریم. این تکنیک همان اذن رهبری و دریافت حکم نماینده ویژه است که مشخص نیست پزشکیان با خود به نیویورک برده یا نه.

 ما هنوز در بین تندروهای مجلس و ارزشی های دو آتشه کسانی را داریم که همچنان مخالف هر نوع رایزنی و مذاکره اند. پس نمی شود سفر دوم پزشکیان به نیویورک را از هر حیث مثبت ارزیابی کرد و گفت که این سفر حتما مهم و بسیار مورد توجه بوده است. فحاشی های پشت پرده و فضیحت گویی های عده ای شارلاتان که از همین تحریم ها شکم گنده کردند ؛ چه در تریبون مجلس و چه از پشت صفحات روزنامه نشان می دهد که دست های پزشکیان برای دوستی با دنیا سرد و یخ است و تضمینی برای گرم کردن آن نیست‌. این سفر الزاما نیاز به یک پشتوانه ی قوی حمایتی داشت. چرا که نه تنها مسعود پزشکیان که هر رییس جمهور دیگری آن هم در چنین شرائط اسفناکی می خواست به سازمان ملل برود و پشت تریبون بایستد و نطق های سیاسی کند ؛ بدون این پشتوانه اساسا نمی توانست روند مشکلات موجود را به جای خاصی برساند و بی گمان چه در عرصه بین الملل و چه در عرصه داخلی حرف جدیدی برای گفتن نداشت. با این اوصاف بعید می دانیم مسعود برایمان از نیویورک چیزی بیاورد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 − 1 =