پزشکی و درمان در شاهنامه

به گزارش مجله اقتصاددان آقای دکتر محمد رسولی شاهنامه شناس نو اندیش و صاحب نظریات تازه و جدید راجع به شاهنامه, عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی نوشت :  روز یکم شهریور ، به پاس بزرگداشت ابوعلی سینا و گرامی داشت پزشکان به نام روز پزشک نام گذاری شده است.
مناسب است مختصری به پزشک و ابوعلی سینا بپردازیم.
راجع به تاریخ پزشکی به قدر کافی پژوهش نشده است. گر چه بنده در کتاب « پزشکی و درمان در شاهنامه» در حد بضاعت این کار را کرده ام. راجع به خود حکیم ابوعلی سینا هم چنان که باید کار پژوهشی کاملی انجام نشده است. گر چه کتب و مقالات متعددی راجع به این شخصیت بزرگ تدوین شده است.
در اینجا به طور مختصر می کوشم اندکی از این دانشمند بزرگ بگویم و اشاره ای هر چند کوتاه و گذرا به پزشکی در ایران عهد کهن بنمایم‌.
پژوهش ژرف در خصوص دوران عهد کهن ایران( یعنی دورانی پیش از باستان !) نشان می دهد، آن زمان دانش بسیار پیشرفته ای در همه ی علوم و به ویژه در پزشکی در ایران وجود داشته است. این را از لا به لای ابیات شاهنامه و نیز در بین سطور باقیمانده از اوستای بزرگ می توان فهمید.

در پزشکی کهن، داروها از گیاهان به دست می آمد و واژه ی دارو از واژه ی « دار» که به معنی درخت و گیاه است، ساخته شده است. همین واژه ی فارسی وارد انگلیسی شده و Drug شده است و وارد زبان فرانسه شده و Drog شده است که ریشه ی همه ی آنها دار ایرانی است.
در سر آغاز نام پزشکان بزرگ واژه ی ” سی» می آمد ! مانند سی مرغ، سی نا.

قبلا جایی توضیح داده اییم که سیمرغ هم در واقع سرپزشک و نماد پزشکی در ایران کهن بوده است. می بینیم که در ابتدای نام ابن « سینا» هم این « سی» وجود دارد. کما اینکه در آغاز نام پزشکان معروف تاریخ هم هست. مانند سینوهه!

باری اوعلی سینا، نابغه ی شرق در سال ۹۸۰ میلادی در گوشه ای از ایران بزرگ به دنیا آمد. پدرش عبدالله و مادرش ستاره نام داشت. او را حسین نام گذاشتند. این نام گذاری نشانه ای از شیعه بودن خانواده ی اوست. از آغاز کودکی استعداد عجیب و شگرفی در وی دیده میشد. بی گمان اگر در دوران ما بود، هر معلم آموزشی که او را میدید به وی لقب « کودک تیزهوش» می داد.
خانه ی پدر او محل آمد و شد دانشمندان و فقیهان و عالمان بود. این نیز تاثیر زیادی در شکوفایی استعداد درخشان او داشت. پدرش عبدالله نیز سخت در تربیت علمی او می کوشید. حسین کوچک تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت. سپس به اموختن منطق و ریاضی پرداخت.
استعداد بسیار وی سبب شد تا پدر بنا به توصیه ی یکی از دانشمندان زمان، ابن سینا را به جز تعلیم و دانش اندوزی به کار دیگری مشغول نکند. این گونه بود که او با نبوغ و حافظه ی مثال زدنی در همان جوانی در علوم مختلف از جمله در طب و پزشکی مهارت یافت و حتا سر آمد دوران شد.
خذاقت او در طبابت همراه با شهره ای شد که وقتی، پادشاه بخارا، نوح بن منصور به دلیل بیماری اش ، ابن سینا را نزد خود خواند و از وی خواست به درمانش بپردازد و سینا در این کار موفق شد، نوح او را گفت از من هر چه می خواهی بگو.

ابن سینا از او تقاضا کرد تا اجازه دهد از کتابخانه اش استفاده کند و به مطالعه ی آن کتب پردازد.
ابن سینا از طریق همین کتابخانه با حکمت خسروانی که حکمت ایران دوران باستان و کهن است اشنا شد و با استعداد خارق العاده ای که داشت و تسلطی که بر قرآن و علوم دینی یافته بود، با روش میان رشته ای موضوعات و مسایلی را کشف کرد که پیش از او به عنوان مسایل غامض حل ناشده مانده بود. ابوعلی سینای بزرگ دانست بسی علوم ها و دانش ها ، به ویژه در علوم انسانی بوده که در ایران عهد کهن دانسته شده و سپس به سبب خوادث بسیار روزگار به باد نسیان سپرده شده و از تطاول روزگار اثارشان نیز بر جای نمانده و علوم فراموش شده ی مهجور گشته ای وجود دارد که توان با فراست و سختی و ریاضت و دانستن دانش روز ، دری برای ورود به آن دنیای علم گمشده گشود.

مهم ترین سختی و مرارتی که این دانشمند بزرگ و حکیم فرزانه ی بی مانند متحمل می شد کارشکنی از سوی جاهلان و متظاهران به دینداری بود که آن اشعار معروف را در همین رابطه گفت.
با وجود اینکه زندگی ابن سینا پر از فراز و نشیب بود و عمر چندان طولانی هم نداشت، اما زندگی بسیار پر باری داشت.گواه این ادعا تعداد و تنوع آثار ارزشمندی است که پدید آورد.
وی متاثر از دانش و حکمت ایران کهن، بود.
او پس از دانستن علوم نظری زمان خود، به پیش تر رسید و از آن نیز گذشت و دانش دانشمندان یونانی مانند ارسطو را فرا گرفت.  اما این نابغه ی بزرگ خوب می دانست که هر دانش و هنری و نظری باید پیشینه ای داشته باشد! اینجا از ارسطو و افلاطون نیز عبور کرد و به سرچشمه ی اصلی یعنی حکمت و دانش ایرانی رسید. این گمشده ی او بود که یافت شد. این را می توان به خوبی در کتاب « الانصاف» دریافت کرد.( چنانکه برخی بزرگان در دوران ما نیز به این امر اذعان داشته اند).

یکی از استادان دانشگاه تبریز ، همین چندی پیش به درستی گفته بود که: سهم تفکر حکیمان ایران باستان در فلسفه ی ابوعلی سینا بیش از چیزی است که تصور می شود.
ابوعلی سینا در علوم گوناگون و مختلفی دانای بی مانند و یگانه در آن دانش ها شد که یکی از آن میان دانش پزشکی و طب بود. او توانست از لا به لای متون کهن ایرانی به بسیاری از رموز درمان و دانش پزشکی نیز پی ببرد.
او در سال ۴۲۸ مهی، زمانی که فقط ۵۸ سال داشت در همدان از دنیا رفت و همان جا به خاک سپرده شد. در حالی که نام این دانشمند بلند اوازه ی ایرانی تا ابد زنده است

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 + یازده =

پربازدیدترین ها