تعطیلی یک‌هفته‌ای؛ گردشگری یا عوام‌فریبی؟

محسن وثوقی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : در روزهایی که اقتصاد کشور درگیر هزار بحران معیشتی است، وزیر محترم گردشگری با اعتماد به نفس کامل پیشنهاد تعطیلی یک‌هفته‌ای کشور را مطرح کرده‌اند؛ آن‌هم با این توجیه که «گردشگری رونق می‌گیرد».
آیا واقعاً سطح سیاست‌گذاری ما به جایی رسیده که توسعه صنعت گردشگری را با تعطیلی کشور گره می‌زنند؟ آیا از نظر کارشناسی این حرف حتی ابتدایی‌ترین منطق اقتصادی دارد؟

۱. در کجای جهان، کشور را تعطیل می‌کنند برای گردشگری؟

کدام کشور توسعه‌یافته یا حتی در حال توسعه، برای رونق گردشگری، تصمیم می‌گیرد اقتصاد، تولید، آموزش، خدمات و صنعت خود را تعطیل کند؟
در ترکیه، امارات، تایلند، فرانسه، ایتالیا یا حتی هند و مصر، توسعه گردشگری بر پایه زیرساخت، امنیت، سرمایه‌گذاری و تصویر مثبت جهانی است، نه بر اساس تعطیلی سراسری کشور.

تعطیلی، اسمش تعطیلی است، نه توسعه.

تعطیلی، دردی از ناکارآمدی ساختاری و کسری درآمد و فساد نظام توزیع دوا نمی‌کند. تعطیلی، چرخ اقتصاد را نمی‌چرخاند؛ بلکه فقط تورم، بی‌برنامگی و فشار بر طبقه متوسط و فرودست را بیشتر می‌کند.

۲. درآمد یک هفته گردشگری در برابر هزینه‌های یک هفته تعطیلی کشور

آیا هیچ محاسبه‌ای، حتی سرانگشتی، از مقایسه درآمد احتمالی ناشی از افزایش گردشگر داخلی با هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم تعطیلی کل کشور دارید؟
آیا کسی محاسبه کرده که چند صد هزار میلیارد تومان از تولید ناخالص داخلی در این هفته‌ی تعطیل نابود می‌شود؟ چه تعداد بیمار پشت در بیمارستان‌ها می‌مانند؟ چه تعداد کارگر روزمزد بی‌کار می‌شوند؟ چند قرارداد، صادرات، پروژه، آموزش، و برنامه از کار می‌افتد؟

صنعت گردشگری، علم است، نه شعبده.

گردشگری با توسعه ناوگان حمل‌ونقل، کیفیت اقامتگاه‌ها، امنیت اجتماعی، تسهیل روادید، ارتباطات بین‌المللی، و تصویر جهانی کشور رونق می‌گیرد، نه با تعطیل‌کردن زندگی روزمره مردم.

۳. آقای وزیر، اول کمبودها را ببینید

شما که مسئول توسعه گردشگری هستید، بهتر است پاسخ دهید که:

در چند استان کشور، زیرساخت‌های گردشگری (هتل، جاده، سرویس، راهنما، خدمات اضطراری، اینترنت) در حد استاندارد جهانی هستند؟
چند درصد گردشگران خارجی به‌دلیل شرایط پرتنش سیاسی، عدم امنیت اقتصادی، یا فضای ناپایدار رسانه‌ای و بین‌المللی ایران را از فهرست سفرهای خود حذف کرده‌اند؟
چرا سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی از ورود به صنعت گردشگری ایران نگران و پشیمان‌اند؟
سهم ایران از گردشگری جهانی، با این همه تمدن و تاریخ، چرا زیر یک درصد است؟

و مهم‌تر از همه:
آقای وزیر محترم، آیا خبر دارید که بسیاری از موزه‌های کشور در دو ماه گذشته تعطیل شده‌اند و تمامی اشیاء و اقلام ارزشمند به مخازن منتقل شده‌اند؟
مردم از کدام موزه قرار است دیدن کنند؟
گردشگر برای بازدید از چه چیزی سفر کند وقتی موزه‌ها بسته‌اند و آثار فرهنگی پنهان شده‌اند؟

با تعطیلی یک هفته‌ای، کدام یک از این پرسش‌ها پاسخ داده می‌شود؟ آیا فقر زیرساخت، تورم، تنش سیاسی و ضعف مدیریت با چند روز مرخصی ملی درمان می‌شود؟ حتماً خیر.

۴. سیاست‌ورزی بدون مطالعه، بازی با اعتبار دولت است

سخنگوی محترم دولت، خانم مهاجرانی، نیز بی‌آنکه تحلیل دقیقی ارائه کنند، از این طرح حمایت کرده‌اند.
خانم مهاجرانی، انتظار این بود که پیش از موضع‌گیری، از کارشناسان وزارت اقتصاد، اتاق بازرگانی، سازمان برنامه، و حتی فعالان گردشگری نظرخواهی می‌کردید.
سیاست‌ورزی در دولت، جایگاه تعقل و تدبیر است، نه تکرار سطحی پیشنهادهای بی‌پشتوانه.

آقایان و خانم‌های مسئول در دولت،
گردشگری را نمی‌توان با هیجان رسانه‌ای، طرح‌های نمایشی، یا تعطیلی‌های بی‌ضابطه نجات داد.
کشوری می‌تواند مقصد گردشگری شود که جهان به آن اعتماد کند، مردمش به آن دل ببندند، و ساختارش از درون، باور به توسعه و برنامه‌ریزی داشته باشد.

گردشگری با ساختن، نه با بستن، رونق می‌گیرد.
نه با تعطیلی، نه با عوام‌فریبی، نه با فرار از مسئولیت‌های اصلی.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − 10 =