چرا پزشکیان نتوانست !

جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : نمی توان به صراحت گفت که روسای جمهور پیش از پزشکیان عالی بودند و موجه ظاهر شدند و در تمامی عرصه ها خوش درخشیدند.‌ نمی توان گفت یکی عالی بود دیگری بد. یکی به کشور رونق داد و دیگری رونق از کشور برد. بد نبودند اما شاید خوب هم نبودند که این اوضاع به این شکل رقم خورد. گرچه بسیاری بر این باورند در دوره ی احمدی نژاد مردم دیده شدند و محرومان کمی امید پیدا کردند یا مثلا در دولتِ خاتمی وضعیت نسبی بود و کشور تلاطم آن چنانی نداشت. اما اگر بر این ادعاییم که همه ی روسای دولت خوب بودند یا همه از این دم بد و خراب ؛ یقین کنید کلی فحش و ناسزا می شنویم که ادعای برتری هیچ کدام شان بر دیگری صحت ندارد که هر یک به مصیبتی و معصیتی گرفتار شدند. یکی در ساده زیستی شهره شد و دیگری در سازندگی. یکی گفتگوی تمدن ها را علم کرد و آن یک شد خادم ملت. یکی با خودش کلید آورد و وعده داد که قفل ها را باز می کند و‌ یکی نامش را گذاشت سید محرومان تا مثل مردم باشد. و این آخری هم درِ مطب را دو قفله کرد آمد پاستور نشست روی صندلی دولت. این همه اگر در امور کشور داری راهشان متفاوت بود و دور از هم ؛ در اقتصاد اما همه با هم به یک بلا گرفتار شدند. اقتصادی که تقریبا و حدودا در هیچ دولتی حالش خوب نبود و مدام ذات الریه داشت و به کارنامه ی تمام آنها نمره ی منفی داد.

 در دولت پزشکیان اقتصاد از روی تخت بلند که نشد بماند به سرطان هم مبتلا شد. جوری که هر دکتری بالای سرش رسید برایش فاتحه خواند و قبرش را پیشاپیش کند. در دولت های پیشین اقتصاد شل بود ؛ ضعیف بود اما ولنگ و واز نبود. آن چه نامش درآمدِ ماهیانه بود با مخارج جفت و جور می شد. مردم لنگ لنگان هر طور بود سفره را پر می کردند. اما حالا و در این سالِ گُرگ پرور ؛ همه بر این باورند که در تصدیِ مسئولیتِ پزشکیان در قامت رییس جمهور اقتصاد کلا پاشید و منفجر شد. انگار یک زلزله ی ویران گر همه ی خانه ها را خراب کرد و سفره ها را از مردم دزدید. در این چهل و چند سال آدمها از نداری و فقر یک به یک می مردند اما در این دوره دسته جمعی تلف شدند‌. ستون های معیشت به یک باره لرزید و اشگِ همه را درآورد. آن قدر وضعیت شلم شوریا شد که رییس دولت گفت : کار من نیست‌. اگر کسی می تواند این وضعیت را درست کند ؛ بگوید.

 این که چرا روسای قبل کمتر و پزشکیان بیشتر به اقتصاد گند زد و نانِ خانه ها را کپک زده تحویل مردم داد ؛ قصه ی هزار و یک شب دارد که باید از بهمن سال ۵۷ یقه اش را گرفت و تا به امروز استیضاح اش کرد. همان جایی که انقلابیون مدعی بودند و می گفتند اقتصاد مال آدم نیست و مرتبط به غیر آدم است‌. ضمن آن که کالبد شکافیِ آن چه در این مدت بر سر اقتصادِ ایران آمده در این نوشتار کوتاه جای نمی گیرد. نخبگان و کارشاسان و آنهایی که در اقتصاد کت و شلوار بر تن دارند ؛ حتما بهتر از مردم عادی می دانند که چرا حال و روز مملکت این شکلی شد و چرا هر روز دارد هی بد و بدتر می شود. اما در عام و در نگاه همه ی مردم حتی آن دست فروشِ بی سواد سر چهاررراه ؛ یک چیز عیان و آشکار است و در فهم همه هم اشتراک دارد. این که پزشکیان بیشتر از آن که قواره ی یک رییس جمهور را داشته باشد و بخواهد جا پای بزرگان بگذارد و اقتصاد و یا هر ستونی از بنای کشور را پی ریزی کند و بالا ببرد ؛ به همان پزشکی شبیه است که فارغ از تمام هیاهوهای سیاسی ؛ صبح باید سر وقت مطب برود و شب هم زود به خانه برگردد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × یک =