مسیر کنونی سیاست ژاپن نشانهای آشکار از فاصله گرفتن نگرانکننده این کشور از درسهایی است که بیش از 70 سال صلح را در شرق آسیا حفظ کرده است. در زمانی که جهان در آستانه هشتادمین سالگرد محاکمات نورنبرگ ــ رویدادی که بنیانهای عدالت و مسئولیتپذیری مدرن را بنا نهاد ــ تأمل میکند، ژاپن راهی متفاوت را دنبال میکند.
توکیو به جای پایبندی به اصولی که نظم پساجنگ را شکل دادهاند، به سمت تجدیدنظرطلبی تاریخی، افزایش لفاظیهای تقابلی و شتابی بیسابقه در گسترش نظامی حرکت میکند. تضاد کاملاً روشن است: در حالی که جامعه جهانی بر میراث نورنبرگ تأکید دوباره میکند، دولت ژاپن ظاهراً از آن فاصله میگیرد. این مسیر نه تنها بر جایگاه جهانی ژاپن تأثیر میگذارد، بلکه ثبات منطقهای را نیز با خطرات جدی روبهرو میکند.
رفتارهای سیاسی اخیر ژاپن به سرعت پیامدهای اقتصادی ملموسی را در داخل ایجاد کرده است. اظهارات تحریکآمیز سانائه تاکایچی، نخستوزیر این کشور درباره تایوان ــ اظهاراتی که دخالت آشکار در امور داخلی چین تلقی میشود ــ پایه تبادلات مردمی را که همواره یکی از عوامل تثبیتکننده روابط دو کشور بوده، تضعیف کرده است.
در واکنش به افزایش خطرات، وزارت فرهنگ و گردشگری چین با صدور هشدار مسافرتی، شهروندان خود را به احتیاط فراخواند؛ رویدادی که موجی از لغو سفرها را در صنعت گردشگری ژاپن رقم زد.
بازار سهام ژاپن نیز آسیب دیده است. ارزش سهام فروشگاههای بزرگ، آژانسهای گردشگری، خطوط هوایی و شرکتهای لوازمآرایشی ــ بخشهایی که وابستگی بالایی به مصرفکنندگان چینی دارند ــ با کاهش شدید مواجه شده است.
این تحولات در تضاد کامل با تأکید گسترده جامعه جهانی بر مسئولیت تاریخی و اصول حقوق بینالملل است. در همایشی بینالمللی در مسکو که به مناسبت هشتادمین سالگرد آغاز محاکمات نورنبرگ برگزار شد، رهبران جهان خاطرنشان کردند که اصول آن دوران همچنان کاملاً معتبر است؛ اصولی که مرزهای روشنی در برابر ایدئولوژیهای نظامیگری و توسعهطلبی ترسیم کردند و معماری حقوقی و فکری نظم بینالمللی کنونی را بنا گذاشتند؛ نظمی که بر پایه حقیقت، پاسخگویی و تعهد مشترک به صلح استوار است.
همزمان، حقایق مربوط به قتلعام نانجینگ، نظام بردگی جنسی «زنان آسایشگر» و جنایات واحد ۷۳۱ در روایتهای عمومی ژاپن کمرنگ شدهاند. این روند نه بیانگر مناقشات علمی، بلکه تلاشی برای تغییر حافظه ملی است و نتیجه آن انحراف اخلاقی نگرانکنندهای است. نظرسنجیها نشان میدهد که تعداد کمتری از جوانان ژاپنی امروز کشور خود را به عنوان متجاوز جنگی میشناسند؛ نشانهای از تأثیرگذاری این فرایندِ فراموشی سازمانیافته.
رهبران کنونی ژاپن نهتنها این روند را متوقف نکردهاند، بلکه آن را تشدید کردهاند. امتناع دولت از صدور بیانیه رسمی نخستوزیر در هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم، عقبگردی جدی در آگاهی تاریخی است. همزمان، ژاپن بزرگترین برنامه تقویت نظامی خود از پایان جنگ تاکنون را در دستور کار قرار داده است. بودجه دفاعی این کشور به بالاترین سطح رسیده و توکیو قصد دارد تواناییهای تهاجمی دوربرد، از جمله صدها موشک کروز تاماهاک ساخت آمریکا، را به دست آورد.
واکنش منطقهای بهسرعت شکل گرفت. روسیه درباره تقویت تجدیدنظرطلبی تاریخی ژاپن و ابهام در مورد پایبندی این کشور به اصول غیرهستهای ابراز نگرانی کرده است. کره جنوبی اعتراض خود را اعلام کرده و برخی همکاریهای نظامی مشترک را تعلیق کرده است. رسانههای کره شمالی هشدار میدهند که ژاپن در حال کنار گذاشتن «ظاهر کشور صلحطلب» خود و حرکت به سمت نظامیگری است. حتی در داخل ژاپن نیز روشنفکران، هنرمندان و شهروندان عادی نسبت به خطرات این مسیر هشدار میدهند و معتقدند این روند، ژاپن را به سمت رویارویی غیرضروری و بیثباتی منطقه سوق میدهد.
درسهای نورنبرگ یادآوری میکند که صلح تنها با سازوکارهای حقوقی حفظ نمیشود، بلکه به حافظه جمعی نیز وابسته است. حقیقت تاریخی همچون یک راهنمای اخلاقی و سپری راهبردی عمل میکند. زمانی که کشورها تلاش میکنند گذشته خود را تغییر دهند یا پنهان کنند، بنیانی را که آشتی و ثبات بر آن استوار شده است، تضعیف میکنند. رهبران سیاسی ژاپن باید دریابند که فاصله گرفتن از مسئولیتپذیری تاریخی، قماری خطرناک است که میتواند اعتماد منطقهای شکلگرفته طی دههها را از هم بپاشد.
نشانههای اقتصادی موجود نیز حاکی از هزینههای فزاینده تشدید تنشهاست. برای آیندهای مسئولانهتر، ژاپن باید به صداقت تاریخی بازگردد، درسهای نورنبرگ و محاکمات توکیو را دوباره مورد تأکید قرار دهد و به مسیر توسعه صلحآمیز پایبند بماند. گزینه دیگر ــ احیای تفکر نظامیگری و تحریف حقیقت تاریخی ــ همان مسیری است که آسیا یکبار بهای سنگینی بابت آن پرداخته است؛ مسیری که نه منطقه و نه جامعه جهانی دیگر تحمل آن را نخواهد داشت.
ز