چهارمین جلسه عمومی بیستمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین اکتبر امسال در پکن برگزار شد. همزمان با تدوین طرح توسعه اقتصادی و اجتماعی چین برای پانزدهمین دوره برنامه پنجساله (2030-2026)، توجه جهانی به این سازوکار منحصر بهفرد حکمرانی که دههها دومین اقتصاد بزرگ جهان را در مسیر تحول هدایت کرده، بیش از پیش افزایش یافته است. پرسش این است که رمز موفقیت چین چیست و این کشور چه برداشتهایی میتواند در دوره آشفته کنونی برای حکمرانی جهانی ارائه دهد؟
رمزگشایی حکمرانی چین
چین چهار سال پس از تأسیس جمهوری خلق چین، نخستین برنامه پنجساله خود (1957-1953) را آغاز کرد و تدوین برنامه مدتهاست که یکی از ویژگیهای مهم حکمرانی راهبردی این کشور بوده است. هرچند برنامهریزی بلندمدت منحصر به چین نیست، این کشور بهعنوان نمونهای شناخته میشود که بهویژه در تفکر بلندمدت و اجرای پیوسته و مرحلهبهمرحله تبحر دارد. به بیان دیگر، این برنامهها اسناد ثابت نیستند، بلکه نقشهراههاییاند که میتوانند نتایج واقعی ایجاد کنند.
یکی از برجستهترین ویژگیهای چین، پایداری این کشور در پیگیری مسیر توسعه است. چین بیش از یک دهه است که سالانه بیش از 30 درصد رشد اقتصادی جهان را به خود اختصاص داده است. دستاوردهای پیشرفته چین در حوزه علم و فناوری مداوماً در تیتر رسانهها قرار میگیرد. در پنج سال آینده، سیاستگذاران چینی تأکید بیشتری بر نوآوری، رشد فراگیر و تقویت تابآوری داخلی بهعنوان ارکان توسعه باکیفیت این کشور خواهند داشت.
برنامههای پنجساله چین همواره رویکردی مردممحور داشته و فرصتهایی فراهم میکند تا مردم خود به محرکان توسعه اجتماعی و اقتصادی تبدیل شوند. از زمان آغاز سیاست اصلاحات و گشایش، 800 میلیون نفر در چین از فقر نجات یافتهاند که بیش از 70 درصد کل کاهش فقر جهان در این دوره را تشکیل میدهد. در پنج سال آینده نیز تلاشها برای بهبود رفاه عمومی و ارتقای رفاه مشترک ادامه خواهد یافت و مشکلات اساسی مرتبط با آموزش، خدمات درمانی، مراقبت از سالمندان و نگهداری از کودکان مورد توجه بیشتری قرار میگیرد.
حکمرانی چین، تقویتکننده حکمرانی جهانی
برای کشوری بزرگ مانند چین، گفتار و رفتار آن میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهایش داشته باشد. در شرایطی که جهان با عدم قطعیتهای گسترده مواجه است، چین بهعنوان بازیگری مسئول و سازنده نقشآفرینی میکند.
چین بهعنوان کشوری صلحطلب، دومین تأمینکننده بودجه عملیات حفظ صلح سازمان ملل است و بیش از سایر اعضای دائم شورای امنیت نیروهای حافظ صلح اعزام کرده است. تأسیس دادگاه بینالمللی میانجیگری نمونه تازهای از تعهد مستمر چین به حل مسالمتآمیز اختلافات از طریق گفتوگو و مشورت است.
چین که بزرگترین کشور در حال توسعه جهان است، هر آنچه در توان داشته برای کمک به دیگر کشورهای در حال توسعه انجام داده و از مسیر توسعه خود فرصتهای تازهای برای جهان ایجاد کرده است. در دورهای که تعرفهها به ابزار فشار تبدیل شده و اقدامات یکجانبه گسترش یافته، حمایت عملی و پایدار چین از باز بودن و توسعه مشترک، گزینهای ضروری در برابر رویکردهای محدودکننده ارائه میدهد.
چین بهعنوان یکی از پیشگامان انرژی پاک، از منطق سنتی «تبادل توسعه با محیطزیست» عبور کرده و از نگرش «معامله سبز برابر با طلا» به رویکرد «تولید طلا از مسیر سبز» تغییر جهت داده است. پیشرفت صنعت خورشیدی چین هزینههای تولید را کاهش داده و دسترسی به فناوری انرژی جدید را در سایر نقاط جهان مقرونبهصرفهتر کرده است. این روند در شرایطی اهمیت دارد که ظرفیت خورشیدی کنونی جهان همچنان برای تحقق اهداف کربنزدایی کمتر از نیاز است.
ارائه ابتکار حکمرانی جهانی در زمانی مناسب
سال جاری، هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ مقاومت مردم چین علیه تجاوز ژاپن و جنگ جهانی ضد فاشیسم و همچنین هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد است. در حالی که بازخوانی درسهای سخت 1945 باید جهان را بیش از پیش متحد و همکار سازد، سیاست قدرت، حمایتگرایی و یکجانبهگرایی در حال گسترش است. ابتکار حکمرانی جهانی را مطرح کرد؛ فراخوانی که ملتها را به همکاری مشترک برای پر کردن شکافهای حکمرانی و تحقق صلح، امنیت و رفاه برای همه ترغیب میکند. این ابتکار بر برابری حاکمیت کشورها، التزام به حقوق بینالملل، چندجانبهگرایی، مردممحوری و اقدامات عملی تأکید دارد و نه در پی جایگزینی نظم موجود، بلکه در پی اصلاح، احیا و افزایش کارآمدی و نمایندگی در نهادهای جهانی است.
ابتکار مذکور پس از معرفی، به سرعت مورد استقبال گسترده قرار گرفت. ابتکار حکمرانی جهانی در هسته خود، الگویی نو و عملگرایانه برای همکاری بینالمللی ارائه میدهد که از منطق سلطه فاصله گرفته، بر عدالت و انصاف تکیه دارد و اقدام واقعی را بر شعارگرایی مقدم میداند. این ابتکار بهویژه در کشورهای جنوب جهانی بازتاب قابل توجهی یافته است، کشورهایی که سالها احساس کردهاند در ساختار جهانی نادیده گرفته شده یا نمایندگی کمی دارند.
تحلیلگران بینالمللی معتقدند که بدون موفقیت حکمرانی چین، چنین ابتکاری شکل نمیگرفت. این یک ارزیابی درست است؛ زیرا حکمرانی چین بر ایجاد زندگی بهتر برای مردم خود متمرکز است، در حالی که حکمرانی جهانی نیازمند نگاه گستردهتر و تلاش برای منافع عمومی بشریت است. به این ترتیب، حکمرانی موفق داخلی چین مسیری امیدوارکننده برای حکمرانی جهانی ترسیم میکند.
بهعنوان چهارمین ابتکار مهم جهانی که چین طی سالهای اخیر و پس از ابتکار توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی و ابتکار تمدن جهانی پیشنهاد کرده است، ابتکار حکمرانی جهانی نتیجه مشارکت فعال چین در عرصه بینالمللی و نمادی از مسئولیتپذیری آن بهعنوان یک قدرت بزرگ است. این ابتکارات از همه کشورها میخواهد برای ایجاد نظامی منصفانهتر و عادلانهتر و ساختن جامعه بشری با سرنوشت مشترک همکاری کنند.
ز