مدیریت اقتصادی؛ مسیر فراموش‌شده توسعه

دکتر فاطمه رحمتی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :در دنیای امروز، هیچ کشوری بدون مدیریت اقتصادی کارآمد، توان عبور از بحران‌ها و دستیابی به رشد پایدار را ندارد. مدیریت اقتصادی در واقع هنر ایجاد تعادل میان سه هدف اصلی اقتصاد، یعنی رشد تولید، اشتغال پایدار و ثبات قیمتی است. هرگاه یکی از این اهداف بر دیگری غلبه کند، نتیجه آن چیزی جز تورم، رکود یا بی‌ثباتی نخواهد بود.

اقتصاد ایران در دهه‌های اخیر با ضعف در مدیریت کلان اقتصادی روبه‌رو بوده است. تغییر مداوم سیاست‌ها، نبود برنامه‌ریزی بلندمدت و تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت، موجب شده تا بخش قابل‌توجهی از سرمایه‌های مالی و انسانی کشور به‌جای تولید، در مسیر فعالیت‌های غیرمولد مانند خرید ارز، طلا و مسکن حرکت کند.
از سوی دیگر، حجم گسترده تصدی‌گری دولت و نبود نظام پاسخ‌گویی شفاف، باعث کاهش بهره‌وری و فرسایش اعتماد عمومی شده است. در چنین شرایطی، بازسازی ساختار مدیریت اقتصادی، ضرورتی انکارناپذیر است.

راهکارهای بهبود مدیریت اقتصادی در ایران

۱. ثبات در سیاست‌گذاری و قوانین اقتصادی
تغییر مکرر مقررات، ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد و فضای تصمیم‌گیری را مبهم می‌سازد. ایجاد ثبات در سیاست‌ها و پایبندی به برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت، نخستین گام برای بازگشت اعتماد فعالان اقتصادی است.

۲. هماهنگی میان نهادهای اقتصادی
سیاست‌های مالی، پولی و ارزی کشور باید در یک مسیر واحد حرکت کنند. تشکیل «شورای هماهنگی اقتصادی کلان» با حضور نهادهای تصمیم‌گیر (بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه، اتاق بازرگانی) می‌تواند از تصمیمات متناقض جلوگیری کند.

۳. شفافیت و پاسخ‌گویی در مدیریت منابع
انتشار گزارش‌های منظم از عملکرد اقتصادی دولت، چگونگی تخصیص بودجه و میزان تحقق اهداف، نقش مهمی در اعتمادسازی و جلوگیری از فساد دارد. شفافیت، پایه‌ی اصلی مدیریت سالم اقتصادی است.

۴. تصمیم‌گیری مبتنی بر داده و تحلیل علمی
سیاست‌گذاری اقتصادی باید بر اساس شواهد آماری و تحلیل کارشناسی انجام شود، نه بر مبنای واکنش‌های احساسی یا سیاسی. ایجاد مراکز پژوهشی مستقل و استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها می‌تواند کیفیت تصمیمات اقتصادی را به‌طور چشم‌گیری افزایش دهد.

۵. کاهش تصدی‌گری دولت و تقویت بخش خصوصی
دولت باید نقش سیاست‌گذار و ناظر را ایفا کند، نه تولیدکننده و توزیع‌کننده. خصوصی‌سازی واقعی، توسعه رقابت و کاهش انحصار، مسیر اصلی افزایش بهره‌وری و اشتغال پایدار است.

۶. نظام نظارت و ارزیابی عملکرد مدیران اقتصادی
تا زمانی که مدیران اقتصادی در برابر نتایج تصمیمات خود پاسخ‌گو نباشند، اصلاح ساختارها دشوار خواهد بود. ایجاد شاخص‌های شفاف برای ارزیابی عملکرد، به ارتقای کارایی و مسئولیت‌پذیری منجر می‌شود.

اقتصاد ایران بیش از هر چیز، به مدیریت اقتصادی منسجم و آینده‌نگر نیاز دارد؛ مدیریتی که با تصمیم‌گیری علمی، ثبات در سیاست‌ها و شفافیت در اجرا، بتواند مسیر رشد را از نوسان و بی‌اعتمادی جدا کند.
تجربه کشورهای موفق نشان داده است که توسعه پایدار نه با منابع طبیعی، بلکه با مدیریت درست منابع موجود آغاز می‌شود. اگر این اصل در سیاست‌گذاری اقتصادی ایران جدی گرفته شود، می‌توان امیدوار بود که اقتصاد کشور از چرخه‌ی آزمون و خطا خارج شود و به سمت رشد پایدار و متوازن حرکت کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 5 =

پربازدیدترین ها