قصه ای فراتر از یک آمار کشوری یا تیتر بحران! اینجا، بحران آب نه فقط بر شاخه های سیب که بر زندگی، معیشت و حتی «هویت» مردم سمیرم که روزگاری باغ هایشان پر بود از سیب های سرخ، ریشه دوانده است.
۸ هزار و ۴۰۰ هکتار سطح زیر کشت سیب در سمیرم (معادل ۷۹ درصد باغات سیب استان) روزگاری با قوام و کیفیت جهانی، پای میز صادرات روسیه و آلمان و اسپانیا مینشستند. اما امروز، همان سیب سرخ، چون دستان پرزحمت باغدارانش، زیر بار خشکسالی و بی مدیریتی، رنجور و کم رنگ شده و هر روز بیشتر به آستانه نابودی نزدیک میشود.
به گزارش اقتصاددان به نقل از بازار ، کوچههای روستاها، صحنه تلخی شدهاند؛ صدای امید در باغ ها کمتر شنیده میشود. باغداران، پیر و جوان، مرد و زن، هر روز مسابقه ای فرساینده میان بی آبی و آرزوی بقای باغ را از سر می گذرانند. اگرچه روایت بحران در آمارهای رسمی آمده است، قصه سمیرم فقط به ارقام محدود نمیشود؛ صدای باغداران، روایت بحران را به زندگی روزمره، به کابوس شبانه و بغض صبحگاهی بدل کرده است.
باغدارانی میان امید و مهاجرت
گرچه آمارها و تیترهای خبری هر روز درباره ریزش منابع آبی و نابودی باغات هشدار میدهند، اما آنچه این سرزمین را نگه داشته نه اعداد، که آدمها هستند؛ باغدارانی با دستان پینه بسته و دل های پُر آرزو و با نگاه به آینده، خاک را به امید آبیاری می کنند.
عباس خسروی، باغدار ۵۸ ساله، صبح زود کنار یکی از همین درختان خشکیده ایستاده است. با بغضی فروخورده روایت میکند: «همه عمر من پای همین درختها گذشته است. الان کاری از دستمان برنمی آید، جز اینکه با سطل و شیلنگ درختانمان را زنده نگه داریم. نصف باغم را مجبور شدم رها کنم تا شاید نصف دیگر دوام بیاورد. نه آبی هست، نه امیدی…»، همین روایت را احمد مرادی، مرد جوان از مولاقلی با زبان تلختر تکرار میکند: «جهاد کشاورزی هر زمستان جلسه می گذارد، قول مرمت قنات و لوله گذاری می دهد؛ اما اول تابستون می فهمیم همه اش فقط وعده بوده است. هر روز ده ها نفر از بچه های کشاورز همین جا به جهاد می روند؛ یکی پیگیر خسارت، یکی دنبال تانکر آب، یکی منتظر معجزه! ولی جز ثبت خسارت و جواب امروز و فردا، چیزی در دست ما نیست.»
در این میان صادرکننده ها هم دل خوشی از این وضعیت ندارند. منصور یاوری، صادرکننده باسابقه سیب، به دوردست ها نگاه میکند: «سیب های ما دیگه مثل گذشته نیست. آبی که سال ها دوست باغ بود، حالا شده دشمن. هر سال زحمت یک خانواده جلوی چشم آدم پرپر میشود. وضعیت باغدار خوب نیست، وضعیت ما هم به هر حال به باغدار وابسته است.»
معصومه، باغدار زن حسین آبادی، از دو بار ضربه خوردن میگوید: «یک بار از گرما و خشکسالی، یک بار هم از واسطه ها که سیب ممتاز رو به کمترین قیمت از ما می خرند، اما همان سیب را سه برابر میفروشند. دولت اگر می خواهد ما سرپا بمانیم، اول باید آب را درست کند و بعد بازار را.» دغدغه زنان باغدار فقط محصول نیست؛ اینها نگهبانان امید و انگیزه زندگی روستایی اند؛ آنجا که هر بحران، هم معیشت را تهدید میکند و هم امید به ماندگاری نسل بعدی را.
در روزهای بیآبی، هر صبح صدای پای باغداران به سمت اداره جهاد کشاورزی بلندتر میشود. حسن دهقان هر روز با همسایههایش راهی آنجا میشود: «کاری از دست ما برنمیآید، مسئولان هم میگویند اعتبار نیست. فقط چند ماه یک بار کارشناس میاد، خسارت تخمین می زند و برمیگردد. ما خسارت نمیخواهیم؛ آب میخواهیم، آب!»
باغدار جوان سمیرمی: سالهاست درباره نبود صنایع بسته بندی و ضعف بازار صادراتی مینویسید. ما باغداران فقط کار را به دوش میکشیم؛ سود مال ما نیست، ولی خسارت مال ماست!
در باغستان های حاشیه شهر و مناطق سردسیری، روایت باغداران یک قرائت مشترک پیدا میکند: همگی بحرانی را فریاد میزنند که فقط بخش کشاورزی را تهدید نمیکند، بلکه بقای کل منطقه را در معرض خطر قرار داده است. بسیاری از جوانان، به امید کاری مطمئن تر، راهی شهر شدهاند. پیرمردها مانده اند با ریشههای خاک و خاطره باغهای پرثمر، اما با هر نسیم بحران، غم غربت فرزندانشان سنگین تر بر دلشان مینشیند.
یکی از باغداران جوان با لحنی اعتراضآمیز از رنجِ بازار میگوید: «سالهاست درباره نبود صنایع بسته بندی و ضعف بازار صادراتی مینویسید. ما باغداران فقط کار را به دوش میکشیم؛ سود مال ما نیست، ولی خسارت مال ماست!»
عمق بیآبی و فاجعه مدیریت منابع
بحران سیبهای سمیرم، ریشه در هم نشینی دردناک خشکسالی و بیعملی اجرایی دارد. طبق اعلام منصور شیشه فروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان، منابع آب شهرستان سمیرم ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش یافته و میانگین بارندگی استان ۴۲ درصد کمتر شده است. به همین خاطر، نه فقط باغ ها، بلکه آب شرب بسیاری از روستاهای شهرستان این روزها از طریق تانکرهای سیار تأمین میشود؛ و این یعنی بحران فقط به اقتصاد کشاورزی محدود نمانده و امنیت زیستی و بهداشتی روستاها را هم تهدید میکند.
کیارش سامی، کارشناس مسئول باغبانی و زراعت مدیریت جهاد کشاورزی سمیرم، ، بحران را با صدایی انتقادی روایت میکند: «شرایط آبی امسال در سمیرم به شکل بیسابقه ای بحرانی است؛ در مناطقی مثل مرکز شهرستان، آب تقریباً صفر شده و درختان یکی یکی میخشکد. از سال ۱۳۸۷ تا حالا، بارها پیشنهاد مرمت قنوات، لوله گذاری و ساخت بندهای خاکی دادهایم. اما هیچوقت اعتباری برای اجرای این اقدامات تخصیص نیافته؛ همه طرحها فقط روی کاغذ مانده اند.»
سامی میافزاید: «به کشاورزان آموزش مقابله با خشکسالی میدهیم اما با نبود آب، این آموزشها بی اثر است؛ نهایتاً فقط میتوان زمان خشک شدن درخت را کمی عقب انداخت. باغدار هر روز مراجعه میکند، اما ما فقط می توانیم خسارت را برآورد کنیم و گزارش بدهیم؛ دستمان بسته است.» این چرخه بسته مدیریت، رنج باغدار را عمیقتر کرده؛ هر وعده جدید، به جای امید تازه، بر یأس و ناامیدی افزوده است.
سامی: در حال حاضر جهاد کشاورزی هیچ تسهیلاتی برای احداث استخر ارائه نمیدهد و تنها برخی نهادها مانند بنیاد علوی و بسیج اقداماتی انجام دادهاند؛ برای توسعه استخرها نیاز به حمایت دولتی، تسهیلات بانکی و تسهیل در صدور مجوز و ایمن سازی داریم
کارشناس مسئول باغبانی و زراعت مدیریت جهاد کشاورزی سمیرم با اشاره به وجود بیش از یک هزار استخر ذخیره آب در شهرستان سمیرم توضیح می دهد: بیشتر آنها در بخش مرکزی و وردشت قرار دارد. این استخرها در تنظیم آبیاری درختان نقش کلیدی داشته و توانستهاند تا حدودی مقاومت باغها در برابر خشکسالی را افزایش دهند.
سامی می گوید: در حال حاضر جهاد کشاورزی هیچ تسهیلاتی برای احداث استخر ارائه نمیدهد و فقط برخی نهادها مانند بنیاد علوی و بسیج اقداماتی انجام دادهاند.
وی اضافه می کند: برای توسعه استخرها نیاز به حمایت دولتی، تسهیلات بانکی و تسهیل در صدور مجوز و ایمن سازی داریم.
سامی با تاکید بر اینکه استخرهای ذخیره آب میتوانند نقش مهمی در توسعه کشتهای مقاوم به خشکی و گلخانهای داشته باشند، می گوید: اگر حمایت دولت نباشد، باغهای سمیرم به سرعت از بین خواهند رفت.
نقش واسطه ها و زنجیره ناکارآمد بازار
مشکلات باغداران اما فقط به بحران آب محدود نیست. واسطهها همان سایه سنگینی هستند که حتی در سالهای پرباران نیز سود نهایی را از دسترس باغدار خارج میکنند. باغداران سمیرمی از این میگویند که سیب شان با کمترین قیمت از آنها خریداری میشود، اما در بازار روسیه یا آلمان، چند برابر همان قیمت عرضه میشود.
«باغداران سهم ناچیزی از منافع صادرات دارند؛ واسطهها بازار را کنترل میکنند و ضعف صنایع تبدیلی و بستهبندی، ضایعات محصول را ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش داده است. دولت باید در اصلاح زنجیره ارزش و حمایت از تولیدکننده واقعی، سرمایهگذاری جدی کند.»
این نگاه را بسیاری از کشاورزان تأیید میکنند. «ما نه صنف داریم، نه اتحادیه قدرتمند، نه امکان بستهبندی استاندارد. گاهی مجبوریم محصول را با قمیت پایین به سردخانهدار بدهیم، چون پول کارگر و هزینه حملونقل را هم نداریم. پایانِ قصه همیشه برای باغدار تلخ است.»
سعید رضوانی، باغدار کهنسال وردشتی می گوید: «10 سال پیش، برای هر لیتر آب، صدها متر قنات سختی میکشیدیم. حالا همان قنات هم خشک شده است. سیب را نگاه میکنیم، یاد گذشته میافتیم و فقط دلمان میسوزد.»
بحران سیبهای سمیرم یک زنگ هشدار ملی
علیرضا صمدی، کارشناس اقتصاد کشاورزی و استاد دانشگاه، بحران امروز باغداران سمیرم را نه صرفاً یک مسئله منطقه ای، بلکه نمادی از «بیسیاستی در اقتصاد آب و کشاورزی ایران» میداند و می گیود: :«سیب سمیرم فقط یک محصول محلی یا یک برند صادراتی نیست؛ بلکه یک زنجیره ارزش با ارتباط تنگاتنگ با معیشت هزاران خانوار و تراز تجاری باغی کشور است. وقتی ضایعات سالانه تا ۲۵ درصد می رسد، یعنی میلیاردها تومان سرمایه ملی عملاً هدر میرود.»
صمدی: تا زمانی که واسطهها بازار را کنترل میکنند و باغدار مجبور است محصولش را به قیمت پایین بفروشد، هر بحران میتواند او را به خروج از چرخه تولید و حتی مهاجرت سوق دهد. تضعیف تولید کننده کوچک، یعنی تضعیف امنیت غذایی و توازن ارزی کشور
وی می افزاید: «مشکل سمیرم فقط خشکسالی نیست؛ این یک بحران مدیریتی و نهادی است. کشورهای توسعه یافته در شرایط کم آبی، اول محصولات با ارزش صادراتی را نجات میدهند. ما اما هیچ برنامه حمایتی عملی نداریم. ضربه به باغدار سمیرم فقط کاهش درآمد نیست، بلکه به صنایع بسته بندی، بازار صادرات و اشتغال روستاها لطمه جدی میزند.»
او میافزاید: «تا زمانی که واسطهها بازار را کنترل میکنند و باغدار مجبور است محصولش را به قیمت پایین بفروشد، هر بحران میتواند او را به خروج از چرخه تولید و حتی مهاجرت سوق دهد. تضعیف تولید کننده کوچک، یعنی تضعیف امنیت غذایی و توازن ارزی کشور.»
در نهایت، این کارشناس تأکید میکند: «اگر تخصیص اعتبار، حمایت واقعی، سیاست معقول آب محور و اصلاح بازار محصولات کشاورزی را پیاده نکنیم، هر سال شاهد تکرار بحران سمیرم خواهیم بود. سیبهای سرخ، نماد تاب آوری کشاورز ایرانیاند؛ اگر این نماد را از دست بدهیم، اقتصاد روستایی و امنیت تغذیهای ایران هم آسیب خواهد دید.»
آوار بحران بر جامعه روستایی
بحران بیآبی، ضعف بازار و نبود حمایت اجرایی، سیمای اجتماعی منطقه را نیز دگرگون کرده است؛ مهاجرتهای اجباری، ریزش امید به آینده در میان جوانان و هراس از نابودی میراث کشاورزی سمیرم موضوعی است که نمی توان به راحتی از آن گذشت. چرا که اگر بحران ادامه پیدا کند، سیبهای سرخ سمیرم، دیگر فقط سهم خاطره ها و عکس های قدیمی میشود؛ نه خبری از بازار صادرات، نه جانی برای روستاهای این خطه باقی خواهد ماند.
بنابراین به جز سرمایهگذاری فوری در پروژههای آب و خاک، توسعه صنایع تبدیلی و بسته بندی با حمایت دولتی و تسهیلات بانکی، آموزش هدفمند و کاربردی مقابله با خشکسالی با توجه به شرایط منطقه و ایجاد ساختارهای مناسب برای شرایط امروز موضوع دیگری برای سیب سمیرم جواب نخواهد داد.
اگر سیاستگذاری اصولی، حمایت مالی و تخصیص اعتبار، اصلاح بازار و طراحی راهکارهای بومی و منطقهای به سرعت اجرا نشود، نه فقط سیب سمیرم، بلکه میراث باغداری و امنیت غذایی ایران هم در خطر جدی خواهد بود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع