آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد که برای حضور در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای 2025 به چین سفر کرده بود، مصاحبهای اختصاصی با رادیو و تلویزیون مرکزی چین انجام داد.
دبیرکل سازمان ملل جهان کنونی را در «دورهای دردناک» از گذار به چندقطبی توصیف کرد و هشدار داد که نبود سازوکارهای همکاری چندجانبه میتواند همچون پیش از جنگ جهانی اول خطرناک باشد.
گوترش نقش چین را در صلح و امنیت، توسعه پایدار، میانجیگری در منازعات و پیشگامی در انرژیهای تجدیدپذیر بسیار مهم دانست و چین را ستون اصلی چندجانبهگرایی توصیف کرد.
وی ابتکارهای رئیس جمهور شی جینپینگ در حوزه توسعه، امنیت و تمدن جهانی را همسو با واقعیتهای امروز دانست و گفت این طرحها به نابرابریهای اقتصادی، بحران بدهی کشورهای در حال توسعه و نیاز به گفتوگوی تمدنی پاسخ میدهد.
آنتونیو گوترش درباره بحران غزه وضعیت را «وحشتناکترین صحنه مرگ و ویرانی» توصیف کرد و خواستار آتشبس فوری و دائمی شد. او همچنین راهحل دو کشوری را تنها گزینه واقعی برای صلح پایدار میان فلسطینیها و اسرائیلیها دانست.
مهمترین بخشهای این مصاحبه به شرح زیر است:
خبرنگار: شما هنگام توضیح درباره گذار کنونی به سمت چندجانبهگرایی و چندقطبی، گفته بودید که ما در یک «دوره دردناک» قرار داریم؛ دورهای که برخی کشورها از اختلافات ژئوپلیتیکی برای حداکثرسازی منافع خود بدون پذیرش عواقب آن استفاده میکنند. آیا میتوانید این مفهوم «دوره دردناک» در مسیر چندقطبی شدن جهان را توضیح دهید؟
گوترش: همانطور که اشاره کردم، این نشان میدهد که جهان هنوز بهطور واقعی وارد مرحله چندقطبی نشده است. از بسیاری جهات، شرایط کنونی بیشتر شبیه بینظمی است و اصطلاح «دوره دردناک» بازتاب همین آشفتگی است. باید بر این نکته تأکید کنم که چندقطبی شدن به معنای کنار گذاشتن چندجانبهگرایی نیست. برعکس، جهانی چندقطبی بیش از همیشه به چندجانبهگرایی نیاز دارد. اروپا پیش از جنگ جهانی اول مثال روشنی است؛ آن زمان اروپا چندقطبی بود و قدرتهایی چون فرانسه، بریتانیا، آلمان، اتریش-مجارستان و امپراتوری روسیه حضور داشتند. اما نبود سازوکارهای هماهنگی و همکاری چندجانبه در نهایت منجر به جنگ شد. امروز باید اقدام کنیم تا چنین وضعیتی تکرار نشود. ما شاهد رشد سریع اقتصادهای نوظهور هستیم؛ رشدی که بسیار فراتر از کشورهای توسعهیافته سنتی است و ظرفیتهای بزرگی را نشان میدهد. این تغییر در توازن جهانی باید به روابط همکاری میان کشورها تبدیل شود. همکاری در حوزههای امنیتی و اقتصادی بسیار ضروری است. همزمان باید اطمینان یابیم که همه کشورها نظام حکمرانی جهانی را بپذیرند و سازمان ملل نقش محوری خود را در این نظام ایفا کند.
خبرنگار: امسال هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد است. چین یکی از اعضای بنیانگذار و نخستین کشوری بود که منشور سازمان ملل را امضا کرد. نقش چین در نظام سازمان ملل و نظم بینالمللی مبتنی بر سازمان ملل را چگونه ارزیابی میکنید؟
گوترش: چین در همه زمینههای اصلی مأموریت سازمان ملل، از صلح و امنیت گرفته تا توسعه پایدار و حقوق بشر، بسیار فعال بوده است. ما همواره در حال تقویت همکاری میان چین و سازمان ملل هستیم. میخواهم به برخی حوزهها اشاره کنم که چین در آنها سیاستهای همکاری مهمی تدوین کرده است. اهداف توسعه پایدار از اولویتهای اصلی سازمان ملل هستند و سهم چین در این زمینه اساسی است. همچنین، چین در برخی درگیریها نقش مثبت میانجیگری ایفا کرده و این با یکی از مأموریتهای اصلی سازمان ملل یعنی صلح سازگار است. چین در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نیز پیشگام است؛ ابتکاری کلیدی برای مقابله با تغییرات اقلیمی که یکی از اهداف اصلی سازمان ملل محسوب میشود. بنابراین، معتقدم چین اکنون ستون اصلی چندجانبهگرایی و بخشی مهم از فعالیتهای سازمان ملل است.
وی در ادامه درباره ابتکار توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی و ابتکار تمدن جهانی رئیسجمهور شی جینپینگ نیز دیدگاه خود را بیان کرد.
گوترش: به نظر من، این ابتکارات پاسخی روشن به واقعیتهای کنونی جهان هستند. ما شاهد تشدید درگیریها هستیم. همانطور که اشاره کردم، برخی کشورها بدون توجه به پیامدها عمل میکنند و قوانین بینالمللی را نادیده میگیرند. از این رو باید نگاه تازهای به امنیت جهانی داشته باشیم. در عرصه اقتصاد جهانی نیز نابرابریهای عمیقی وجود دارد. این نابرابریها چالشهای بزرگی برای کشورهای در حال توسعه، بهویژه کشورهایی با بدهیهای سنگین ایجاد کرده است؛ کشورهایی که نه توان دسترسی به وام کافی دارند و نه امکان بهرهگیری از فناوریهای موجود برای بهبود شرایط زندگی مردمشان. افزون بر این، نظام مالی بینالمللی فاقد عدالت و کارآمدی است. بنابراین ما بهوضوح به الگویی تازه برای حکمرانی اقتصادی جهان نیاز داریم و در این زمینه ابتکار توسعه جهانی بسیار اهمیت دارد. در کنار این، گفتوگوی عمیق میان تمدنها حیاتی است. سازمان ملل متحد «اتحاد تمدنها» را بنیان گذاشته است که خود نشاندهنده ضرورت ابتکار تمدن جهانی است. به همین دلیل، من باور دارم دغدغههای سازمان ملل کاملاً با ابتکارات رئیسجمهور شی جینپینگ همسو است.
گوترش: اگر بخواهم یک ویژگی شاخص درباره رئیسجمهور شی جینپینگ بیان کنم، این است که او رهبری با چشمانداز راهبردی روشن است. او توانایی دارد به آیندهای دور بیندیشد، اهداف بلندمدت تعیین کند و نه تنها به آن اهداف برسد، بلکه زودتر از موعد مقرر آنها را محقق سازد. اجازه بدهید چند مثال بیاورم. به یاد دارم که رئیسجمهور شی اعلام کرد ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر نصبشده چین تا سال 2030 به بیش از 1.2 میلیارد کیلووات خواهد رسید. این هدف پیشتر از موعد تحقق یافت! در حالی که بسیاری کشورها هنوز درباره جایگزینی خودروهای بنزینی بحث میکردند، چین سالها قبل تصمیم گرفت مسیر خودروهای برقی را دنبال کند و همه فناوریهای لازم را توسعه دهد. امروز خودروهای برقی چینی بازار جهانی را در اختیار دارند و عملکرد آنها استثنایی است. در جهانی پر از بیثباتی، پایداری سیاستها کمیاب است و من معتقدم چنین چشمانداز راهبردی یک ویژگی حیاتی محسوب میشود؛ ویژگیای که رئیسجمهور شی جینپینگ دارد.
دبیرکل سازمان ملل متحد سپس به وضعیت نوار غزه پرداخت و گفت: «به باور من، این وحشتناکترین صحنه مرگ و ویرانی است که تاکنون دیدهام. شهر غزه هماکنون زیر حمله است که پیامدهای سنگینی به دنبال دارد و صدها هزار نفر را وادار به آوارگی دوباره و تحمل رنجهای غیرقابل تصور میکند. این حملات باید فوراً متوقف شود!»
وی افزود: اولویت فوری، برقراری آتشبس پایدار و دائمی است. از سوی دیگر، نحوه رفتار با بازداشتشدگان کاملاً غیرقابل قبول است؛ آنها تحت شرایطی وحشتناک نگه داشته شدهاند و باید بیدرنگ و بدون قید و شرط آزاد شوند. همچنین، سازمانهای امدادرسان باید دسترسی کامل و بدون مانع به غزه داشته باشند تا بتوانند غذا، آب، دارو و خدمات بهداشتی را به مردم محلی برسانند. شرایط انسانی بسیار وخیم است و این وضعیت به قحطی منجر شده است. تمام موانع بر سر راه کمکهای بشردوستانه باید برداشته شود و دسترسی کامل تضمین گردد. نباید فراموش کنیم که اسرائیل بهعنوان قدرت اشغالگر، طبق قوانین بینالمللی موظف است دسترسی به غذا و خدمات درمانی را برای ساکنان غزه تضمین کند. افزون بر این، مشکل تنها به غزه محدود نمیشود؛ اوضاع در کرانه باختری نیز به همان اندازه نگرانکننده است. تصمیم اخیر برای گسترش شهرکسازیها در کرانه باختری این منطقه را به شمال و جنوب تقسیم خواهد کرد و مانعی آشکار در برابر تحقق راهحل دو کشوری ایجاد میکند. من معتقدم راهحل دو کشوری تنها گزینه واقعی برای زندگی در صلح میان دو ملت است.
ز