توسعه‌خواهان و توسعه‌ستیزان

دکتر حسین انتظامی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : برای توسعه کشور به مدیرانی توسعه‌خواه نیاز داریم.
توسعه‌خواهی با گسترش‌طلبی متفاوت است. دومی نگاه «الهیکم التکاثر» دارد. گمان می‌کند اگر ساختار بسازد و تعداد کارمند و دفاتر خود را افزایش دهد توسعه داده است. گمان می‌کند اگر به سبک حیات وحش، بقای خود را در فنای بخش دیگر ببیند برنده است.
توسعه‌خواهی مبتنی بر برنامه‌محوری است؛ بر پرهیز از بخشی‌نگری است. فقط در معدود موارد، ممکن است این نگاه با گسترش هم همسو باشد اما ضرورتا ملازم یکدیکر نیستند. به دیگر عبارت، عرض و طول اضافه کردن و گسترش‌طلبی، توسعه‌خواهی نیست و بلکه توسعه‌ستیزنداست.

مدیرانی که از جیب بیت‌المال، بخش عمومی را بزرگ و بزرگ‌تر و متورم می‌سازند ضدتوسعه‌اند. تازه این در حالتی است که منابع عمومی را برای سازمان مصرف کرده‌اند وگرنه چنانچه آن منابع را صرف دفتر و خودرو و امکانات و تفریحات خود کرده باشند علاوه بر توسعه‌ستیزی، مُسرف و سوء‌استفاده‌چی هم هستند.

مدیرانی که با اتکا به رانت حکومتی، سازمان خود را رقیب بخش خصوصی می‌کنند و سرمست از پیروزی در این میدان نابرابر، احساس خدمتگزاری هم می‌کنند توسعه‌خواه نیستند.

مدیران آمار ساز که معمولا وقتی کم می‌آورند «گزارش‌های پوچ و مهمل» می‌سازند ضد توسعه‌ و توسعه‌ستیزند.

مدیرانی که اسیر تکرارند و ریسک تحول‌گرایی را نمی‌پذیرند به دلیل فرصت‌سوزی‌هایشان ضد توسعه‌اند.

مدیران برنامه‌گریز و برنامه‌ستیز که به اسم حرکت خلاقانه، هر دم خواب‌نما می‌شوند و برنامه را به سخره می‌گیرند و به پرتگاه می‌برند توسعه‌ستیزند.

یادمان باشد مدیران توسعه‌خواه، تنها نمی‌مانند؛ فرهنگ‌سازند؛ فرهنگ سازمانی را تغییر می‌دهند و توانایی سرایت‌‌دهی موج توسعه‌خواهی در سازمان خود را دارند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 14 =

پربازدیدترین ها