میلی با حذف یارانهها و مهار نقدینگی تورم آرژانتین را عقب راند،اما راه اصلاحات در ایران بسیار دشوارتر از آرژانتین است. آیا ایران موفق به نجات اقتصاد خود خواهد شد؟
آرژانتین طی سالهای اخیر گرفتار بحرانی عمیق شد؛ تورم سهرقمی، بدهیهای دولتی فزاینده و کسری بودجه مزمن، بنیانهای اقتصاد این کشور را به مرز فروپاشی کشاند. بیثباتی پولی و کاهش مداوم ارزش پزو، اعتماد عمومی به سیاستگذار و نظام مالی را در هم شکست و سرمایه اجتماعی را به پایینترین سطح رساند.
در چنین فضایی، خاویر میلی با گفتمانی ضدسیستمی و شعارهایی رادیکال علیه ساختار سنتی قدرت، حمایت مردم خسته از بحران را بهدست آورد. او وعده داد چرخه معیوب چاپ بیپایان پول، یارانههای پرهزینه و ولخرجیهای دولت را متوقف کند.
به گزارش اقتصاددان به نقل از بازار ، نسخه او بر پایه «شوکدرمانی» استوار بود؛ سیاستی شامل حذف یارانهها، کاهش هزینههای عمومی، کوچکسازی دولت و اعمال انضباط مالی. هدف اصلی، مهار نقدینگی افسارگسیخته و بازگرداندن اعتماد به اقتصاد بود؛ هرچند هزینههای اجتماعی سنگینی را به همراه داشت.
تجربه آرژانتین زیر سایه سیاست های خاویر میلی
با آغاز به کار میلی، سیاستهای شوکدرمانی به سرعت به مرحله اجرا درآمد. حذف یارانههای انرژی و خدمات عمومی، کاهش شدید هزینههای دولت و توقف چاپ بیرویه پول از جمله اقدامات اولیه بود. این سیاستها در کوتاهمدت فشار اجتماعی سنگینی ایجاد کرد؛ بیکاری افزایش یافت و هزینه زندگی بهطور چشمگیری بالا رفت. با این حال، تورم ماهانه که پیشتر به مرز بیثباتی رسیده بود، نشانههایی از کاهش نشان داد و روند فروپاشی متوقف شد. بازگشت نسبی اعتماد به بازار ارز و ورود سرمایههای کوچک نیز از پیامدهای این سیاستها بود. میلی با وجود همه مخالفتها نشان داد که بدون انضباط مالی، هیچ اصلاحی پایدار نخواهد بود.
میلی تورم را مهار کرد، اما هزینه اجتماعی سنگینی بر دوش مردم گذاشت البته این اتفاق در کوتاه مدت به وضوح خود را نشان داد و پس از مدتی کم رنگ شد
آرژانتین؛ نسخه ای درمانی برای اقتصاد ایران
ایران نیز همچون آرژانتین گرفتار تورم مزمن، رشد افسارگسیخته نقدینگی و کسری بودجه ساختاری است؛ مشکلاتی که ریشه در بیانضباطی مالی و سیاستهای کوتاهمدتنگر دارند. درست مانند آرژانتینِ پیش از میلی، در ایران نیز سیاستهای پولی انبساطی و خلق بیضابطه نقدینگی توسط بانکها، پایههای ثبات اقتصادی را سست کرده و اعتماد عمومی به پول ملی را از بین برده است.
با این حال، تفاوتهای بنیادین شرایط ایران را پیچیدهتر میسازد. تحریمهای بینالمللی مانع اصلی دسترسی به بازارهای جهانی و جذب سرمایه خارجیاند؛ عاملی که حتی اگر اراده اصلاحی شکل بگیرد، دامنه مانور دولت را به شدت محدود میکند. از سوی دیگر، شبکه بانکی ناسالم و بدهیهای سنگین بانکها به بانک مرکزی، خود به موتور تورم تبدیل شده و امکان اجرای هرگونه ریاضت مالی را از بین میبرد.
افزون بر این، تداوم ایدئولوژی اقتصادی متکی بر دولت و نگاه چپگرایانه به اقتصاد، نه تنها مشکل را حل نکرده، بلکه خود به بخشی از بحران بدل شده است. تجربه جهانی نشان میدهد که اقتصاد دولتی و حمایتگرای افراطی، نتیجهای جز اتلاف منابع، کاهش بهرهوری و در نهایت فروپاشی اعتماد عمومی ندارد. بنابراین، نسخه میلی نهتنها در ایران بدون توجه به این موانع قابل تکرار نیست، بلکه پیش از هر شوکدرمانی، باید بستر نهادی و فکری اصلاح شود.

تحریمها، بانکهای بدهکار و اقتصاد دولتی؛ سه مانع بزرگ تکرار تجربه آرژانتین در ایران
چالشهای بومیسازی شوکدرمانی در ایران
پیادهسازی نسخهای مشابه سیاستهای شوکدرمانی خاویر میلی در ایران با موانع جدی ساختاری و اجتماعی روبهروست. حذف یارانههای گسترده که بخش قابلتوجهی از جامعه به آن وابسته است، میتواند تبعات اجتماعی و سیاسی سنگینی در پی داشته باشد. همچنین، وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی و ناکارآمدی نظام مالیاتی، امکان تحقق انضباط بودجهای را بهشدت محدود میکند. افزون بر این، ضعف شفافیت نهادی و گستردگی فساد اداری، خطر انحراف اصلاحات را افزایش داده و احتمال تبدیل آن به هرجومرج اقتصادی را تقویت میکند.
بر این اساس، هرگونه سیاست شوکدرمانی در ایران، بدون اصلاحات نهادی بنیادین و بدون کاهش حداقلی محدودیتهای خارجی، بهجای ایجاد ثبات، میتواند خود زمینهساز بحرانهای تازه شود.

وقتی سخن از شوک درمانی در اقتصاد ایران می شود عده ای که ذی نفع این اقتصاد در حال سقوط هستند حامی و یاور مظلوم شده و از این سیاست های بر مبنای شوک درمانی انتقاد می کنند اما جالب ماجرا اینجاست که در بحث بنزین همچنان طرفدار بازار آزاد و اقتصاد باز هستند که این دوگانگی واقعا جای تامل دارد. باید در نظر داشت شوک درمانی بدون هیچگونه اصلاح نهادی نیز در ایران با ساختار فعلی آن نشدنی است و نمیتوان با تغییر در بسیاری از المان های سیاسی و اقتصادی دست به شوک درمانی زد.
بدون اصلاح نهادی، شوک درمانی در ایران میتواند به هرج و مرج ختم شود
تجربه آرژانتین بهوضوح نشان داد که انضباط مالی و کنترل نقدینگی پیششرط عبور از بحرانهای تورمی است. ایران نیز میتواند از این تجربه بهره گیرد، اما شرایط داخلی اجازه نسخهبرداری کامل را نمیدهد. تحریمهای اقتصادی، اتکای بودجه به نفت و معضل بانکهای بدهکار، موانع اصلی در مسیر هرگونه شوکدرمانی هستند. در چنین بستری، راهکار مناسب برای ایران نه تکرار بیواسطه سیاستهای میلی، بلکه طراحی نسخهای بومی است که بر اصلاحات تدریجی، پایدار و همراه با شفافیت استوار باشد.
شفافسازی بودجه، مهار رشد نقدینگی و اصلاح نظام بانکی سه رکن کلیدی این مسیر محسوب میشوند. تنها با چنین اقداماتی است که میتوان به ثبات پولی، کاهش پایدار تورم و بازسازی اعتماد عمومی امیدوار بود؛ حتی اگر این روند زمانبرتر و پرچالشتر از نمونه آرژانتین باشد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع