شب اقتصاددان فقید دکتر جهانبگلو برگزار شد

اقتصاددان :   روایت الگوی معلم اعتلابخش، دکتر امیر حسین جهانبگلو در کلام دکتر فرشاد مؤمنی
وقتی الگوی نسل امروز از الگوی نسل خود می گوید..

اهمیت جلسه و جایگاه ایشان

این نشست در چارچوب یادبود یکی از متفکران برجسته تاریخ معاصر ایران برگزار شد. در این جلسه بر اهمیت معرفی چهره‌های ممتاز علمی و فکری کشور به ایرانیان تأکید شد. این تأکید از آنجا ناشی می‌شود که بسیاری از بزرگان ایران، به دلیل نگاه عرفانی و پرهیز از خودنمایی، کمتر درباره تجربه‌های زیسته خود سخن گفته‌اند. اما اگر ایران بخواهد به جایگاه شایسته خود برسد، ناگزیر است خادمان ممتاز و عالمان بی‌بدیلش را بشناسد.
امیرحسین جهانبگلو یکی از این چهره‌ها بود؛ متفکری ممتاز و معلمی کم‌نظیر که مراسم بزرگداشت او متأسفانه نزدیک به نیم قرن پس از درگذشتش برگزار شد؛ تأخیری که خود نشانه‌ای از کاستی‌های جامعه در پاسداشت سرمایه‌های فکری است.

ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی

قدرت خطابه و جذابیت کلام

جهانبگلو توانایی شگفت‌انگیزی در بیان داشت. قدرت بلاغت او بی‌اغراق دانشجویان را مسحور می‌کرد. این مسحور شدن بارها و بارها در کلاس‌های او تکرار می‌شد و نشان‌دهنده جایگاه ویژه او در مقام معلم بود.

ترکیب خردمندانه ای از جبروت و عاطفه

او شخصیتی دوگانه داشت: به همان اندازه که پر جبروت بود و با سخنان جدی مخاطب را می‌لرزاند، درونی سرشار از عاطفه و احساسات لطیف انسانی داشت. کسی که از نزدیک با او نشست و برخاست می‌کرد درمی‌یافت که در عمق وجودش دریایی از مهر و احساس جوشان است.

حریت و تفکر انتقادی

بزرگ‌ترین ویژگی جهانبگلو آزادی فکری و شجاعت در نقد بود. او بیش از همه نسبت به خود بی‌رحمانه انتقادی برخورد می‌کرد.این تفکر انتقادی را که بزرگترین آموزش او به آموزش‌گیرندگان بود را بیش از همه در مورد خودش اعمال می‌کرد و از هر ضربه ای ابزار رشد می ساخت روایت‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه با مرور آثار گذشته خود، به شدت خود را سرزنش می‌کرد. مثلاً وقتی دوباره نوشته‌های استالین را ورق زد، از اینکه زمانی با آن‌ها پرواز کرده بود، به خود دشنام داد و ادامه مطالعه را رها کرد. این حریت و خودانتقادی درس بزرگی برای شاگردانش بود.

بیزاری از تملق

چه در مقام معلم و استاد، چه در جایگاه شهروند، تملق و چاپلوسی را به شدت نفی می‌کرد. اگر شاگردی در نقد بی‌پروا و صریح سخن می‌گفت، شکوفا می‌شد و به او نزدیک‌تر می‌گشت؛ اما از کوچک‌ترین نشانه‌های چاپلوسی برمی‌آشفت.

رابطه عاطفی با شاگردان

جهانبگلو با شاگردانش زندگی می‌کرد. در فرآیند راهنمایی پایان‌نامه‌ها و تدریس، تا اعماق مشکلات علمی و حتی شخصی آن‌ها همراهی می‌کرد. نمونه‌های فراوانی وجود دارد:
زمانی که یکی از شاگردانش به دلیل فشار مالی ناتوان شده بود، او شخصاً به معاونت پژوهشی دانشگاه رفت و با قدرت استدلال و نفوذ کلام، کاری کرد که پایان‌نامه شاگرد به عنوان پروژه تحقیقاتی مستقل پذیرفته شود تا کمکی مالی به او برسد.
در مسائل خانوادگی شاگردان نیز حساس بود و بدون آنکه مستقیماً لطف خود را یادآور شود، با ظرافت کمک می‌کرد.
حتی زمانی که برای یک شاگرد مقاله‌ای نایاب یافت، آن را به هزینه خود خرید، ترجمه کرد و با کپی شخصی در اختیار دانشجو گذاشت، اما هنگام تحویل، طوری رفتار کرد که گویی این دانشجو لطف کرده و فرصت ارزیابی متن را به او می‌دهد.

سبک آموزش و شیوه معلمی

ساختار کلاس‌ها

در اواخر عمر فقط یک درس ارائه می‌کرد، درس «اقتصاد توسعه»، که در دوره کارشناسی ارشد ارائه می‌شد و به تشخیص او باید ۹ ماه کامل ادامه می‌یافت؛ یعنی دو ترم تحصیلی و سه ماه تابستان هم به آن اضافه می‌کرد.ببینید جاذبه‌های این درس باید چقدر می‌بود که با استقبال گسترده روبرو می‌شد و بچه های هر دوره این درس را با این استاد گرامی می‌گرفتند.
امتحان کتبی در کلاس او جایگاهی نداشت؛ معیار اصلی مشارکت فعال، کیفیت پژوهش و جسارت در نقد بود.

تعامل با شاگردان

جهانبگلو همانند شهید بهشتی، بیش از هر چیز به نحوه مشارکت شاگردان اهمیت می‌داد.
با پایان‌نامه دانشجویان «زندگی» می‌کرد و به کوچک‌ترین جزئیات علمی و عملی آن‌ها توجه نشان می‌داد.
در مسیر پژوهش، خود را نه بالادست دانشجو، بلکه همکار و همراه او می‌دانست.

خاطرات آموزشی

در کلاس‌های او، جدل و مناظره رایج بود. کلاس‌ها به تعبیر خودش «جنگ از ساعت هفت تا نه» بود تا در نهایت به صلح ختم شود.

در یکی از جلسات، برای توضیح مفهوم توسعه درون‌زا، با قدرت خطابه بی‌نظیر خود گفت: اگر همه سخنانم را بخواهم در یک کلمه جمع کنم، معیار فهم توسعه درون‌زا در ایران این است که کسی بداند «درخونگاه» کجاست. این مثال زنده نشان‌دهنده پیوند اندیشه توسعه با تجربه زیسته مردم بود.

استانداردهای سختگیرانه

او از شاگردانش می‌خواست که به همان میزان که او برای کلاس زحمت می‌کشد، تلاش کنند. می‌گفت اگر زحمتی که برای کلاس می‌کشد کمتر از مجموع کار دانشجویان بود، باید او را با لگد بیرون کنند.
اما در عمل همیشه ده برابر بیشتر از همه برای کلاس کار می‌کرد. حتی میزگردهای رادیوهای فرانسه و انگلیس را در نیمه‌شب گوش می‌داد، دسته‌بندی می‌کرد و در کلاس با دقت به دانشجویان منتقل می‌کرد.

محمدمیلاد نوری‌زاده

شب امیرحسین جهانبگلو
بزرگداشت و مرور زندگی و اندیشه‌های امیرحسین جهانبگلو

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 − یک =

پربازدیدترین ها