سه جوان در آتش عشق به محيط‌ زيست سوختند

«چياكو» در روز تولدش جان باخت

در روزگاري كه بحران‌هاي زيست‌محيطي يكي پس از ديگري گريبانگير كشور شده‌اند و منابع طبيعي با سرعتي نگران‌كننده رو به نابودي‌اند، فعالان محيط زيست در خط مقدم دفاع از طبيعت و زندگي قرار دارند؛ انسان‌هايي كه بي‌هيچ چشمداشتي، تنها با انگيزه حفظ منابع طبيعي، حيات وحش، جنگل‌ها، آب، خاك و هوا، در دل سختي‌ها ايستادگي مي‌كنند. با اين حال، هر از گاهي خبرهايي از جان باختن يا ناپديد شدن اين فعالان، بهت و اندوهي عميق در دل جامعه مدني و مردم دلسوز طبيعت ايجاد مي‌كند. يكي از آخرين نمونه‌هاي تلخ، مرگ چند فعال محيط زيست در سنندج بود؛ حادثه‌اي كه بار ديگر زنگ خطر بي‌پناهي حافظان طبيعت در ايران را به صدا درآورد. سنندج و مناطق اطراف آن، به‌ويژه جنگل‌هاي زاگرس، از جمله زيست‌بوم‌هاي ارزشمند و آسيب‌پذير كشور هستند كه در سال‌هاي اخير بيش از هر زمان ديگري با تهديداتي نظير آتش‌سوزي‌هاي گسترده، خشكسالي، تخريب منابع طبيعي و ساخت‌وسازهاي بي‌رويه مواجه شده‌اند. در چنين شرايطي، حضور فعالان محيط زيست، چه به صورت سازمان‌يافته و چه به‌صورت داوطلبانه، نقشي حياتي در پيشگيري از تخريب بيشتر طبيعت ايفا مي‌كند. اما آنچه تلخ و نگران‌كننده است، فقدان سازوكارهاي حمايتي و ايمني كافي براي اين افراد است؛ چنانكه در مواردي، فعاليت‌هاي آنها نه تنها با خطرات طبيعي كه با تهديدهاي امنيتي، بي‌توجهي مسوولان يا كمبود امكانات امدادي نيز همراه مي‌شود.

حادثه سنندج نماد روشني از بي‌توجهي و ناكارآمدي است

حادثه اخير در سنندج كه طي آن چند تن از فعالان محيط زيست در حين عمليات اطفاي حريق جان خود را از دست دادند، نماد روشني از اين بي‌توجهي‌ها و ناكارآمدي‌هاست. آنان نه تجهيزات كافي در اختيار داشتند، نه پشتيباني لجستيكي مناسب و نه حتي بيمه يا حمايت قانوني موثر. اين مساله نه فقط پرسش‌هايي جدي درباره عملكرد نهادهاي مسوول در قبال فعالان داوطلب به وجود مي‌آورد، بلكه نشانگر نوعي بي‌عدالتي و بي‌توجهي مزمن به جان كساني است كه خود را وقف حفاظت از طبيعت كرده‌اند. مرگ اين فعالان تنها يك تراژدي انساني نيست، بلكه آينه‌اي تمام‌نما از وضعيت بحراني حفاظت محيط زيست در ايران است؛ وضعيتي كه در آن نه تنها طبيعت، بلكه مدافعان آن نيز قرباني مي‌شوند. لازم است اين حادثه به عنوان زنگ بيدارباشي جدي تلقي شود تا شايد سرآغازي براي تغيير نگرش سياستگذاران، تقويت حمايت‌هاي قانوني و ساختاري از كنشگران محيط زيست و نيز آگاهي‌بخشي عمومي باشد؛ چرا كه تا زماني كه مدافعان طبيعت اين‌گونه بي‌پناه و فراموش‌شده باقي بمانند، نمي‌توان به آينده‌اي پايدار براي زيست‌بوم‌هاي ايران اميد بست.

آغاز ماجراي تلخ كوه آبيدر

روز دوم مرداد مراتع كوه آبيدر واقع در شهر سنندج در استان كردستان گرفتار آتش‌ شد، بلافاصله بعد از شروع آتش‌سوزي نيروهاي داوطلب مردمي خودشان را به كانون آتش رساندند تا مانع از پيشرفت آن شوند، اما شعله‌هاي آتش سبب سوختگي شديد ۵ جوان كردستاني شد، تا لحظه تنظيم اين گزارش سه نفر از اين جوانان، «چياكو يوسفي‌نژاد»، «خبات اميني» و «حميد مرادي» به‌دليل شدت سوختگي جان خود را از دست داده‌اند.
هجوم آتش در زاگرس تراژدي مرگ در روز تولد را رقم زد؛ «چياكو» اين‌بار هم قصد داشت ناجي محيط زيست شود، تا دود از كوه «آبيدر» بلند شد خودش را به آنجا رساند، همراه «خبات»، «حميد» و تعدادي ديگر از جوانان كرد در سنندج. آنها بارها توانسته بودند آتشي را كه به جان جنگل‌ها و مراتع افتاده بود، خاموش كنند و به خانه برگردند، اما اين‌بار بار آخر بود، دوم مرداد آتشي كه در آبيدر شعله گرفت جان هم گرفت، پنج جوان سنندجي قرباني اين آتش شدند، آنها با سوختگي كامل در بيمارستان بستري شدند، حالا سه نفرشان چشم از جهان بسته‌اند و «چياكو» دقيقا در روز تولدش، ششم مرداد با كوه آبيدر، سنندج، كردستان و البته همسرش كه يك ماه قبل عقد كرده بودند، خداحافظي كرد.

آتشي كه قليان به جان آبيدر افتاد

«برخي مي‌گويند قليان كشيدن عده‌اي اين آتش را به جان «آبيدر» انداخت». اميد اين جمله را با ترديد از روي شنيده‌هايش مي‌گويد، مطمئن نيست دليل اصلي آتش‌سوزي دوم مرداد در آبيدر چيست، اما به خبرآنلاين مي‌گويد: ماه چهارم و پنجم هرسال آتش‌سوزي‌هاي اطراف سنندج شروع مي‌شود. او دايي «چياكو» است.
اميد اظهار مي‌دارد: خدا جواني به ما داده بود كه قدرش را ندانستيم، نمونه بود، از من نه، اما از مردم كردستان بپرسيد كه چياكو چطور جواني بود، ورزشكار مچ اندازي كشور بود، بدنسازي كار مي‌كرد، باشگاه بدنسازي داشت، همه زندگي‌اش با ورزش و محيط زيست عجين شده بود، هميشه به فكر حيات وحش و محيط زيست سنندج بود.
او درباره آتش‌سوزي كوه آبيدر كه تا امروز حداقل منجر به مرگ سه نفر شده است به خبرآنلاين مي‌گويد: «جوانان كردستان جان خودشان را فدا كردند، چياكو هم همين‌طور، همين‌كه متوجه شد آبيدر آتش گرفته بلافاصله براي خاموش كردن آتش اقدام كرد، فرزند خواهرم يك ماه است كه عقد كرده بود وحالا دقيقا در روز تولدش فوت كرده است. الان همه غمبار هستند، خدا به چياكو هم جمال داد هم كمال، هم زيبايي داد هم غرور و شهامت.»

«خباتِ» ما پرپر شد

در آتش‌سوزي دوم مرداد در كوه آبيدر «چياكو» تنها نبود، «خبات» هم مانند هميشه خودش را به صحنه آتش مي‌رساند، «از مريوان گرفته تا پاوه، تا همين آبيدر، هرجايي كه آتش به جان جنگل و مراتع مي‌افتاد بلافاصه خودش را مي‌رساند تا آتش را خاموش كند.» اين جمله «فواد» است، برادر بزرگ‌تر «خبات» مي‌گويد: «خبات ۳۶ ساله بود، خرج پدر و مادرم را او مي‌داد، ورزشكار هم بود، تقريبا همه قله‌هاي ايران را فتح كرده است، ‌اي كاش اينها كه براي خاموش كردن آتش به كوه و جنگل مي‌روند لباس ضد حريق داشتند.»

 دمنده دادند، اما لباس ضد حريق نه!

اين را عضو ديگر خانواده «خبات» هم مي‌گويد، به گفته دختر خاله‌اش: «وقتي از طرف استانداري براي خاموش كردن آتش، دمنده دست بچه مردم مي‌دهند، از خودشان نمي‌پرسند اين افرادي كه براي خاموش كردن آتش مي‌روند لباس ضد حريق دارند يا نه؟ چرا به اين افراد دمنده دادند، اما لباس ضد حريق ندادند، چرا دستكش و كفش ايمن به اين جوانان ندادند؟» او مي‌گويد: «خبات هميشه مي‌گفت محيط زيست زادگاه من است، درحالي كه همان روز خيلي‌ها به خبات توصيه كرده بودند كه به آبيدر نرود اما خودش گفته بود كه من در آبيدر بزرگ شدم بايد براي خاموش كردن آتش آنجا بروم. او رفت تا كه خبات ما پرپر شود، حقش اين نبود.»

وقتي دمنده خودش عامل آتش‌سوزي مي‌شود

«چياكو»، «خبات» و «حميد» اولين افرادي نبودند كه در آتش‌سوزي جنگل و مراتع جان خود را از دست دادند و احتمالا آخرين نفرات نيستند، براي خاموش كردن آتشي كه به جان محيط زيست مي‌افتد علاوه بر نيروي انساني داوطلب به نيروهاي آموزش ديده و البته امكانات نياز است. در غير اين صورت تراژدي كوه آبيدر مجدد تكرار مي‌شود.
سيامك سياف، عضو انجمن زيست محيطي ژيواي پاوه در اين باره مي‌گويد: «منطقه زاگرس تا حدود زيادي صعب العبور است، براي همين خاموش كردن آتش در اين منطقه به تجربه زيادي نياز دارد.» اين انجمن تعدادي از اعضاي خودش را در جريان آتش‌سوزي‌هاي مكرر جنگل‌هاي زاگرس از دست داده است. سياف اظهار مي‌دارد: «موقع خاموش كردن آتش نحوه كار كردن با دمنده خيلي مهم است، حتي مي‌تواند سبب آتش سوزي هم شود، چراكه دمنده براي كار كردن از بنزين استفاده مي‌كند و اگر از پشت آتش نزديك شود، خطرناك است. دمنده‌هايي كه ما براي خاموش كردن آتش استفاده مي‌كنيم در خيلي از كشورها براي جمع كردن برگ درختان استفاده مي‌كنند.»

بيشتر آتش‌سوزي‌ها در جنگل و مرتع كار عامل انساني است

اين فعال محيط زيست درباره اقدام لازم براي جلوگيري از مرگ افراد داوطلب در جريان خاموش كردن آتش در جنگل و مراتع مي‌گويد: «با در اختيار گرفتن ديده‌بان‌هاي بيشتر توسط محيط زيست يا منابع طبيعي مي‌شود خطر آتش سوزي‌ها را كم كرد، وقتي يك منطقه بزرگ شش الي هفت نفر ديده‌بان دارند كافي نيست، اگر تعداد ديده‌بان‌ها و نيروهاي آموزش ديده زياد باشد هم آتشي كه به جان جنگل مي‌افتد زود شناسايي و كنترل مي‌شود و هم نيروها خسته نمي‌شوند، بنابراين درصد خطاي انساني كاهش پيدا مي‌كند و مرگ و مير افراد در جريان خاموش كردن آتش كم مي‌شود.» سياف با بيان اينكه «بيشتر آتش‌سوزي‌ها در جنگل و مرتع به خاطر عامل انساني است»، مي‌افزايد: «كار فرهنگي بايد انجام شود، بايد به افراد توصيه شود كه اقدامي نكنند تا در جنگل و مرتع آتش سوزي راه بيفتد، اما گاهي اين وضعيت برعكس است، طوري كه افراد گمان مي‌كنند خودشان در قبال طبيعت و محيط زيست هيچ مسووليتي ندارند و اگر هم آتش به جان جنگل و مرتع افتاد، عده‌اي هستند كه مي‌روند آن را خاموش مي‌كنند.»

جزييات آتشي كه به جان «آبيدر» افتاد

شامگاه جمعه (۱۲ تير) شهر سنندج وضعيت آشفته‌اي به خود گرفت و همه دل‌ها را محزون كرد. كوه آبيدر كه سال‌هاست تفرجگاه و زيباترين منطقه گردشگري سنندج است، در آتشي با شعله‌هاي سركش سوخت. از همان ساعات اوليه كه خبر آتش‌سوزي در آبيدر در گروه‌هاي مجازي پيچيد، مردم شهر سنندج بدون منتظر ماندن براي كمك و ياري مسوولان با كمترين امكانات خود به اين مكان رفتند. چند ساعت بعد، پس از اطلاع از اينكه آتش‌سوزي همچنان در حال گسترش است، افراد بيشتري به اين مكان شتافته و با حداقل امكانات خود سعي مي‌كردند سهمي در مهار آتش داشته باشند. مردم و نيروهاي خودجوش و سازمان‌هاي مردم نهاد به صورت داوطلبانه و قبل از رسيدن كليه نيروهاي امدادي از جمله ارتش، هلال‌احمر، آتش‌نشاني، اداره راه و شهرسازي و … در اين محل براي مهار آتش تلاش مي‌كردند. نيروهاي مردمي كه قريب به پنج ساعت با امكانات محدود خود سرگرم مهار آتش بودند، پس از مهار آتش در آبيدر به روستاهاي اطراف رفتند تا آتش را در اين مكان‌ها هم مهار كنند. همزمان با آغاز آتش‌سوزي، ستاد مديريت بحران استانداري كردستان به رياست استاندار كردستان جلسه اضطراري تشكيل داد تا در رابطه با مهار آتش و همچنين جلوگيري از وقوع مجدد چنين آتش‌سوزي تصميم‌هايي اتخاذ كنند. منشا دقيق آتش‌سوزي و گستره آتش‌سوزي تاكنون مشخص نيست، اما آنچه عيان است خسارت جبران‌ناپذير آتش‌سوزي بر طبيعت آبيدر است.همچنين خطراتي كه براي حضور مردم در ميان شعله‌هاي آتش وجود داشت دچار حادثه‌شدن چندين نفر را در اين آتش‌سوزي به اهميت وجود امكانات لازم در چنين مواقعي عيان مي‌سازد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × پنج =

پربازدیدترین ها