محسن وثوقی – تحلیلگر مسائل سیاسی و رسانهای با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : گذار از بحران، با مردم؛ پیروزی فرهنگی فضای مجازی در برابر محاسبات دشمن
حملهی نظامی رژیم صهیونیستی به یکی از مراکز دفاعی کشورمان، در حالی رخ داد که طراحان این ماجراجویی بر گمان شکاف میان مردم و حاکمیت، چشم به تضعیف انسجام داخلی ایران دوخته بودند. اما برخلاف تصور آنان، این اقدام تجاوزکارانه نه تنها موجب تفرقه نشد، بلکه به نوعی اجماع ملی در دفاع از تمامیت ارضی و استقلال ایران انجامید. پدیدهای که در سالهای اخیر، به این سطح از عمق و گستردگی کمتر مشاهده شده بود.
نکته حائز اهمیت در واکنش به این تجاوز، مشارکت معنادار و آگاهانهی طیف وسیعی از ایرانیان ــ صرفنظر از قومیت، مذهب، طبقه یا گرایش سیاسیشان ــ در حمایت از منافع ملی بود. از کنشگران منتقد و چهرههای مدنی گرفته تا نیروهای انقلابی و نهادهای رسمی، همگی با لحنی واحد بر لزوم حفظ استقلال، تمامیت سرزمینی و امنیت ملی ایران تأکید کردند. این همصدایی، فارغ از داوریهای ایدئولوژیک، نشانهی روشنی بود از آنکه سرنوشت ایران همچنان نقطه اتصال وجدان عمومی جامعه است.
در میان این موج ملی، یک تحول دیگر نیز بهطرز معناداری خودنمایی کرد: پیشتازی رسانهای فضای مجازی نسبت به رسانه ملی. برخلاف انتظار، این صدا و سیما نبود که روایتگر اصلی واکنش ملت ایران باشد، بلکه این جوانان فعال در فضای مجازی، بهویژه دهههشتادیها بودند که با روایتسازی خلاقانه و فوری، صحنه نبرد رسانهای را در اختیار گرفتند. پویشها، ویدیوها، شعارها، متنها و آثار هنری منتشرشده در پلتفرمهای اجتماعی، هم از نظر گستردگی و هم از حیث تأثیرگذاری، رسانه رسمی کشور را به حاشیه راند.
درحالیکه زیرساختهای اینترنتی کشور با اختلال و محدودیت روبرو بود و سیاست فیلترینگ همچنان ادامه داشت، مردم ایران با پشتکار و آگاهی، صدای دفاع از وطن را به گوش مخاطبان جهانی رساندند. این واقعیت، نشان داد که فضای مجازی رهاشده یا بیصاحب نیست؛ بلکه مردم با آگاهی و بلوغ سیاسی، مسئولانهتر از برخی نهادهای رسمی در آن حاضرند و عمل میکنند. همین حقیقت بود که یکی از محاسبات کلیدی دشمنان را برهم زد؛ آنان گمان میکردند که مردم در بزنگاههای ملی، از نظام سیاسی فاصله میگیرند. اما با صراحت باید گفت: ملت ایران نه برای تأیید حاکمیت، بلکه برای نجات ایران، از جنس جمهور، به میدان آمدند.
این پیروزی رسانهای و فرهنگی، از حیث راهبردی، همپای دستاوردهای نظامی و امنیتی کشور قابل ارزیابی است. شکست دشمن در عرصه افکار عمومی، حاصل اعتماد به نسل جوان، نخبگان فرهنگی، و میداندادن به مردم در روایتسازی از منافع و غرور ملی بود. پیام روشن این رخداد به مسئولان آن است که رسانه و آزادی بیان، نه تهدید، بلکه بزرگترین فرصت برای بقای جمهوری اسلامی و انسجام ملیاند.
اکنون زمان آن رسیده که قانونگذاران، سیاستگذاران فرهنگی و مدیران امنیتی کشور، از تجربهی این روزها درس بگیرند. ایران به رسانه آزاد، مردم توانمند، نسل نو، و فضای مجازی بیهراس از سانسور و سرکوب نیاز دارد. اگر جمهوری اسلامی خواهان عبور از بحرانها و تثبیت مشروعیت مردمی خویش است، چارهای جز تن دادن به اصلاحات ساختاری و فرهنگی، شفافیت رسانهای، و گفتوگوی آزاد با مردم ندارد. این یک ضرورت است، نه انتخاب.
فرصت تاریخی در پیش روی ماست؛ آن را دریابیم، پیش از آنکه اعتماد عمومی، برای همیشه، از دست برود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع