صنایع ایران در تله سوء‌مدیریت آبی

چند روز قبل بود که خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قیمت خرید تضمینی گندم حداقل 2 تا 3‌هزار تومان افزایش می‌یابد، آن هم در شرایطی که دوران تعیین قیمت خرید تضمینی به پایان رسیده و دولت‌ها دیگر بخش بزرگی از بودجه عمومی خود را به خرید تضمینی کالاهای کشاورزی استراتژیک اختصاص نمی‌دهند بلکه کشاورزان و تولیدکنندگان محصول خود را در بورس کشاورزی عرضه کرده و قیمت مناسب محصولاتشان بر پایه عرضه و تقاضا تعیین شده و طبق دستورالعمل‌های بورس ظرف سه روز پول خود را دریافت می‌کنند. این موضوع از آنجا حائزاهمیت است که بیش از 90‌درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود ولی در عین حال بیشترین واردات ما را نیز محصولات کشاورزی تشکیل می‌دهند. البته این موضوع تنها به بخش کشاورزی مربوط نبوده و صنایع استراتژیک و مهم کشورمان نیز از چنین سوء‌مدیریت‌هایی رنج می‌برند.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان صنعت  ،   به عنوان نمونه باید پذیرفت که ایران در منطقه نیمه بیابانی جهان قرار داشته و از زمان باستان تاکنون همواره مسائلی نظری سال‌های خشکسالی و ترسالی برای کشورمان مطرح بوده است. در این میان نکته مهم این است که معادن اصلی ایران در فلات مرکزی قرار دارند که بخش بزرگی از آن کویر بوده و جهت بهره‌برداری از آنها نیاز به آب وجود دارد بنابراین به جای اینکه دولت در این زمینه سرمایه‌گذاری لازم را انجام دهد، بار تامین آب و سرمایه‌گذاری در شیرین کردن آب را بر دوش صنایع این منطقه مانند گل‌گهر، مس سرچشمه، فولاد مبارکه و… انداخته است. نکته مهم دیگر این است که میزان جمعیت فلات مرکزی ایران هیچ‌گاه به اندازه اکنون نبوده یعنی همزمان با افزایش سطح بهداشت عمومی و رفاه، میزان سرانه مصرف آب نیز در این مناطق به صورت طبیعی بالا رفته است.
با این حال و با وجود تمامی مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، لازم به یادآوری است که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیز دارای اقلیم خشک بوده و سفره‌های آب زیرزمینی و رودخانه در آنها کمیاب یا حتی نایاب است اما این کشورها با مراودات بین‌المللی و استفاده از تکنولوژی پیشرفته توانسته‌اند آب دریا را شیرین کرده و تمدن‌هایی را در اقلیم خشک خود به وجود آورند که یکی از نمونه‌های آن را در تبدیل بخشی از صحرای عربستان به جنگل مشاهده می‌کنیم. در واقع کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس امروز نه‌تنها آب را برای نیازهای خانگی، مصرفی و صنعتی خود بلکه برای جنگل‌کاری نیز مورد بهره‌برداری قرار می‌دهند. به‌عنوان مثال عربستان سعودی امروز توانسته با استفاده از تکنولوژی‌های جدید، تبدیل هر مترمکعب آب دریا به آب شیرین را به 40سنت برساند.در نتیجه می‌توان گفت در شرایطی که استفاده از تکنولوژی‌های روز و پیشرفته می‌تواند تا حد زیادی مشکل و معضل کم‌آبی در ایران را حل کند اما ما متاسفانه با اتخاذ سیاست‌های غلط، خود را از کشورهای دارنده تکنولوژی محروم کرده‌ایم؛ کشورهایی که طبیعتا چین و روسیه نیستند بلکه اکنون یکی از مهم‌ترین و پیشرفته‌ترین شرکت‌ها در زمینه شیرین‌سازی آب، یک شرکت آمریکایی است بنابراین ما در حالی خود را از تکنولوژی‌های جدید محروم کرده‌ایم که دائما در حال متهم کردن مردم به مصرف زیاد و بی‌رویه آب هستیم. آن هم در شرایطی که بیش از 90‌درصد از آب خود را در بخش کشاورزی مصرف می‌کنیم و همچنان جزو پنج کشور اول دنیا در واردات روغن خام نباتی و نهاده‌های دامی هستیم. به عنوان مثال تنها در زمینه واردات ذرت، ایران سالانه 5/‏4 تا 5‌میلیون تن ذرت به عنوان خوراک دام به ارزش 5/‏1‌میلیارد دلار وارد می‌کند در صورتی که با مجهز شدن به سیستم‌های آبیاری مدرن و زیرسطحی، حتی با همین آب موجود، استان خوزستان قادر است گندم و ذرت کل کشور را تامین کند.
در همین راستا لازم به ذکر است که در بخش صنایع، طبق واقعیت‌ها و مطالعات کارشناسی صورت گرفته، ما برای بهره‌برداری کامل از معادن خود به ویژه برنامه‌ تولید یک‌میلیون تن مس که ایران را به یکی از کشورهای بزرگ تولید‌کننده مس در جهان تبدیل می‌کند، ناچار هستیم چیزی در حدود 7 تا 9‌میلیارد مترمکعب آب را از طریق خلیج‌فارس یا دریای عمان به فلات مرکزی ایران منتقل کنیم. حتی در خوزستان اخیرا تصمیم گرفته شده برای فاز 2 منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر (محدوده‌ای با وسعت 3‌هزار هکتار) یک آب شیرین کن در نزدیکی بندر امام به ظرفیت 100‌هزار مترمکعب در روز احداث شود بنابراین اکنون برای ما راهی به غیر از گام برداشتن به سمت تکنولوژی‌های مدرن وجود ندارد. دانشی که باید پذیرفت در داخل وجود ندارد و برای بهره‌مندی از آن نیاز به ظرفیت‌، دانش و همکاری‌های بین‌المللی داریم.
در همین خصوص و به عنوان یک نمونه عینی می‌توان گفت که ما یک خط‌آهن به نام کریدور شرق احداث کرده‌ایم که این راه‌آهن اولا یک خطه بوده و حداکثر سرعت آن 105کیلومتر بر ساعت بیشتر نیست. مساله دوم این است که این خط آهن ظرفیت حمل بارش بیش از 7‌میلیون تن نبوده در حالی که ظرفیت این خط برای تبدیل شدن به یک کریدور مهم بین‌المللی باید چیزی در حدود 200 تا 300‌میلیون تن در سال باشد. در نتیجه چنین مواردی گویای آن است که متاسفانه برخی مسوولان و مدیران ما در کشور نه‌تنها دانش کافی ندارند بلکه اجازه هم نمی‌دهند مراودات سازنده‌ای با کشورهای دارای تکنولوژی پیشرفته برای برون‌رفت از وضعیت موجود داشته باشیم.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + نه =

پربازدیدترین ها