این روزها ایران عزیزمان در میان انبوهی از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گیر افتاده؛ بحرانهایی که نهتنها اقتصاد و معیشت مردم را تحت فشار قرار داده بلکه سیاست داخلی و جایگاه بینالمللی کشور را نیز متاثر کرده است. از رکوردشکنی قیمت دلار گرفته تا تورمهای سر به فلک کشیده و کاهش هرروزه ارزش پول ملی، همه گویای این حقیقت هستند که پیکره نحیف اقتصادی کشورمان به فاز بحرانی رسیده است. در کنار آن، تحریمهای کمرشکن غرب و دور افتادن ایران از اقتصاد جهانی و ناتوانی از استفاده از فرصتهای اقتصادی دنیا باعث شد که راههای تنفس اقتصادی ایران محدودتر از همیشه باشد. در این شرایط پیچیده و سردرگم و مبهم اقتصادی، گروهی بر این اعتقادند که باید به این بنبست پایان داد و تعامل با جهان را پیش گرفت تا فشار تحریمها برداشته شود و اقتصاد رنجورمان بتواند نفسی بکشد و در سوی مقابل گروهی قرار دارند که اصرار بر تداوم شرایط موجود داشته و علاقه شدیدی به دور زدن تحریمها دارند.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان صنعت ، اما تجربیات گذشته ثابت کرده که چشمانداز توسعه بدون حل مشکلات ساختاری و رفع موانع دیپلماتیک دور از دسترس خواهد بود. وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرده که هدف کارزار فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ آن است که صادرات نفت ایران را به 10درصد سطح کنونی برساند. سوالی که در حال حاضر مطرح است این است که چشمانداز اعمال محدودیت و فشار ترامپ بر صادرات نفت ایران چطور پیش خواهد رفت؟ اگر ترامپ بخواهد همان ابتدا برای اینکه زهر چشم بگیرد ایران را تحت فشار قرار دهد و صادرات نفت را محدود کند، خیلی معادلات در ایران به هم میریزد، برای مثال بودجه سال1404 بر مبنای یکمیلیون و 850هزار بشکه نفت در نظر گرفته شده است و اگر آمریکا تحریمها را تشدید و فاز نظامی ایران و اسرائیل ادامه پیدا کند، اقتصاد بیشتر از همیشه لطمه میبیند. علاوهبر این ممکن است سال بعد مکانیسم ماشه فعال شود که این موضوع هم برای اقتصاد ایران بسیار خطرناک خواهد بود. ایرانیها از یکسال قبل، احتمال انتخاب دوباره ترامپ به عنوان رییسجمهور آمریکا را بسیار بیشتر از رقیب دموکرات او در نظر میگرفتند، فارغ از اینکه فضای داخلی تا چه اندازه برای حضور ترامپ و جهتگیریهای او علیه جمهوری اسلامی ایران آماده بود، بهنظر میرسد سیاست دونالد ترامپ در دوره جدید ریاستجمهوری خود در برابر ایران، پیچیدهتر و چندوجهیتر خواهد شد. در حالی که موضع سراسر تنشزای او ممکن است به ادامه فشارهای اقتصادی و بازدارندگی نظامی منجر شود اما امکان تعامل و مذاکره دیپلماتیک نیز میان دو کشور وجود دارد. آینده روابط ایران و آمریکا به در پیش گرفتن رویکردهای ظریف برای تقابل یا همکاری بستگی دارد که البته از طریق عوامل تاثیرگذار داخلی و بینالمللی تعیین میشود.بهنظر میرسد با توجه به اتفاقات چندروز اخیر و تصمیمات حاکمیت ایران، ترامپ در هفتههای آینده به فشار حداکثر خود علیه ایران ادامه خواهد داد. این رویکرد شامل حفظ و تشدید تحریمها علیه ایران، بهویژه هدف قرار دادن صادرات نفت و بخش مالی کشورمان خواهد بود، هدف از این تحریمها نیز تضعیف بیشتر اقتصاد ایران و وادار کردن کشورمان به تبعیت از خواستههای ایالاتمتحده در مورد برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای است.
بهنظر بسیاری از تحلیلگران، چین و روسیه بزرگترین برندگان تحریم نفتی و بانکی ایران هستند. چین میتواند ایران را وادار به فروش نفت ارزانقیمت کند و روسیه نیز بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان در موقعیتی بسیار مناسب قرار گرفته است تا سهم خود را در بازارهای اروپا افزایش دهد. کشوری که در حال حاضر توانسته جایگزین نفت ایران شود، عراق است اما قطعا کشورهای حاشیه خلیجفارش از جمله عربستان، امارات، قطر و کویت هم از این وضعیت سود میبرند. روسیه در حال حاضر سعی دارد مساله اوکراین را حل کند تا بتواند در بازارهای جهانی نفت و گاز باقی بماند. در این میان باید ببینیم که چین ترجیح میدهد از ایران نفت بخرد یا از روسیه. اگر جنگ تعرفهها بین چین و آمریکا بالا بگیرد و درگیری شدید شود، این احتمال وجود دارد که چین همان روند گذشته را ادامه دهد و نفت ایران را خریداری کند. البته با توجه به حجم تجارت بالا بین چین و آمریکا امکان وقوع چنین سناریویی بسیار پایین است. برخی کارشناسان معتقدند که در کوتاهمدت مهمترین گزینه برای حفظ منافع ملی کشور پذیرش هرچه زودتر گفتوگوهای مستقیم با ایالاتمتحده آمریکاست، در پیچ بسیار خطرناک کنونی، درحالیکه بخش بسیار بزرگی از ساختارهای قدیمی روابط بینالمللی و نظام جهانی فرو ریخته، ایران باید بر پایه یک دادوستد خردمندانه با آمریکا و با هدف حفظ آینده کشور و فرزندان آن خود را از رویارویی با مخاطرات غیرقابل جبران در امان نگه دارد. ما نباید اجازه دهیم نیروهایی در مقیاس جهانی و منطقهای با استفاده از این فرصت به ایران و هر آنچه برایش مقدس است، ضربه بزنند. ایجاد جو اعتماد در کشور و همچنین در فضای منطقهای و جهانی آن باید مهمترین برنامه دولت برای آینده روشن ایران باشد، باید بپذیریم که برای خروج از بنبستهای فعلی، باید روابط بین ایران و آمریکا را حل کنیم. اینکه بهطور کلی مذاکره را کنار بگذاریم راهحل درستی نیست. باید به طرف مقابل بگوییم که با شرایط قابلقبول مذاکره خواهیم کرد. به قول دکتر ظریف اگر مذاکره مستقیم را کنار بگذاریم، بقیه درصدد سرنوشت ما مذاکره خواهند کرد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع