انتقال پایتخت یا فرسودگی نظام حکمرانی

میرقاسم بنی‌هاشمی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : در چند دهه گذشته، این چندمین بار است که بحث ضرورت انتقال پایتخت مطرح شده است. دکتر پزشکیان نیز پس از حضور در پاستور بر این امر تاکید دارد و بررسی طرح انتقال نیز به دکتر عارف معاون اول رئیس جمهور سپرده شده است. به عنوان پژوهشگری که در حوزه مسائل حکمرانی ملی و محلی آثاری دارد، جهت مشاوره به دولت به چند نکته اشاره می شود؛
۱. در دوره های مختلف طرح انتقال پایتخت به دلایلی مانند پدیداری ابرچالش های شهری و زیست محیطی مانند ترافیک، آلودگی هوا و هزینه‌های سنگین درمان، مساله تامین آب، گرانی تصاعدی قیمت مسکن و دیگر خدمات شهری و چالش بزرگ مدیریت بحران در وضعیت زلزله بزرگ محتمل مطرح شده است و در هر مرحله، مطالعات گسترده پیشین هر کدام به دلایلی به ویژه هزینه‌های عظیم طرح انتقال و یا عدم اجماع در نهادهای حاکمیتی چنین طرح هایی مسکوت مانده است.
۲. در ارزیابی مسائل و چالش‌های ملی، به دلایلی طرح انتقال پایتخت، در اولویت نظام و دولت نمی تواند قرار گیرد؛ نخست این که چالش های امنیتی منطقه ای با رژیم صهیونیستی و … در سیاست خارجی و نیز ابرچالش های ناترازی ها در اقتصاد و سیاست داخلی اولویت اصلی دولت باید باشد. دوم، دولتها حتی در دوره های پیشین که دارای منابع عظیم مالی بوده و با بحران کنونی کسری بودجه، کاهش شدید درآمدهای ملی و تامین هزینه‌های بزرگ انتقال مواجه نبودند، نتوانستند وارد فاز اجرایی این ایده شوند. و طبعا دولت فعلی که حتی توان پرداخت یارانه‌های هدفمندی را ندارد، هر گونه هزینه‌های مطالعاتی جدید طرح انتقال تبدیل به پرونده هایی خواهد شد که در نهاد ریاست جمهوری بایگانی خواهد شد.
۳. جناب رئیس جمهور، چالش‌های امروز پایتخت و دیگر مناطق کشور به الگوی نظام حکمرانی ملی و ساختار نظام مدیریت منطقه ای و محلی بر می گردد و بنیاد تمام چالش‌ها به تمرکزگرایی شدید نظام سیاستگذاری و نظام اداری کشور مرتبط است. این ویژگی باعث تمرکز و گسیل بخش عظیم منابع انسانی، مادی، زیرساخت های اشتغال، امکانات آموزشی، درمانی کشور در مرکز شده که از یک سو مناطق پیرامونی را از ظرفیت های توسعه خود تخلیه کرده و از سوی دیگر تمرکز جمعیت در پایتخت ابر چالش‌هایی را به وجود آورده است. دلایل این ادعا را در دو کتاب ” توسعه نامتوازن منطقه‌ای در ایران” و نیز ” مساله شناسی توسعه آذربایجان شرقی ” توضیح داده ام.
۴. به اولیای امور نظام بایستی صریح گفت که عقب‌ماندگی و فرسودگی تکنولوژی مدیریتی و نظام حکمرانی اداری عامل اصلی انباشت و افزایش روزافزون چالش‌های کشور است. شناسایی این چالش‌ها را که ثمره یافته های ۱۱ پروژه مساله شناسی در استانها توسط ۱۱ تیم خبره پژوهشی در مناطق مختلف است، در مقاله فراترکیب مساله شناسی توسعه استان ها توضیح داده ام.
۵. جناب دکتر پزشکیان اگر نگران مسائل پایتخت هستید، لطفا زمینه های اجماع لازم در حاکمیت را جهت اصلاح نظام حکمرانی برای گذار از تمرکزگرایی افراطی و واگذاری اختیارات و منابع به استانداریها و فرمانداری ها را فراهم نمایید.
۶. همچنین اگر به فکر حل مسائل پایتخت و نیز چالش‌های بی شمار مناطق محروم هستید لطفا قوانین و تکالیف برنامه های توسعه استانها به ویژه مناطق دارای منابع نفت و گاز و یا معادن بزرگ را در خصوص اختصاص ۵ درصد از درآمدهای حاصله ملی و منطقه‌ای و نیز اختصاص بخشی از ۱۵ درصد از حق مالکانه معادن دولت را اجرا نمایید.
۷ . اگر حاکمیت و دولت به دنبال تضمین توسعه پایدار متوازن و نیز امنیت ملی پایدار است، لازم و ضروری هست پس از یک صد سال تمرکزگرایی شدید فاجعه بار که چالشهای امروزین را پدید آورده، طرح مطالعات گذار به نظام حکمرانی کارآمد، مشارکتی و مبتنی بر تجارب دولت هایی مانند اندونزی، هند، چین، برزیل و … را آغاز نمائید. در غیر اینصورت طرحهایی مانند انتقال پایتخت دردی از نظام حکمرانی را دوا نکرده و شاید برخی پیامدهای آن به دردهای فعلی افزوده شود.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 + یک =

پربازدیدترین ها