استان لرستان ؛ اسیر فقر و محرومیت؟!؟

دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و متخصص امور برنامه و بودجه کشور عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : گزارش مرکز آمار ایران ، شامل شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی کشور در صفحه 31 آن، جدول نرخ بیکاری جمعیت 15 ساله و بیشتر در تابستان 1403، نرخ بیکاری استان لرستان 10 و نیم درصد قید شده است در حالیکه نرخ بیکاری استان‌های همجوار مانند همدان 5 و نیم درصد و استان مرکزی نیز حدود 4 و سه دهم درصد میباشد. چرا؟!؟

حقیقت آن است که عمده مشکلات کشور ما مربوط به فقر و محرومیت 9 استان شامل : لرستان، ایلام، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی میباشد و در بدو شروع بکار دولت سیزدهم و چهاردهم نیز اینها را طی یادداشتی مورد تأکید قرار داده و خواهش کردیم که دولتمردان عزیز ما تمام همت چهار ساله خود را یک بار برای همیشه، صرف توسعه و عمران و آبادانی این 9 استان نمایند چرا که در طول چهل ساله اخیر واقعا آنطور که باید و شاید به خواسته ها، کمبودها و انتظارات به حق این مناطق توجه نشده است. استان لرستان با وجود استعدادها و پتانسیل‌های فراوان مادی و معنوی همواره مورد بی مهریهای سیاست گذاران و خصوصا سوء مدیریت‌ها قرار گرفته و تاکنون روی خوش رشد و توسعه متوازن را به خود ندیده است که جای بسی تعجب و تأسف دارد. نگارنده را اعتقاد بر آن است که در صورت رفع تنگ نظریها، رفع حسادتها، رفع سوء مدیریت‌ها و توجه به مناطق کشور بر اساس استعدادها و ظرفیت‌ها، همین استان لرستان به تنهایی می‌تواند تأمین کننده بسیاری از تولیدات، محصولات و خدمات مورد نیاز کشور در ابعاد مختلف بوده و حتی موفقیت‌های چشمگیر صادراتی نیز داشته باشد. سؤال نخبگانی مطالبه گرانه ما این است که چرا استان لرستان فاصله معنی داری از حیث نرخ بیکاری نسبت به استان های حتی همجوار خود دارد.؟ اگر دلیل آن تجمع انواع و اقسام صنایع و کارخانجات در استان همدان و مرکزی است چرا و چه کسی نگذاشته است که میان اینها یک عدالت نسبی، توازن و توزیع متناسبی از بابت مجوزات و اعتبارات و… صورت گیرد.؟ استان لرستان با وجود این همه زمین‌های حاصلخیز و معادن و آب و هوای کم نظیر و انسان‌هایی دلاور، شریف، فرهیخته و فرزانه، چه چیزی کم و کسر دارد که نباید حتی نسبت به استان‌های همجوار خود از مواهب سرمایه گذاری و توسعه برخوردار باشد؟ متأسفانه سیاست‌گذاری‌های غلط، سلیقه ای، متعصبانه، بدون پشتوانه مبتنی بر آمایش سرزمین و… امروز از لرستان سرافراز، روستایی بزرگ فاقد نقش آفرینی اثربخش در تولید ناخالص ملی را به تصویر کشیده که به هر جای این پیکره نحیف و رنجور دست می‌زنید، فریادی به آسمان بلند می‌شود. استانداران و فرمانداران در این میان قطعا در خط مقدم شکست یا پیروزی استان قرار دارند. یک فرماندار متخصص دلسوز مردمدار شجاع می‌تواند کاری کند کارستان. یک فرماندار علاقه مند فارغ از رنگها و نژادها و قومیت‌ها و برچسب‌ها می‌تواند مسئله محور و هدفمند و با نگاهی آینده پژوهانه و با بهره گیری از تمام ایده های ناب و سازنده و مبتنی بر نگاه نخبگانی ، کاری کند تا با هم افزایی همه نیروها و داشته ها و سرمایه ها، ارزش افزوده برای شهر ایجاد شده و تولید ثروت و رفاه و آسایش برای مردم کند. یک فرماندار خداترس انقلابی و جهادی دائم خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خویش دیده و تلاش می‌کند از هر گونه دو قطبی سازی در شهر خود جدا پرهیز نموده و همه اقشار و آحاد مردم را برای تصمیم سازی‌ها و تصمیم گیری ها دخالت و مشارکت دهد تا تراز شهر در زمره شهرهای رشد یافته، دانا و توانا قرار گیرد. یک فرماندار باید یک متخصص روابط عمومی و ارتباطات و یک کارشناس اقتصادی و یک صاحب نظر جامعه شناسی باشد تا مسائل و مشکلات شهر را با دید سیستمی نگریسته و جامع الاطراف باشد.
اکنون که فصل بودجه و بودجه ریزی است، اکنون که باید برنامه پنج ساله هفتم توسعه کشور اجرا شود، اکنون که با آمدن پزشکیان عزیز، هوای تازه ای در کالبد اجتماع دمیده شده، حداقل انتظار این است که با حرکت بر مدار عقلانیت و دوری از تعصب بیجا و هیجان کاذب و بهره گیری از خرد جمعی و توجه به منفعت عامه و مصالح استان، آینده درخشان تری را برای لرستان، این سرزمین ساده و بی ریای پر افتخار رقم بزنیم. ان شاء الله.

 

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − 15 =

پربازدیدترین ها