اقتصاددان : غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای “راهبرد” نوشت: در سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰قوای دو دولت شوروی و انگلیس از پنج محور شمال و شمال شرق و غرب و جنوب غرب وارد خاک ایران شدند.
دو سال پیش از این، در دهم شهریور۱۳۱۸ دولت وقت ایران سیاست خود را بیطرفی در شروع جنگ جهانی دوم اعلام کرده بود.
اما پیشرویهایسریع ارتش آلمان در جبهههای شرق اروپا در تیرماه ۱۳۲۰ و ورود آنان به خاک شوروی زنگ خطر را برای دول متفق به صدا درآورد.
ترس و واهمه شوروی از اشغال چاههای نفتی منطقه باکو توسط آلمانیها و پس از آن دسترسی آلمانیها به چاههای نفتی ایران سبب پریشانی متفقین شد.
اینان که قبلا درباره حضور آلمانیهای مقیم ایران به دولت ایران هشدار داده بودند و دولت ایران این موضوع را جدی نگرفته بود، به بهانه نقض بیطرفی دولت ایران در جنگ، قوای خود را از چند نقطه وارد ایران کردند.
این در حالی بود که تعداد کارشناسان آلمانی مقیم ایران تقریبا ۱۵۰نفر بیشتر نبود و تعداد کارشناسهای انگلیسی ۳۵۰نفر.
مشخص بود حضور آلمانیها بهانهای بیش نیست و استفاده از راههای ایران برای رساندن کمک به شوروی، هدف اصلی متفقین است.
متفقین طی روزهای سوم شهریور تا ۲۶شهریور بخش عمدهای از کشور را تصرف و با بمبارانهای متوالی ارتش ایران را مضمحل کردند.
نتیجه این تصرف، اخراج پهلوی اول و به قدرت رسیدن ولیعهد جوان بود که نتیجه توافق دول متفق بود.
علاوه بر این، تا سالها آثار حضور بیگانگان در کشور مشهود بود. از قحطیهای طاقتفرسا گرفته تا نفوذ بیگانه در میان نخبگان ایرانی. هر چه بود، آن روزها گذشت؛ اما باید از تاریخ آموخت.
تکیه بر قدرت نرم یعنی حضور مردم در عرصههای مختلف و همچنین فراهم کردن زیرساختهای دفاعی و قوای کارآمد و روزآمد و وجود سیاستمداران آگاه به زمان از لوازم جلوگیری از تکرار تاریخ است.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع