فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: راه نجات ایران از مسیر توسعه عادلانه و فراگیر و به رسمیت شناختن همه عناصر و اجزای نظام ملی میگذرد. تکتک اجزای جمعیتی، محیطی، قومیتی و عقیدتی در ایران هم صاحب حق هستند و هم برای اینکه توسعه اتفاق بیفتد به مشارکت آنها نیاز داریم. دکتر فرشاد مومنی با بیان اینکه متاسفانه به طرز غیرمتعارفی میان تهی و توخالی شدهایم، گفت: امروز بیش از هر زمان دیگری در دوره بعد از انقلاب، به حکومت توسعهگرا نیاز داریم که این سطح از بلوغ در سطح اندیشه و پایبندی عملی به آن را نشان داده باشد که ترکیب خردمندانه عدالت و آزادی نجاتدهنده است. او با تاکید بر لزوم شایستهگزینی اظهار کرد: حرامخواری از طریق گماشتن غیرشایستگان عینیت مییابد و به تعبیر شهید بهشتی درست مانند جنگ با خداست که آن را «نظریه تعمیم یافته ربا» نام نهادهام. شهید بهشتی میگوید وقتی چنین خرابخواریهایی رایج شد تمام آثار سوء مناسبات ربوی که خداوند آن را در قرآن گفته در حوزه سیاست و اجتماع هم موضوعیت پیدا میکنند. دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که در نشست «توسعه؛ از دستکاری به دسترسی جمعیتها»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، با تاکید بر اینکه توجه به مسائل بنیادی به معنای نادیده گرفتن شرایط خطیر کنونی نیست و بلکه محصول یک بلوغ است، اظهار داشت: اگر به مسائل بنیادی توجه نکنید، تلاشهای سازنده و اعتلابخش میتواند جای خود را به تقلاهای مستهلککننده و بیدستاورد بدهد و این شاید بزرگترین پیام این جلسه به نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور است.
توسعه عادلانه و فراگیر راه نجات ایران
به گزارش اقتصاددان به نقل از جماران ،وی افزود: اینکه با توجیه «شرایط خطیر کنونی»، کوتهنگری و اکنونزدگی را به عمیقتر فکر کردن، آیندهنگری و همراستا کردن تلاشهای کنونی برای اهداف آتی ترجیح دهیم، مسیری است که نمیتواند ماجرای توسعه را در ایران جلو ببرد. راه نجات ایران از مسیر توسعه عادلانه و فراگیر و به رسمیت شناختن همه عناصر و اجزای نظام ملی میگذرد. تکتک اجزای جمعیتی، محیطی، قومیتی و عقیدتی در ایران هم صاحب حق هستند و هم برای اینکه توسعه اتفاق بیفتد به مشارکت آنها نیاز داریم.
هسته سخت قدرت و تکثر
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآور شد: در دوره ریاستجمهوری سید محمد خاتمی هسته سخت قدرت سطوحی از تکثر را پذیرفت و نتیجه عملی آن پذیرش، این بود که در بسیاری از مولفههای کلیدی توسعه توانستیم کارنامهای آبرومند ارایه کنیم. این تجربه نشان میدهد اگر سمت و سوی خودتان را اصلاح کنید و رو به هدف قرار بگیرید، بلافاصله آثار عملی آن در کوتاهمدت هم ظاهر میشود، اما چون درباره این موارد بحث و گفتوگوی بایسته صورت نمیگیرد و مساله «توسعه»، دغدغه مناسبات رانتی نیست و مساله «بزن و ببر»، «حذف کن و بیشتر برخوردار شو»، دغدغه کلیدی مناسبات رانتی است، مباحث توسعه به حاشیه رفته و گاه تصور میکنند که دامن زدن به مباحث بنیادی به معنای نادیده گرفتن واقعیتهای موجود است، در حالی که اصلا اینگونه نیست. مومنی با بیان اینکه دسترسی برابر برای تحقق عدالت و توسعه عادلانه لازم است، اما کافی نیست، خاطرنشان کرد: حکومتی که صادقانه و عالمانه میخواهد توسعهخواه باشد باید برای گروههای به حاشیه رانده شده برنامه ارتقای توانمندی هم داشته باشد.
وجود فساد مختص یک جناح نیست
وی با بیان اینکه متاسفانه در ایام انتخابات بسیاری دوست دارند ماجرا صفر در برابر ۱۰۰ دیده شود و بگویند ما نماد توسعهخواهی و پاکدامنی مطلق هستیم و رقیبمان نماد ضد توسعهخواهی و فساد گسترده و فراگیر است، گفت: وجود فساد در ایران به هیچوجه مختص یک جناح نیست، میتوان با جزییات و مستندات درباره آن بحث کرد. نوسانات فساد در دورههای تغییر سمت و سوی قوه مجریه یا مجلس، نوساناتی معنیدار نیست. آنجا که فساد به طرز چشمگیر کاهش پیدا کرده به نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله برمیگردد که در این باره درخشانترین کارنامهها را در تاریخ اقتصادی معاصر ایران دوره زندهیاد دکتر مصدق و دوره مهندس موسوی داشته است. این اقتصاددان ادامه داد: در این دو دوره نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله رخ داده و شاهد کاهش چشمگیر فساد بودیم. در غیر این صورت ماجرا اینگونه نیست. دلایل متعددی برای آن وجود دارد که یکی از آن دلایل بسیار کلیدی این است که هر گاه هسته سخت قدرت، وقتی با زور مشارکت و مطالبه مردم، اندکی عقبنشینی کرده بخشهایی از این ساختار متصلب قدرت، به واسطه اینکه درک غیرعادی از منافع شخصی و باندی شان دارند، فکر میکنند گروه برنده در انتخابات تافتهای جدا بافته از نظام جمهوری اسلامی است. آنها به خاطر موقعیتی که دارند، موفقیت دولتی که با انتخابات نسبتا منصفانهتر برنده میشود را شکست جناح خود تلقی میکنند و به این دلیل با شروع به کارشکنی، تلاش میکنند گروه پیروز کارنامه آبرومند نداشته باشد! مومنی توضیح داد: چه در دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی و چه در دوره آقای روحانی با اینکه جزو پیگیرترین منتقدان سیاستهای غلط اقتصادی آنها بودم، اما در عین حال به طیف مقابل دایم گوشزد میکردم حواستان باشد که اکنون کارنامه فلان دولت رقم نمیخورد، بلکه کارنامه نظام جمهوری اسلامی رقم میخورد. از این زاویه یقین دارم بخشی از آنها که اینگونه کارشکنی میکنند پیوندهایی با خارج از ایران هم دارند. همیشه تاریخ ایران آنها که رگ گردنشان بیش از حد برجسته میشود بعدها مشخص میشود که به خارجیها وصلند! آنها اصل ایران را و اصل بقا و بالندگی ایران را نمیخواهند؛ بنابراین از فقدان آگاهیهای اصولی و سطح توسعه که هویت جمعی یافته باشد حداکثر سوءاستفاده را میکنند و ژست افراد تندرو را میگیرند.
تفاهم به جای ستیز
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ابراز عقیده کرد: زندهیاد مصدق به اطرافیان خود گفته بود ما که نظام اطلاعاتی و امنیتی پیشرفته نداریم، وقتی در نظامهای اطلاعاتی و امنیتی بسیار پیشرفته هم نفوذهایی صورت میگیرد، نفوذ کردن در سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی ما هزار پله سادهتر از نفوذ در سیستمهای اطلاعاتی امریکا و روسیه است. دکتر مصدق گفته بود آنچه شاقول است و باید حواسمان باشد، این است که هر کس حرفهای بیش از حد رادیکال میزد و به جای تعاون، همکاری و تفاهم، ستیز و سازشناپذیری را ترویج میکند، بدانیم وصل به خارجیهاست. این حاصل نزدیک ۷۰ سال تجربه سیاسی مصدق بود. او حدود ۵۰ سال تجربه اجرایی داشته و سالها در کشورهای ممتاز اروپایی زندگی کرده بود. این فرمول همچنان هم در ایران کار میکند.
تندروها حکومت را فریب میدهند
مومنی با بیان اینکه تندروها به جای اینکه خرد، علم و انصاف مبنای قضاوتشان باشد، ستیزهجویی را ترویج میکنند، اظهار کرد: تندروها در یک ساختار رانتی غیرشفاف، پاکدامنترین و توسعهخواهترین افراد را متهم میکنند، حکومت را فریب میدهند و حکومتگر بیکیفیت سفله گزیده شده هم بسیار مستعد این فریب است. میگویند هر کس شما را نقد کرد، دشمن است! در حالی که شهید بهشتی تاکید داشت آزادی انتقاد از رهبران حکومت، جزو دُگمهایی از حکومت است که اصلا حکم ثانویه برنمیدارد، یعنی نمیتوان گفت چون شرایط تحریم است نقد نکنید. اتفاقا اگر در شرایط تحریم نقد نکنیم، ممکن است خود حکومت پاس گل به تحریمکنندگان بدهد. به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ کارنامه عملکرد جمهوری اسلامی از ۱۳۸۵ تاکنون نشان میدهد آنها با اجرای سیاست تعدیل ساختاری، اصلا نیاز به مداخله استکبار جهانی نداشتهاند. تمام پاس گلها را خودشان دادند. اینها پیچیدگیهایی دارد شهید بهشتی که میگوید آزادی انتقاد از رهبران حکومت و عدالتخواهی «دُگمِ لایتجزی» است و متغیر کنترلی است که میتوان با آن ادعای اسلامی بودن حکومت را سنجید. اینها تعطیل بردار نیستند که بگوییم چون استکبار جهانی توطئه میکند، منتقدان دهانشان را ببندند! شهید بهشتی میگوید اگر دهان منتقدان را ببندید خودتان بیچاره خواهید شد. مومنی تاکید کرد: با این شیوه آلت دست نفوذیهایی میشوید که ژستشان این است که از فرط تملق و چاپلوسی از حکومتگرِ فاقد کیفیت و تربیت نشده، ابزار اعمال سلطه خارجیها میسازند. اینها پیچیدگیهایی است که ما باید بعد از این همه تجربه درک کنیم و نسبت به آنها هوشیار باشیم. همه نگاههای توسعهای و اسلامی میگویند زنده باد منتقدِ منصفِ! منتقدِ منصف، افشاگری و روکم کنی نمیکند، بلکه با آشکار کردن کانونهای آسیبپذیری، نقد اعتلابخش میکند و بعد کمک میکند که آسیبها برطرف شود. از این دریچه، این آزادی، پیوند تمام عیار میان آزادی و عدالت را رقم میزند. وی گفت: باید کارنامه آنها که به نام اسلام، داغ و درفش را فصلالخطاب میکنند، هم دید. متفکران بزرگ توسعه معتقدند آنها که آزادیهای دیگران را سلب میکنند را برچسب ضد آزادی نزنید! آنها آزادی را برای خود خیلی دوست دارند. بحث «فراگیری در برابر دسترسی محدود» هم همین است، آنها هم خیلی آزادی را دوست دارند، اما میخواهند آزادی تنها در انحصار خودشان باشد.
آزادی در شرایط نابرابری قدرت و ثروت
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه نباید آزادی را هم مطلق کرد و آزادی در شرایط نابرابری قدرت، ثروت و منزلت، قطعا به انحصار، استبداد و فاجعه میانجامد، گفت: باید در آزادی، رقابت عادلانه باشد. رقابت عادلانه اعتلابخش است. یکی از جفاهای بزرگی که بازارگرایی مبتذل در ایران انجام داده، این است که میگوید من شوک درمانی میکنم و مناسبات را رانتی میکنم و بعد دم از آزادی میزنم! این یک فریب و نادانی بزرگ و نیروی محرکه فساد، سوء عملکرد و وابستگی ذلتآور به دنیای خارج است. از همین دریچه، بازیهایی که با مفهوم انحصار صورت میگیرد نیز اینگونه است. مومنی در عین حال یادآورشد: آنجا که انحصار، نیروی محرکه مقیاس میشود تمدنساز است، اما آنجا که انحصارگر به جای اینکه از طریق نوآوری فناورانه، بنیه تولید خود را بالا ببرد، از طریق محدودسازی دسترسیها و با کاهش سطح تولید و اخراج بخشی از نیروی کار، بخواهد منافع خود را حداکثر کند مخرب است. اینها حساب کتابهای روشنی دارد و اکنون اگر هسته سخت قدرت میخواهد ایران نجات پیدا کند، یکی از مسائل کلیدیاش این است که باید مراقب همپیمانان خود و آنها که داغ و درفش در اختیار دارند، باشد. برای آنها تخریب دولت منتخب جایزه به همراه نداشته باشد، بلکه تنبیه داشته باشد، چراکه او هم برای جمهوری اسلامی کار میکند.
حکومت باید از این نابالغی بیرون بیاید
این استاد دانشگاه با طرح این پرسشها که چگونه است که نمیفهمد اگر باب گفتوگوی انتقادی و آزادی دسترسی و صدا داشتن بیصداها بسته شود آنجا تنها صدای چاپلوسان به گوش حکومتگران میرسد؟! تصریح کرد: روشنگری منتقدان را نمیشنوند حکومت باید از این نابالغی بیرون بیاید و بداند که خیرخواه واقعیاش منتقدین هستند و نه چاپلوسان. اگر هزار بار دیگر هم این مساله را تکرار کنیم، باز هم کم است!
مخدوش کردن آزادیهای مشروع خلاف فلسفه خلقت خداوند است
به گزارش جماران، وی با بیان این توضیح که توسعه عادلانه با این فرض به عنوان راه نجات ایران دانسته میشود که در درون عدالت، آزادی هم وجود دارد، اضافه کرد: از جنبه دینی، باکیفیتترین بحثهای نظری درباره طرز نگاه اسلام را شهید بهشتی ارایه دادند. میگویند اگر آزادیهای مشروع را تحت هر توجیهی مخدوش کنید، خلاف فلسفه خلقتی که خداوند قرار داده و مشی پیامبر (ص) و علی بن ابیطالب (ع) رفتار کردهاید. اینگونه است که آزادی به عدالت پیوند میخورد؛ چراکه از طریق این ترکیب خردمندانه است که رقابت عادلانه موضوعیت پیدا میکند.
اگر میتوانید «بچه معتقد باکیفیت»
تربیت کنید
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد خاطرنشان کرد: متاسفانه برخی در دانشگاهها احساس عبادت میکنند که زیر پای باکیفیتترین اساتید را خالی و آنها را حذف میکنند و میگویند «بچه معتقد» بیاوریم. شما اگر میتوانید «بچه معتقد باکیفیت» تربیت کنید که در یک رقابت شرافتمندانه، با آنها که خودی نمیدانیدشان با شایستگی روی کار بیاید. در غیر این صورت، این بچه، با رانت و حرام روی کار آمده است. حرام یعنی خوردن حق دیگران. شهید بهشتی میگوید وقتی چنین حرامخواریهایی رایج شد تمام آثار سوء مناسبات ربوی که خداوند آن را در قرآن گفته در حوزه سیاست و اجتماع هم موضوعیت پیدا میکنند. حرامخواری از طریق گماشتن غیرشایستگان عینیت مییابد و به تعبیر شهید بهشتی درست مانند جنگ با خداست که آن را «نظریه تعمیم یافته ربا» نام نهادهام. رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه شهید بهشتی میگوید در بازار سیاست و اجتماع نیز درست مانند بازار اقتصاد، ربا وجود دارد، توضیح داد: به تناسب در آستانه انتخابات بودن، باید گفت آنجا که میدانی از تو شایستهتر وجود دارد، میگویی چون به من تکلیف شده پذیرفتم، تو اشتباه کردی پذیرفتی. تن به ظلم دادی و نقض غرض کردی و به تعبیر آقای بهشتی اعلام جنگ با خدا کردی. وقتی از دریچه اسلوب روششناختی آقای بهشتی، مسائل توسعه را زیر ذرهبین میگذارید، ایمان میآورید که آنچه عقل حکم میکند شرع هم به آن حکم میکند و آنچه حکم شرع است حکم عقل هم هست. اینکه میبینی به نام دین، رباخواری غیرعادی شکل میگیرد و هیچ حساسیتی هم راجع به آن وجود ندارد اگر حمل بر صحت کنیم به این معناست که درک مسلط از دین با درک امثال بهشتی، مطهری و صدرها فاصله نجومی پیدا کرده است این مساله باید اصلاح شود نه اینکه منتقدین را ساکت کنید.
نظم اسلامی، نظم ضابطهمحور است
مومنی ادامه داد: به واسطه این برداشتهای غلط از دین، شاهد برداشتهای غلطی هستیم که استبداد را به جای دین توجیه میکند. آقای بهشتی میفرمایند ولایت فقیه، یعنی ولایت خرد جمعی نه اعمال سلیقه فرد. کتاب «بازگشت از بهشتی، بازگشت به بهشتی» نوشته آیتالله محمد سروش محلاتی را بخوانید! هوش از سر انسان میبرد! میگوید اگر کسی در حکومت باشد و به نام اعمال ولایت حکومتی، علم، عقل و عدل را زیر پا بگذارد، دیگر ولایتی ندارد. ولایت باید جمعی باشد و نه در نظم قائم به شخص! آقای بهشتی میگوید در اسلام، حتی پیروان اسلام را مانند پیروان ادیان دیگر به نام پیامبرشان نمیشناسند. حساسیتهای اسلام را در نظم قائم به شخص از این دریچه ببینید! اینگونه معجزه اسلام را درک خواهید کرد. از عمر نظریه «توسعه به مثابه نظم اجتماعی غیر قائم به شخص» هنوز ۲۰ سال نمیگذرد، اما آن زمان شهید بهشتی از دریچه وحی این مساله را مطرح کردند که نظم اسلامی، نظم ضابطهمحور است و نه رابطهمحور و قائم به شخص! این مانند معجزه میماند.
رویارویی بین اسلام تحکمی با اسلام علممحور
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه؛ رسانههای رسمی ما، یادآوری اندیشههای بهشتی، مطهری و صدرها را نزدیک به صفر رسانده و اندیشه کسانی را ترویج میکنند که از درون آن چنین دیدگاههایی بیرون میآیند که مردم مطلقا صاحب حق نیستند و هر کسی مانند ما حرف نزد مشمول حکم تکفیر، تفسیق، تحریم و مانند آن میشود. آقای بهشتی میگوید اینگونه برداشتها ضد اسلامی هستند. رویارویی بین اسلام تحکمی، تحمیلی و سرکوبگر با اسلامِ عقلمحور، علممحور و مشارکتمحور از زمان
علی بن ابیطالب (ع) تا امروز در جریان بوده است. رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه تعبیر قرآن این است که اگر مناسبات مبتنی بر علم، عقل، وحی، عدالت و آزادی نباشد بقای «حرث و نسل» تهدید میشود، گفت: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره برنامه هفتم که به بررسی وضعیت محیط زیست پرداخته را ببینید! در این گزارش آمده در هر دورهای که ساختار ایران به سمت یکدست شدن رفته و از فراگیری فاصله پیدا کرده، وحشتناکترین سقوطها در کیفیت محیط زیست پدیدار شده و زمانی که عدالت به کنار گذاشته شود، حرث و نسل نابود میشوند. محیط زیستی که آقای خاتمی به دولت احمدینژاد تحویل داد، از نظر رتبه در دنیا ۵۳ بود، سال ۱۳۹۱ که سال پایانی دولت احمدینژاد بود این رتبه به ۱۱۴ رسید و ۶۱ پله سقوط کرد!
مقایسه رتبه محیط زیست دولتها
مومنی با بیان اینکه اگر رای مردم را نادیده بگیرید، «حرث و نسل» نابود میشوند، گفت: سال ۱۳۹۹ رتبه ایران از نظر کیفیت محیط زیست در دولت روحانی به ۶۷ رسیده بود و نسبت به دولت احمدینژاد وضعیت بهتری داشت، اما سال ۱۴۰۱ و یکسال و نیم بعد از این دولت جدید، رتبه ایران ۱۳۳ شده است و مجددا شاهد سقوط در کیفیت محیط زیست هستیم! مانند این مساله در رابطه با شاخصهای کنترل فساد هم وجود دارد. چقدر برای ما که مدعی پیروی از دین خاتم هستیم، چنین مسائلی شرمآور است؛ اما به دلیل چنین جهلها و کوتهنگریهایی خطاهایی از نظر آرایش قوای سیاسی و اجتماعی میکنیم و از درون آن، این بیآبروییهای وحشتناک بیرون میآید. این استاد اقتصاد دانشگاه با تاکید بر اینکه عدالت و آزادی، بقا، بالندگی و عزت ما را تضمین میکند، تصریح کرد: شهید بهشتی میگوید هر وقت دیدید عزت ندارید، بدانید ریشه آن در این است که شما دنبالهرو حق و عدل نیستید. اینکه شایستهها را حذف میکنید و با شوک درمانی مناسبات ربوی را بازتولید میکنید ظلم است، اینکه این همه برای تربیت دانایان هزینه میکنید و آنها را به حاشیه میرانید ظلم است. شهید بهشتی میگوید این ظلمها شما را از عزت در بین مردم خودتان و مردم دنیا میاندازد.
تولید یک؛ توزیع ۶ !!!
مومنی اظهار کرد: همه میگویند که بهطور نسبی در دوره پهلوی، کارنامه «علی نقی عالیخانی» جزو خوبهاست. وجه قالب دوره عالیخانی هم رشد دو رقمی که محصول افزایش مقدار فروش نفت خام است، بوده و رانتمحوری هنوز هم حرف اول را میزده اما عالیخانی کارهای بسیار خوب رو به توسعه را بنیان گذاشته است که یکی از مواردی که بسیار قابل اعتناست، این است که او اتاق صنایع و معادن را از اتاق بازرگانی جدا کرد تا صدای تولیدکنندهها در ایران به اندازه صدای توزیعکنندهها شنیده شود. در ایران به ازای هر یک واحد صنفی تولیدی ۶ واحد صنفی توزیع وجود دارد وقتی آنها یکپارچه شوند همیشه احتمال اینکه نمایندگان توزیعکنندهها انتخاب شوند بسیار بیشتر میشود. عالیخانی اجازه داد صدای تولیدکنندهها شنیده شود و آنها هم سهمی از منبع رانت پیدا کردند و بسیاری از صنایع ساخت ماشینآلات در ایران در دوره عالیخانی رقم خورده است. صنایعی که بنیه تولیدی ایجاد میکنند.
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه عین این قضیه در دوره مهندس موسوی و زندهیاد محمد مصدق هم اتفاق افتاده است، خاطرنشان کرد: یکی از شاهکارهای بزرگ آقای دکتر حسن عابدیجعفری که در دوره مهندس موسوی وزیر بازرگانی بودند، این بود که ایشان اصناف توزیعی را از اصناف تولیدی جدا کرد. اکنون میتوان فهمید که چرا با وجود اینکه دوره حسن عابدیجعفری پرافتخارترین دوره بازرگانی در ایران بوده، تنها دورهای است که در تاریخ اقتصادی ایران، وزارت بازرگانی، معاونت «پشتیبانی از تولید» ایجاد کرده است. یعنی گفته است وظیفه ما سرویسدهی به واردکنندهها نیست و اگر سراغ واردات برویم بر اساس مصالح تولیدیمان است. حسن عابدیجعفری، صنوف تولیدی و توزیعی را جدا کرد و با اینکه دایما علم و شایستگی او از پایان دوره مهندس موسوی افزایش پیدا کرده اما دیگر هرگز ردی از او در ساختار قدرت در ایران نمیبینیم؛ چراکه دوره تعدیل ساختاری و شوک درمانی بود و تولید در آن محلی از اعراب نداشت! همانطور که در بازار سیاست هم مردم چندان محلی از اعراب ندارند و این همان توازن دوگانه است. یعنی وقتی حال اقتصاد بد است، حال سیاست هم بد است و نمیتوان سیاست را متصلب کرد و انتظار داشت اقتصاد نفس بکشد.
در دهه اول پس از انقلاب فساد کم و کارآمدی زیاد بود
مومنی گفت: یکی از عواملی که توضیح میدهد چرا در دوره مهندس موسوی تا این اندازه، فساد کم و کارآمدی زیاد بوده و چرا ما تا این میزان جهشهای بزرگ به سمت توسعه را بهرغم همه فشارها رقم زدیم، ترکیب خردمندانه عدالت و آزادی و وقوف روش شناختی به این ماجراست. هر چند که تا من این را میگویم عدهای در خارج از کشور میگویند یاد دهه طلایی افتاده است! باید به آنها گفت شما نام این دهه را طلایی گذاشتید که بخش بزرگی از حرفهایتان بیضابطه است. من بیش از صد بار گفتم، مگر میشود در دورهای که جنگ تحمیلی اداره میشود هزار گونه ماجراهای بحرانی وجود دارد، فراگیرترین فتنه تروریسم شهری را مجاهدین خلق در دوره مهندس موسوی عملیاتی کردند، طلایی نامید؟! آن دوره که ترور و جنگ تحمیلی بوده، طلایی است؟! رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه بحث بر سر این است که کارنامه آبرومندتر است و اگر ما هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف آن دوره را زیر ذرهبین بگذاریم رشد میکنیم، عنوان کرد: اگر بگوییم «مرده باد»، یا «زنده باد»، در همین بیخبری و بیخردی باقی خواهیم ماند. من هرگز برای آن دوره تعبیر دهه طلایی را به کار نمیبرم، اما با عدد و رقم میگویم آن دهه حتی صرفنظر از فتنه تروریسم مجاهدین خلق و جنگ تحمیلی صدام و تحریم امریکاییها کارنامهاش بسیار آبرومندتر از دوره ۱۰ ساله قبل از آن در زمان پهلوی و بسیار آبرومندتر از دوره ۱۰ ساله بعدیش در دوره پس از جنگ است. قاطعانه میگویم و آمادگی دارم با هر فرد صاحب صلاحیتی هم در این زمینه با تکیه بر مستندات گفتوگوی کارشناسی داشته باشم، اما من گفتوگوی «زنده باد، مرده باد» با کسی نمیکنم.
نسبت تعداد تاجران و صنعتگران بسیار وحشتناک است
در ادامه مومنی با یادآوری اینکه در دادههای سالنامه آماری اتاق بازرگانی ایران در سال ۱۳۹۶ آمده که تعداد اعضای تاجر اتاق ایران نسبت به تعداد اعضای صنعتگرش ۲.۷ برابر است و این نسبت در تعداد اعضای تاجر اتاق تهران نسبت به تعداد اعضای صنعتگر ۴.۶ برابر بوده، خاطرنشان کرد: موازنه قوا میان تاجران و صنعتگران به این اندازه وحشتناک باشد و بسیار وحشتناکتر این است که وقتی نسبت صنوف تولیدی را با تعداد صنوف توزیعی میسنجیم، نشان میدهد این ساختار نهادی دلالی رباخوری و واسطهگری را بیشتر از صنعت فناورانه، استقلال آفرین و عدالتآفرین ترجیح میدهند. اینگونه نمیتوانید جلو بروید!
اگر در کار دولت بعد کارشکنی کنید…
وی تاکید کرد: اگر رییسجمهوری دیگری انتخاب شد و شما مانند دولت خاتمی با کارشکنی، فضا را ناامن کنید و هر ۹ روز یک بحران برایش بسازید، امنیت به اندازهای احساس نخواهد شد که انگیزههای سرمایهگذاری را تشویق کند و ایران نجات پیدا نخواهد کرد. این اقتصاددان با بیان اینکه اکنون در اتاق بازرگانی بیش از ۷۰ درصد منابع اتاق توسط صنعتگران تامین میشود اما سهمشان در آرا اندک است، گفت: مشابه این در نظام مالیات ستانی نیز وجود دارد، بیشترین فشار، فشارها به تولیدکنندههاست، اما بیشتر رواداری مالیاتی به ثروتهایی است که عموما از کانال غیرمولد انباشته شده است. اینها در درون خود پیشنهادهای مشخصی دارد تا هر کس که انتخاب شد اگر بخواهد شرافتمندانه وفای به عهد کند و برای نجات ایران اقدام کند به آنها توجه کند. شاقول از دیدگاه تمام متفکرین توسعه این است که فرد و دولت منتخب او و مجلس اگر ادعای شرافت عدالت و سلامت دارند، با بخشهای مولد چه میکنند کلید بحث اینجاست.
افزایش خالص وزنی تراز تجاری کشاورزی
مومنی فراخوان برای استفاده از همه ظرفیتهای دانایی کشور را برای ارایه بهترین راهحلها به جای ظاهرسازیهای نمایشی و توخالی ضروری دانست و ادامه داد: چون نگذاشتید کشاورزی ایران هم صنعتی و فناورانه شود در عین اینکه وحشتناکترین اتلاف منابع انسانی و مادی داریم بیشترین تلفات محصول که با این مشقت تولید میشود هم داریم. اگر وزارت کشاورزی میخواهد شرافتمندانه در مسیر توسعه ایران خدمت کند تراز تجاری ایران از نظر خالص ارزش دلاری تجارت خارجی و هم از نظر خالص وزنی تجارت خارجی را منتشر کند تا با زاویه دیگری از تهدید شدن «حرث و نسل» آگاه شوید. طی سالهای سه گانه اخیر خالص وزنی تراز تجاری کشاورزی ایران وحشتناک رو به افزایش میگذارد. نزدیک به انتخابات نمیخواهم رقم آن را بگویم، اما فقط میگویم این رقم وحشتناک است.
اقدامات قبیح به نفع چینیها
این اقتصاددان تاکید کرد: شاقولهای زیادی وجود دارد، مثلا دادههای رسمی مرکز آمار میگوید در حالی که در ۱۵ سال گذشته افراطیترین رویههای خصوصیسازی را داشتهایم، خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده در بخش صنعت بسیار نزدیک به صفر بوده است. شاقول بعدی سهم مونتاژکاریست، فریب و ظاهرسازی که به نام تولید صنعتی ما را مستعمره برخی کشورهای خاص کردهاند و از همه فاجعهآمیزتر و غیرقابل توجیهترش، کارهای قبیحی است که در سیاستگذاری صنعتیمان به شکل مشکوکی به نفع چینیها و به ضرر استقلال ایران و توسعه ملیاش رقم میخورد. برای اینکه ببینید بر سر تولید صنعتی ایران بر اثر شوک درمانی و آزادسازی و خصوصیسازی چه آمده است، معتبرترین شاخص، شاخص رابطه مبادله است که بهطور همزمان هم توان مقاومت صنعت ملی و هم توان رقابتش را در دنیا نشان میدهد.
به طرز غیرمتعارفی میان تهی و توخالی شدهایم
مومنی توضیح داد: در بین ۱۰ ساله اول بعد از انقلاب، به دلایل و علل پرشمار، سال ۱۳۶۷ از بدترین سالها بوده است؛ چراکه بیسابقهترین شوکهای برونزا به اقتصاد ایران وارد شده بود. شاخص رابطه مبادله در سال ۱۳۸۹ بالغ بر ۳۰ درصد از شاخص رابطه مبادله در سال ۶۷ کمتر است، در حالی که بیش از ۱۵۰۰ میلیارد دلار در این فاصله به این اقتصاد تزریق شده بود و البته با محاسبات دیگری این رقم به حدود ۴۰۰۰ میلیارد دلار میرسد. در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ دوباره همان رابطه مبادله، ۳۴ واحد دیگر هم سقوط کرد. این وضعیت نشان میدهد ما به طرز غیرمتعارفی میان تهی و توخالی شدهایم. ما امروز بیش از هر زمان دیگری در دوره بعد از انقلاب به معنای دقیق کلمه به حکومت توسعهگرا نیاز داریم که این سطح از بلوغ در سطح اندیشه و پایبندی عملی به آن را نشان داده باشد که ترکیب خردمندانه عدالت و آزادی نجاتدهنده است. با بگیر و ببند و بزن و بکش و تشویق به مهاجرت نخبگان و ربوی کردن واردکنندهها و رباخوارها، ایران نمیتواند نجات پیدا کند. باید آن را بفهمیم و همه در این رابطه سهیمیم.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع