رمزگشایی از صدور قطعنامه علیه ایران

واکنش اخیر شورای حکام در تصویب قطعنامه علیه ایران نشانه چیست؟ برخی معتقدند غرب با صدور این قطعنامه از یک طرف تلاش می‌کند، پالس‌هایی به ایران صادر کند تا مذاکرات آینده را در بطن دولتی برنامه‌ریزی کند که رویکردهای میانه‌رو‌تر و معتدل‌تری داشته باشد. در نقطه مقابل اما برخی دیگر از جریانات هم هستند که به این نکته اشاره دارند که غرب و کشورهای اروپایی از این طریق تلاش می‌کنند، تصویری از احتمالات آینده پیش روی ایران قرار داده و هشدار دهند. البته برخی شنیده‌ها حاکی از آن است که این قطعنامه قبل از صدور با تعدیل‌هایی هم مواجه شده است. اما به‌طور کلی می‌توان گفت که این قطعنامه در شکل بنیادین خود یک پالس است. در واقع این قطعنامه ناشی از بروز برخی نگرانی‌هاست که غربی‌ها در خصوص ایران احساس می‌کنند. طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر بسیاری از مقامات ایرانی مبتنی بر شرایط منطقه و جهان بارها اعلام کرده‌اند، ممکن است دکترین هسته‌ای و نظامی ایران با تغییراتی همراه شود. به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل ،طبیعی است که این نوع اظهارات هرچند از منظر ایران عادی است، اما غربی‌ها را با نگرانی‌های بسیاری مواجه می‌سازد. اما صدور چنین قطعنامه‌هایی ممکن است دلایل دیگری داشته باشد؛ ایران به سرعت به سال پایانی برجام نزدیک می‌شود. در سال ۲۰۲۵ محدودیت‌های برجامی ایران برداشته می‌شود . غرب احساس می‌کند زمان زیادی برای مجاب کردن ایران به مذاکره وجود ندارد. کشورهای اروپایی و امریکا احساس می‌کنند نیازمند راهبرد تازه‌ای در مواجهه با ایران هستند و برای ورود به هنگامه تازه تکانه‌ای ایجاد می‌کنند تا ایران را به‌زعم خود متوجه این مطالبات تازه سازند. همان‌طور که مکرون، رییس‌جمهور فرانسه امروز اعلام کرده، ایران در سطح منطقه‌ای به یک قدرت جدی بدل شده و می‌تواند منافع غرب را تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس است که غرب و کشورهای اروپایی روی همین نقطه کانونی انگشت گذاشته و تلاش می‌کنند این معادلات را حل و فصل کنند. در عین حال این قطعنامه می‌تواند در عرصه داخلی کشورمان هم واجد معانی مختلفی باشد و تفاسیر گوناگونی درباره آن ارایه شود. غربی‌ها به خوبی می‌دانند که ایران در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری است و هر گزینه‌ای می‌تواند راهبرد تاکتیکی تازه‌ای ار در عرصه سیاست خارجی برای ایران ایجاد کند. اگر دولت‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو در ایران روی کار بیایند، احتمال اینکه پرونده هسته‌ای ایران در اختیار وزارت امور خارجه قرار بگیرد، زیاد است. اما اگر دولت رادیکالی روی کار بیاید پرونده هسته‌ای ایران احتمالا در دسترس شورای عالی امنیت ملی قرار می‌گیرد. اگر پرونده به شورای امنیت ملی بازگردد ایران قصد دارد، سفت بگیرد، اما اگر پرونده در اختیار وزارت خارجه باشد، مذاکرات در دستور کار خواهد بود. البته چگونگی حصول همه این تحلیل‌ها بعد از ۸تیرماه مشخص می‌شود. در شرایطی که برجام به سال پایانی خود رسیده، این پرسش مطرح است که ایران چگونه می‌تواند منافع ملی‌اش را محقق کند؟ آیا با تداوم مذاکرات یا از طریق تنگ‌تر کردن مسیر گفت‌وگوها؟ منافع ملی ایران تابعی از دیدگاه‌هایی است که در سطوح بالایی نظام طراحی می‌شود. اگر ایران احساس کند فشارها بر محور مقاومت افزایش یافته، ممکن است راهبردهای متفاوتی را در مذاکرات در پیش بگیرد و مطالبات خاصی را مطرح کند. در نقطه مقابل اگر احساس کند که از طریق مذاکرات بیشتر می‌تواند گشایش‌های قابل توجهی در اقتصاد و رویکردهای منطقه‌ای داشته باشد، ممکن است مذاکرات بیشتری را در دستور کار قرار دهد. بنابراین گاردهای محتمل ایران ریشه در تصمیماتی دارد که طرف مقابل اتخاذ می‌کند. در صورت برگزاری انتخابات و مشخص شدن شمایل رییس‌جمهور بهتر می‌توان درباره احتمالات آینده سخن گفت. در این میان باید توجه داشت که انتخابات آبان ماه امریکا هم نزدیک است و تحولات برآمده از آن هم می‌تواند مسیرهای متفاوتی را پیش روی ایران بگشاید. انتخاب ترامپ و دولت رادیکال در امریکا شرایط را به گونه‌ای خاص تغییر می‌دهد. ایران اما خود را برای حصول همه این شرایط آماده کرده است…

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 + 5 =

پربازدیدترین ها