- آمنه اصفهانی کارشناس اقتصادی و امور مالی طی یادداشتی نوشت:
در عصری هستیم که کودکان ما چه بخواهند و چه نخواهند با مسائل مالی دست به گریبان هستند.
در اقشار مختلف جامعه این موضوع به شکل های مختلفی بروز میکند. میخواهیم فرزندان سه قشر جامعه را مورد بررسی قرار بدهیم.
خانواده مرفه و بدون دغدغه مالی: فرزندان این قشر خود به دو دسته تقسیم میشوند. فرزندانی که از پدر و مادری متولد میشوند که سبک زندگی و رشد مالی را خودشان ساختند و کسب کردند و فرزندانی که پدر و مادرشان رشد مالی را از پدر و مادر خود، بدست آورده اند و خود هیچ دستاوردی در این زمینه نداشتند.
فرزندان این دو دسته خانواده ثروتمند به لحاظ رشد مالی خودشون و آموزش هایی که در دوران کودکی از مسائل مالی باید داشته باشند بسیار متفاوت است. خانواده ای که ثروت، دستاورد پدر و مادر است، فرزندی تربیت میکند که پول را در مسیر درست و اصولی بلد است رشد دهد. این فرزند از کودکی هر چه میخواهد دارد اما راه به دست آوردن و نبوغی که بتواند آن وسیله مورد نیاز را داشته باشد از پدر و مادر یاد میگیرد. ذهن این کودکان بسیار ذهن خلاقی خواهد شد و برعکس اکثر افرادی که عنوان میکنند فرزندان خانواده های ثروتمند بسیار بی کفایت و فقط برای رسیدن به خواسته هایشان، به هر روشی به اصطلاح سر پدر و مادر و افراد دیگر را کلاه میگذارند، این دسته از کودکان کاملا دستاورد خواهند داشت و برای بدست آوردن آنچه میخواهند تلاش میکنند. برای این دسته از کودکان خواسته ها به دست یافتنی هستند اما باید در ازای آن تلاشی حاصل شود چون در خانواده خود دیده اند که چگونه پدر و مادر رشد را پله پله تجربه کرده است.
در خانواده هایی که ثروت از طرق دیگه مثل ارث و یا از طریق پدر بزرگ و مادر بزرگ کودک به خانواده رسیده، معمولا چون مسیر به دست آوردن پول مشخص نیست و کودک آموزشی بابت این نمیبیند و حتی در مسیر زندگی هم درکی از دستاورد شخصی ندارد، مسیر پول سازی و رشد مالی در ذهن کودک ایجاد نمیشود و توقع دریافت پول بدون ارائه دستاوردی در ذهنشان نقش میبندد.
رشد مالی کودکان این دو گروه ثروتمند، دو خروجی دارد: کودکانی که در بزرگسالی صاحبین کسب و کار با ذهن خلاق و بزرگ و بدون هیچ مانع ذهنی برای ساختن زندگی خود و دیگران تلاش میکنند و کودکانی که در بزرگسالی با نقشه کشی برای دیگران و هیچ تلاشی به فکر به دست آوردن ثروت هستند. گروه اول پول را در مسیر نور و روشنایی به دست می آورد و گروه دوم پول را در مسیر تاریکی بدست میاورد.
گروه بعدی که در این مقاله میخواهیم در موردشان صحبت کنیم، کودکان خانواده های متوسط هستند. اگثر این کودکان از قشر پدر و مادر کارمند که برای دیگران کار میکنند، هستند. این کودکان مانع های ذهنی برای کسب پول دارند، چون خانواده خود را میبینند که در عین اینکه بسیار تلاش میکنند و کار میکنند، ولی پول کمی به خانواده تزریق می شود و این کودک پول را همیشه دست نیافتنی می داند. این قشر کودکان خیلی بستگی به فرهنگ خانواده دارد که بتوانند آینده مالی خوبی را تجربه کنند و در زمینه کسب ثروت، دستاورد داشته باشند. کروهی از این کودکان فشار زندگی و اینکه هر آنچه که میخواستند به دست نیاورده اند، مسیر حرکتیشان میشود و انگیزه ای برا رشد مالی و با تلاش بسیار اتفاقا آن را بدست میاورند.
رشد مالی و هوش مالی اکتسابی است و اگر کودکی در خانواده ای رشد کند که از کودکی به او آموزش های لازم را ارائه دهند، میتواند در آینده و ساخت بیزینس و توسعه فردی خود بسیار اثر گذار باشد و رد اثری در جامعه بگذارد.
این اتفاق برای دسته سوم بسیار پر اهمیت است. دسته سوم، خانواده های فقیر هستند که کودک در حسرت به دست آوردن مایحتاج اولیه زندگی است و فقط فرهنگ خانواده و تربیت خانوادگی میتواند در توانمند سازی فرزند اصلی ترین نقش را بازی کند.
این خانواده ها هوش مالی را نمیتوانند اموزش دهند چون دغدغه، امور اولیه زندگی است اما اگر خانواده ای با فرهنگ غنی باشد، میتواند فرزندی تربیت کند که این کمبودهای اولیه زندگی، انگیزه رشدش شود.
پس نتیجه ای که حاصل می شود از بررسی این سه گروه و این سه قشر ، این است که بستر خانواده اصلی ترین و مهم ترین بستر و فضایی است که فرزند میتواند در آن یاد بگیرد چگونه کسب ثروت کند و توسعه فردی و هوش مالی بدست آورد.
فرزندان ما با اموزش های اولیه، از نحوه خرید کردن با پول مشخص، نحوه پس انداز کردن، نحوه کسب و بدست آوردن پول، در بستر خانواده میتوانند به مدیرانی لایق و صاحبین کسب و کار تبدیل شوند که جامعه را رشد داده و حرکت رو به جلو داشته باشد.
ما در دنیایی هستیم که آموزش هوش مالی مثل گذشته نیست .یعنی اگر بخواهیم به کودک پس انداز کردن یاد بدهیم، شاید دیگر پول در قلک جمع کردن و یا در بانک پس انداز کردن راهکار های مناسبی نباشد.دنیای ما دنیال دیجیتال و هوش مصنوعی و رمز ارزها و ورود به بازار بزرگ جهانی است.
