نشستگی یا کارآفرینی؟
علیاکبر حسنی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :
بازنشستگی یکی از آن موضوعاتی است که هیچگاه موضوعیت خود را از دست نمیدهد و همیشه محل توجه، بحث و مناقشه است.
از نظر گستره، از سطح خانواده و محل کار گرفته تا سطوح کارفرمایی، دولتی و حکومتی وسعت مییابد و از نظر اهمیت و تاثیرگذاری، از شروع خدمت فرد تا دوران بازنشستگی و حتی بعد از آن را نیز متاثر میسازد (مستقیم و غیر مستقیم/ همسر، فرزندان و حتی گاهی نوهها).
شرایط خاص اقتصادی ایران، موضوع بازنشستگی و بازنشستگان را به شدت تحت تاثیر قرار داده و آن را به مسئلهی روز کشور مبدل ساخته است.
ریشهی این موضوع به دو مطلب ارتباط پیدا میکند:
۱. وضعیت کارفرمایان و صندوقهای بازنشستگی
۲. وضعیت کارکنان
کارفرمایان و صندوقهای بازنشستگی:
کارفرمایان و صندوقهای بازنشستگی تحت شرایط سیاسی، اقتصادی و صنعتی کشور یا توانایی برآورده کردن حداقل نیازمندیهای کارکنان خود در ایام بازنشستگی را ندارند و یا ارادهای برای انجام این کار موجود نیست!
کارکنان:
اولاً، اکثریت کارکنان بازنشسته سازمانها، شرکتها و نهادهای مختلف منبع درآمدی (فعال یا غیرفعال) غیر از حقوق بازنشستگی ندارند و به طور طبیعی انتظار دارند کارفرمایان و صندوقهای بازنشستگی مربوطه، هزینههای حداقل استاندارد زندگی آبرومندانه را برایشان پوشش دهند.
ثانیاً، نگاه برخی از کارکنان به پدیدهی بازنشستگی خود، صرفاً نگاه حمایتطلبانه است.
واقعیت تلخ اینکه شواهد موجود حکایت از استمرار وضعیت موجود دارد و این وضعیت، مطلوب هیچیک از بازنشستگان نخواهد بود.
پیشنهاد:
از آنجائیکه بازندهی اصلی این وضعیت ناعادلانه، بازنشستگان خواهند بود بنابراین عقل سلیم اقتضاء میکند که خود آنان در کنار راهکارهای قبلی و موجود، چارهای جدید بیاندیشند.
چارهی جدید تغییر خود است، تغییر در فلسفه و نوع نگاه به موضوع بازنشستگی.
در نگاه سنتی، حرکت از کارمندی به بازنشستگی است ولی در نگاه جدید، حرکت از بازنشستگی به کارآفرینی است.
این نگاه را نگاه کارآفرینانه مینامیم.
در این نگاه، فرد شاغل دوران بازنشستگی را به عنوان دورهی استراحت تلقی نمیکند بلکه آن را یک زندگی جدید به حساب میآورد که مشابه دوران بدو استخدام، باید خود را مهیای یادگیری محتوای جدید مورد نیاز این زندگی جدید بنماید.
یادگیری برای کارآفرینی در یک شبکهی جدید توسط افراد در آستانهی بازنشستگی، موجب تولید یک انرژی جدید خواهد شد. زمینهی کارآفرینانهی فعالیت در دوران بازنشستگی که میتواند متفاوت از زمینهی شغلی قبلی باشد، قادر خواهد بود به مدد استعدادها و علائق فردی که شاید قبلاً مجال ظهور و بروز نیافتهاند با مشارکت استعدادهای جدید از بین جوانان و بازنشستگان، نیازهای جدیدی را در جامعه شناسایی و با عرضهی محصول مناسب، آن نیازها را برطرف نمایند.
مهمترین وجه تمایز این رویکرد با رویکرد پیش از بازنشستگی، عبارت است از اینکه در رویکرد جدید، فرد اقدام به راهاندازی یک کسب و کار جدید مینماید و از اندیشهی استخدام شدن و کار کردن برای دیگران، فاصله میگیرد.
اضافه بر آن در مواردی که افراد بازنشسته نیاز مالی نداشته باشند میتوان توانایی آنها را در جهت راهاندازی و ادارهی سازمانهای مردم نهاد (NGO) هدایت نمود تا علاوه بر رضایتمندی فردی، در جهت ارتقای سطح عمومی فرهنگ جامعه و توسعه مشارکت موثر داشته باشند.
فراموش نکنیم که امام علی (ع) میفرمایند:
بزرگترین تفریح، کار است.
نقاط قوت این رویکرد، عبارتند است از:
۱. آمادگی برای ورود به یک زندگی جدید
۲. یادگیری با هدف کارآفرینی
۳. انتخاب زمینهی فعالیت و کارآفرینی بر اساس ترجیحات فردی و علائق شخصی
۴. امکان مشارکت همکاران سابق در پروژهی کارآفرینی
۵. شکلگیری شبکهی جدید ارتباطات
۶. حفظ، شکوفایی و همافزایی تجارب و مهارتها
۷. حفظ و ارتقاء سطح سلامت جسمی و روانی
۸. کمک به حفظ همبستگی و نشاط خانواده
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع