پشت هفت دیوار چیزی شبیه هفت خوان رستم بود

حمید رضا مرادی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :

همیشه دغدغه نجات واژگان چند هزار ساله منطقه سیاهو و هرمزگان ذهنم را درگیر کرده بود درست زمانی که مادر بزرگم با همین واژگان اشیا کارهای روزمره و هر سخنی را که بر زبان می آورد چند واژه باستانی منطقه سیاهو که ریشه زبان فارسی است و در اصطلاح پارسی تر از فارسی بود در ذهنم می گذشت و در حافظه ام نقش می بست واژگان را هم خاطر می سپردم هم آرزو میکردم روزی آنها را جایی ثبت و ضبط کنم تا برای آیندگان به یادگار بماند وقتی با بزرگان صحبت می‌کردم و اینگونه واژگان را در زندگی روزمره شان بکار می بردند بسیار لذت می‌بردم و ذوق میکردم اینگونه صحبت کنم و اینگونه واژگان کهن بشنوم تا اینکه در دوران نوجوانی جهت پرورش ذوق شعری ام به انجمن شعر دوشنبه های بندرعباس می رفتم و غزل می سرودم ودر روزنامه های آن زمان چاپ میکردم اما پس از گذشت دو دهه از آن زمان با آشنایی با اساتید بومی سرای هرمزگان تصمیم گرفتم کاری برای نجات واژگان چند هزار ساله سیاهو بکنم و این شد که پس از دو بومی سروده به گویش منطقه سیاهو بنام تو شیرینی مث انگور زاکین و سی آهو هفت خوان رستمی را برای پشت هفت دیوار سومین بومی سروده منطقه سیاهو آغاز کردم حاصل یکسال پژوهش تحقیق جمع آوری واژگان در قالب دوبیتی محلی سختی های هفت خوان رستم را داشت چرا که اینگونه پژوهش و تحقیقات با منابع انسانی که روز بروز در هجمه رو به رشد زبان غالب فارسی و علاقه مندی خانواده ها به صحبت نمودن فرزندانشان به زبان رسمی کشور همچنین از دست دادن منابع انسانی بزرگسال در طول سالیان تحقیقات بشدت محدود و در حال از بین رفتن است خلق اثری چنین ارزشمند برای آیندگان زحمات و تلاش‌های شبانه روزی می خواهد گنجینه ای که می تواند در همین نسل حاضر اتفاق بیفتد و نجات یاید در غیر اینصورت برای همیشه از بین خواهد رفت در مجموع سه کتاب‌ تا اکنون بالغ بر دوهزار و سیصد واژه کهن از فراموشی نجات یافته ودر قالب شعر بومی مکتوب و ماندگار شده است امید است پشت هفت دیوار که مانند نامش سختی های فراوانی داشته است مقبول دوستداران علاقه مندان عاشقان فرهنگهای بومی بخصوص شعر و واژگان کهن منطقه سیاهو که با اکثر مناطق هرمزگان قرابت دیرینه و فامیلی دارد قرار بگیرد در پایان از تیم بسیار شایسته کاربلد انتشارات سمت روشن کلمه استاد یدالله شهرجو و همکارانشان و انجمن هنرمندان سی آهو ودهیاری زاکین و همه اهالی متمدن و فرهیخته و با دانش منطقه سیاهو و خانواده عزیزم مادرم برادرانم خواهرانم همسرم دخترها و پسرم بابت همراهی و دلگرمی و پشتوانه ای که در سختی های این مسیر به من داده اند و همراه من بوده اند کمال تشکر را دارم امیدوارم عمری باقی باشد تا در روزمرگی های زندگی یادم نرود و بتوانم مابقی واژگان کهن منطقه سیاهو را از مرگ حتمی با کمک شما نجات داده و زندگی دوباره ببخشیم تا شرمنده فرزندانمان نشویم که نجات واژگان بومی نجات زبان مادری و نجات مادر واقعی زبان فارسی است واژه گانی پارسی تر از فارسی امروز آنچه نیاکان ما قرنهابا آنها سخن گفته اند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − 18 =

پربازدیدترین ها