کوروش بزرگ در قرآن مجید

یکی از منابع مهم برای کمک به ما در دریافت و یافتن تاریخ های دوردست، بی گمان، کتبی هستند که به عنوان کتب دینی و آسمانی شناخته می شوند. برای مثال کتاب اوستا چقدر آگاهی های بسیار زیادی از دوران کهن و حتی پیش از دوران کهن می دهد. با وجود همه ی تغییراتی که در طول گذر زمان طولانی به آنها وارد شده، با این وجود، بسیار برای کشف رازهای تاریخی مفید هستند.

کتاب های تورات و انجیل و قرآن نیز در راستای کشف مطالب تاریخی می توانند مورد توجه قرار گیرند.
به باور من در قرآن راجع به برخی پادشاهان بزرگ ایران اشاره هایی شده و گاه از پادشاهانی ایرانی سخنی گفته شده است. از جمله کیومرث، جمشید، سیاوش، کاوس شاه، به ویژه راجع به حضرت کورش بزرگ مطالبی در قرآن مجید است.
راجع به حضرت کورش هخامنشی، بزرگانی از علم و ادب، فقه و تاریخ با قاطعیت این را فرموده اند که بخش هایی از زندگی کوروش بزرگ در قرآن آمده است. منظور این بزرگان به طور مشخص آیات ۸۳ تا ۹۸ از سوره کهف است. یعنی ۱۶ آیه.
البته راجع به کوروش بزرگ در سوره ی اسراء آیات ۴ تا ۸ هم اشاره شده است که کمتر به آن توجه شده است. اما بی توجهی کامل هم نبوده است. چنان چه جلال الدین سیوطی از عالمان بزرگ اسلامی در کتاب دار المنثور، ج ۴ ص ۱۶۵ به نقل از ابن جریر از یکی از صحابه پیامبر در تفسیر این آیات آورده است که:
پیامبر اسلام گفت: هنگامی که بنی اسرائیل سر به طغیان برداشتند خداوند آنان را مجازات داد و سپس به وسیله ی پادشاه ایرانی یعنی کوروش آن ها را نجات داد. که بحث دیگری را طلب می کند.
اما در اینجا به طور مشخص آیات ۸۳ تا ۹۸ سوره کهف مورد نظر است. به روشنی پیداست، این آیات مربوط به برخی از کارهایی است که کوروش کرده است. و در این آیات از کوروش با لقب (فرنام) «ذوالقرنین» نام برده شده است. این آیات را خواهیم خواند و راجع به آنها سخنی هر چند به اقتضای وقت به ناچار کوتاه، خواهیم گفت.
با وجود وقت کم، یادآور می شوم خدمت شما که اگر دقت شود به خوبی رد پای اندیشه و مرام و رفتار ایرانی را می توانیم در این آیات پیدا کنیم. من به جرأت و بر اساس مطالعاتی که کردم و درنگ و اندیشه ای که در این باب نمودم عرض می کنم که در این آیات که به شدت رنگ و بوی ایرانی دارد سه اصل مهم و معروف ایرانی یعنی اندیشه ی نیک، گفتار نیک و کردار نیک دیده می شود. حالا با هم خواهیم دید که چنین است.
این را نیز باید یادآور شد که در تفسیر و برداشت هایی که از لقب ذوالقرنین در سوره کهف شده است، برخی مدعی شده اند که منظور قرآن از ذوالقرنین اشخاص دیگری هستند. از آن میان می توان اسکندر مقدونی نام برد و همچنین برخی به خطا می گویند «تس چی هوانگ» ذوالقرنین است. حال اینکه خلال همین بررسی کوتاه معلوم می شود که آنها هرگز نمی توانند ذوالقرنین باشند و بی گمان منظور قرآن مجید از ذوالقرنین همان کوروش بزرگ هخامنشی است. بسیاری جاها در گذشته، مغول را منغول می گفتند که خود آن تغییر یافته ی منگوگ بوده و روشن است که منگوگ در زبان عبری و عربی به ماجوج بدل می گردد. قوم دیگری هم در حوالی همان صحرای قراقروم بودند به نام یوئجی که همان یاجوج هستند.
منظور از این سد و دیوار بلند نیز می توان سدی باشد در گذرگاه داریال. که بین غرب دریای مازندران با دریای سیاه در کوه های قفقاز بوده است و آثار آن سد تا مدت ها پیدا بوده است.
اهمیت ذوالقرنین (کوروش بزرگ) چنان بوده است که گاه سخن در این بود که تاریخ اسلامی نیز با مبدأ ذوالقرنین انجام شود.

خلاصه ای از سخنرانی دکتر محمد رسولی در روز کوروش بزرگ.

تلخیص از: پارسا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − سه =

پربازدیدترین ها