حقایقی که اولین مناظره آشکار کرد

اولین مناظره انجام شده میان کاندیداهای ریاست‌جمهوری دور چهاردهم بیش از هر چیز نشان داد این ادعا که همین کارشناسان و افراد سرسپرده به محافظه‌کاران و حکومت جمهوری اسلامی، برای پیشرفت کشور کافی هستند، ادعای درستی نیست و اگر قرار است ایران نتواند از تمام ظرفیت‌ها و توانایی‌هایش برای پیشرفت و ارتقای جایگاه خود استفاده کند  باید تمام یا دست‌کم اکثریت قریب به اتفاق شهروندان ایرانی به میدان بیایند و مسوولیت‌های کوچک یا بزرگ برعهده بگیرند. باز هم و باوجود ادعای محافظه‌کاران ارشد برای به میدان آمدن شهروندان و برعهده گرفتن مسوولیت‌های مختلف از سوی آنها، حکومت و کارگزاران باید اعتماد مردم را جلب کنند وگرنه شهروندان یک کشور اجبار و الزامی به اعتماد کردن به حکومت ندارند.
شنیدن سخنان علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی در این مناظره، بیش از بیش این دیدگاه که آنها برای تخریب اصلاح‌طلبان و نامزدشان به میدان آمده و احتمالا دست آخر به نفع یکی از نامزد اصولگرا- که ممکن است قالیباف باشد- کنار خواهند رفت تقویت کرد. در روزهای سخت مبارزات انتخاباتی قاضی‌زاده‌هاشمی در پاسخ به احتمال کنار رفتنش از عرصه رقابت‌ها به نفع نامزدی دیگر تصریح کرد بر سر پیمانی که با مردم بسته است وفادار خواهد ماند و دیگران را به کنارگیری وادار خواهد کرد اما همانطور که محمدباقر قالیباف هم به پیمان خود با فراکسیون مستقلین مجلس وفادار نماند، قاضی‌زاده هم به پیمانش با هوادارانش وفادار نماند و بعدا در جواب یکی از خبرنگاران ابراز تمایل کرد که به نفع نامزد اصلح کنار رود.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان صنعت  ،  اصولگرایان در این مناظره به تندی به سیاست‌های توصیه شده از جانب نهادهای مرجع جهانی نظیر سازمان ملل متحد، بانک جهانی، ILO و… حمله می‌کنند و می‌گویند که این توصیه‌ها برای نابودسازی کشورهای در حال توسعه تدوین شده است و این در حالی است که شورای اجتماعی- اقتصادی ملل متحد در آخرین گزارش خود تصریح می‌کند کاهش فقر در کشورهای بسیار فقیر، باعث افزایش امنیت جهانی خواهد شد. نامزدهای محافظه‌کار می‌گویند اجرای سیاست‌های توصیه شده بانک جهانی در کشورهای در حال توسعه عواقب ناگواری به همراه داشته است اما همین سیاست‌ها و اجرای دقیق آن در کشورهایی نظیر مراکش، مصر و ترکیه باعث بهبود قابل لمس اوضاع این کشورها شده است. مشکل بزرگ آن است که کشورهای در حال توسعه دارای ساختاری بیمار و فاسد هستند و سیاست‌های توصیه شده نهادهای تخصصی بین‌المللی را آنطور که دلخواه خودشان بوده اجرا کرده‌اند و در نتیجه از آن جواب مناسب دریافت نکرده‌اند. بهترین نمونه در این‌باره ناکامی محمود احمدی‌نژاد در گرفتن نتایج مثبت از اجرای سیاست توسعه‌ بنگاه‌های کوچک (SME) است. روزی نماینده سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو) با تعجب به نگارنده گفت که نمی‌داند در ایران چه چیزی به نام توسعه بنگاه‌های کوچک به اجرا گذاشته شده که برخلاف بسیاری از کشورهای در حال توسعه که از این روش برای افزایش اشتغال و ارزش‌افزوده استفاده کرده‌اند، در ایران پاسخ مناسب دریافت نشده است.
کاندیداهای محافظه‌کار همچنان بر این نکته تاکید کردند که تحریم‌ها اصولا مساله‌ای مهم و قابل ملاحظه نیست و در صورت اقدام دانشمندان و متخصصان کشورمان، تحریم‌ها بی‌اثر و تحریم‌کنندگان دست از تحریم برخواهند داشت. در روزهای پیش از پیروزی، سیدابراهیم رییسی سخنانی بیان می‌کرد اما پس از عهده‌دار شدن مسوولیت، متوجه شد که اوضاع از آنچه به نظر رسیده سخت‌تر و پیچیده‌تر است. چنانکه مرحوم رییسی بارها و در زمان مسوولیتش به عنوان رییس‌جمهور از تحمیل سختی‌های تحریم به کشورمان انتقاد کرده بود.
در همین‌باره اتاق بازرگانی ایران در بیانیه‌ای تصریح می‌کند که اگر تحریم‌های وضع شده علیه کشورمان برطرف نشود، شانسی برای افزایش ظرفیت‌های اقتصادی و توسعه اقتصادی ایران وجود ندارد. این بیانیه روشن، نمایان می‌سازد که آنچه در مورد بی‌اثر بودن تحریم‌ها و توسعه ایران ادعا می‌شود، پشتوانه عقلی و علمی ندارد.
جالب است که در این مناظره گاهی نامزدهای اصولگرا از وضع موجود و مشکلاتی که وجود دارد گلایه کرده و برخی مولفه‌های واقعی از اوضاع اقتصادی کشورمان را بیان کردند، از جمله در مورد تورم، کاهش ارزش پول ملی، اوضاع نابسامان بورس، کاهش اعتماد عمومی، دشواری‌های دیپلماسی و همکاری‌های بین‌المللی، میزان خروج سرمایه‌های مادی و معنوی از کشور و… از جمله مواردی بود که چه به صراحت و چه در لفافه، نامزدهای مناظره‌کننده آنها را بیان کردند. بیان این نکات آن هم در یک مناظره عمومی بدون آنکه انتقادها نسبت به وضع موجود، حتی از سوی هواداران رییس‌جمهور فقید رد شود نشان می‌دهد که کارنامه دولت سیزدهم آنقدرها که تبلیغ می‌شود، درخشان و مثال‌زدنی نبوده است.
در همین مناظره برخی شرکت‌کنندگان به کارنامه خود در مسوولیت‌های پیشین یا فعلی‌شان مباهات کردند و نتیجه گرفتند چنانچه به مسوولیت ریاست‌جمهوری دست پیدا کنند، همین کارنامه درخشان تکرار خواهد شد. مثلا زاکانی از اینکه ۲میلیارد یورو از هزینه خریداری اتوبوس‌ها از چین را از محل پول‌های مسدودشده ایران پرداخت و بقیه را به صورت وام از چین تامین کرده است، با افتخار سخن گفت. اما محافظه‌کاران توضیح ندادند چگونه متحد راهبردی ایران- چین- تحریم‌های ایالات‌متحده علیه کشورمان را اجرا و از در اختیار گذاشتن پول نفتی که از ایران خریده خودداری می‌کند؟ زاکانی همچنین توضیح نداد که وقتی پول‌های خودمان را به خودمان وام می‌دهند و سودش را چینی‌ها در جیب خودشان می‌گذارند به چه چیز این فرآیند می‌توان افتخار کرد؟ زاکانی در حالی به حضور مردم در تصمیم‌های شهرداری تهران اشاره و به آن افتخار کرد که حداقل در مورد ساخت مساجد در پارک‌ها، او صریحا به خواست مردم معترض بی‌توجهی کرد و نشان داد از دید او مردمی شایسته نظارت بر عملکرد و رفتار شهرداری تهران هستند که با راهبردها و عملکرد شهردار تهران موافق و همسو باشند و دردسری برای آقای شهردار درست نکنند یا محمدباقر قالیباف که بارها به کارنامه خود در طول مدیریت شهرداری تهران استناد کرد و آن را مایه افتخار دانست توضیح نداد بدهی هزاران میلیارد تومانی برجا مانده از دوران مدیریت وی، چرا و چگونه پدید آمده و چه مشکلاتی به شهرداران پس از وی تحمیل کرده است. قالیباف همچنین توضیح نداد در طول ریاستش بر مجلس شورای اسلامی، چند بار مانند آنچه در قبال فراکسیون مستقلین مجلس عمل کرده، نقض عهد نموده و پیمان خود را زیرپا گذاشته است.
مناظره برگزار شد. دوشنبه گذشته اگرچه سرد و بی‌روح بود و سخنان و ادعاهای نامزدها چندان به نقد کشیده نشد اما در عین حال حقایقی را آشکار کرد که یادآوری آن اگر مورد توجه دقیق گیرد، می‌تواند برای بسیاری از رای‌دهندگان راهگشا و تعیین‌کننده باشد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × سه =

پربازدیدترین ها