برایم توضیح داد: «میخواهیم محدوده پاداشهای پرداختشده را بدانیم. این کار کمک میکند بفهمیم برای دفعه بعد چگونه میتوانیم بهتر عمل کنیم و پاداش بیشتری بگیریم.»
یادم هست آن زمان که تازه وارد بازار کار شده بودم، یکی از مربیانم به من هشدار داد: «در محل کار درباره مذهب، مسائل شخصی خانوادگی و سیاست حرف نزن. و هرگز به کسی نگو چقدر حقوق میگیری.»
به گزارش اقتصاددان به نقل از دنیای اقتصاد ، درست است که خیلی از این قوانین در دنیای شرکتی امروز تغییر کردهاند، اما خیلی از ما هنوز دوست نداریم درباره میزان درآمدمان صحبت کنیم. طبق یافتههای پژوهشی، تنها ۱۹درصد افراد درباره حقوقشان با همکاران صحبت میکنند و اغلب (یعنی ۶۸ درصد) میگویند از هر گونه صحبت درباره مسائل مالی در محیط کار اجتناب میکنند.
با وجود این بیمیلی و مقاومت برای صحبت درباره پول، خیلیها میگویند دوست دارند این گفتوگو اتفاق بیفتد. ۵۶ درصد افراد ترجیح میدهند که صحبت درباره میزان حقوق تابو نباشد.
این یافتهها یک سوال جدی را مطرح میکنند: «اگر نتوانیم آزادانه درباره حقوقمان حرف بزنیم، چطور میتوانیم انگیزه بیشتری برای کار و تلاش داشته باشیم، از سوءتفاهمها و برداشتهای غلط درباره دستمزد جلوگیری کنیم و در نهایت، شکافهای حقوقی جنسیتی و نژادی را از بین ببریم؟»
اگر میخواهید درباره مسائل مالی و درک ظرفیت درآمدیتان قویتر و راحتتر صحبت کنید، باید بدانید که اصلا چرا لازم است با همکارانتان درباره میزان درآمدتان صحبت کنید:
۱- بفهمید میزان حقوقتان منصفانه و عادلانه است یا نه
ممکن است احساس کنید نسبت به همکارانتان، بهویژه کسانی که بهتازگی جذب سازمان شدهاند، کمتر حقوق میگیرید. ممکن است فکر کنید شرکت در حال سوءاستفاده از شماست، شما را بیش از حد به کار میگیرد و کمتر از حدی که کار میکنید، به شما حقوق پرداخت میکند. شاید حس کنید کمترین افزایش حقوق را داشتهاید یا بدترین پاداش را گرفتهاید. اما همه اینها، فقط احساس شماست. برای اینکه بفهمید واقعا مسالهای در حقوقتان وجود دارد یا نه، باید از احساس به واقعیت برسید. بر اساس قانون ملی «روابط کار» آمریکا، کارکنان این حق را دارند که درباره حقوقشان با یکدیگر صحبت کنند. درست است که خیلی از شرکتها چنین گفتوگوهایی را تشویق نمیکنند، اما صحبت درباره دستمزد با همکاران کاملا قانونی است.
اگر تصمیم گرفتید درباره حقوقتان با همکاران گفتوگو کنید، باید آماده شنیدن هر چیزی باشید. اول، حواستان باشد با افراد معتمدی صحبت میکنید؛ وگرنه این خطر وجود دارد که حقوقتان دستمایه شایعه شود. دوم، اگر بفهمید که حقوقتان در مقایسه با حقوق همکارانی که نقش مشابه دارند، منصفانه است، میتوانید آرام بگیرید و دوباره با تمرکز در کارتان پیش بروید. اما سوم، اگر متوجه شوید که همکارانتان با نقشهایی مشابه، حقوق بیشتری دریافت میکنند، باید آماده باشید با احساساتی مثل خشم و حسادت و دلخوری مواجه شوید. ممکن است آنها مذاکرهکننده بهتری باشند، یا تجربههایی داشته باشند که شما ندارید و واقعا عملکرد بالاتری ارائه داده باشند. پس پیش از آنکه بحث حقوق را در محیط کار باز کنید، آماده باشید که همه این احتمالات را در نظر بگیرید.
۲- اولویتهای واقعی رهبران سازمان را کشف کنید
اگر متوجه شدید همکارتان با وجود موقعیتی مشابه، حقوق بیشتری میگیرد، بهترین فرصت است که کنجکاو باشید و ببینید واقعا چه چیزهایی برای تیم رهبری سازمان ارزشمند محسوب میشوند. در مورد همسر من، آگاهی از میزان پاداش دیگران باعث شد به دو نکته مهم پی ببرد: اولین مورد، عملکرد خودش در مقایسه با عملکرد همکارش بود.
او میتوانست با خودآگاهی بسنجد که کجا میتواند بهتر عمل کند و از همکارش چه چیزهایی یاد بگیرد. دومین نکتهای که دریافت، این بود که پاداش همکارش فقط به عملکرد مربوط نمیشد، بلکه به پروژههایی که روی آنها کار کرده بود هم ارتباط داشت. اینکه چه کسی برای چه پروژهای چقدر حقوق یا پاداش میگیرد، نشان میدهد کدام پروژهها برای رهبران سازمان اولویت دارند و ارزشمند تلقی میشوند.
در بازار کار ناپایدار و پرنوسان امروز، اولویتهای سازمانها بهسرعت تغییر میکنند. حواستان باشد وقتتان را صرف پروژهها، ابتکارات یا قراردادهایی کنید که برای مدیریت ارشد اهمیت دارند. شاید روی همهچیز کنترل نداشته باشید، اما اگر میتوانید پروژهای را که دیگر اهمیت ندارد متوقف کنید، این کار را بکنید. یا با مدیرتان درباره کنار گذاشتن آن پروژه گفتوگو کنید. اگر هم فرصت و ظرفیتش را دارید، در پروژههایی که میدانید برای مدیران اهمیت دارند، داوطلب شوید. درک اینکه در هر دورهای چه نوع کارهایی ارزشمند تلقی میشوند، یکی از بهترین راههای تقویت موقعیتتان برای دریافت دستمزد عادلانه است.
۳- برای دفاع از حقوقتان از دادهها استفاده کنید
من در خانوادهای بزرگ شدم که صحبت درباره پول را ناپسند میدانستند. پدر و مادرم به من یاد داده بودند که هرگز از کسی نپرسم چقدر درآمد دارد، درباره درآمد خودم حرف نزنم، یا قیمت چیزی را از کسی نپرسم.
سالها طول کشید تا در بزرگسالی فهمیدم پدرم به عنوان یک مدیر چقدر درآمد داشته و مادرم در جایگاه یک معلم چقدر حقوق میگرفته. زمان زیادی طول کشید تا سکوتم را بشکنم و یاد بگیرم چطور درباره پول حرف بزنم. اما هر چه بیشتر درباره خود پول و صحبت درباره آن و تفکر صحیح نسبت به آن مطالعه کردم، این گفتوگو برایم راحتتر شد. تا جایی که حالا میتوانم بدون اضطراب درباره حقوق خودم صحبت کنم.
گفتوگو با همکاران درباره میزان حقوق، میتواند اطلاعاتی به شما بدهد که هنگام دفاع از دستمزدتان، از آن استفاده کنید. البته منظورم از اطلاعات این نیست که وارد دفتر مدیرتان شوید و بگویید: «خب، من فهمیدم فلانی انقدر حقوق میگیرد، پس من هم باید ۱۰هزار دلار بیشتر بگیرم.»
این اطلاعات میتواند به شما کمک کند بفهمید سازوکار تعیین حقوقتان چگونه است؛ اینکه روی چه پروژههایی کار میکنید، عملکردتان چگونه بوده، بازه حقوقی تعریفشده برای نقش شما چقدر است، در چه حد تخصص و تجربه دارید، بازار بیرونی برای نقش مشابه چه میزان پرداخت میکند، و عوامل دیگر.
وقتی میخواهید درباره حقوق مذاکره کنید، میتوانید از اطلاعاتی که از همکارانتان میگیرید، بهعنوان پایهای برای گفتوگوی سازنده با مدیرتان استفاده کنید.
اگر میخواهیم محیط کاری منصفانه و عادلانه برای همه بسازیم، باید یاد بگیریم راحت در مورد پول صحبت کنیم. مزایای صحبت درباره حقوق با همکاران، میتواند از معایبش پیشی بگیرد و بستری را فراهم کند که همه ما بتوانیم با اعتمادبهنفس بیشتری جایگاهمان را بشناسیم و ارزش واقعیمان را مطالبه کنیم.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع