یلدا در سالهای اخیر به نماد تبعیض طبقاتی تبدیل شده است. برای بخشی از جامعه، این شب پر از عکسهای رنگارنگ در شبکههای اجتماعی است و برای بخش دیگر، پر از شرمندگی در برابر فرزندان.
اگر قرار باشد یک خانواده 4 نفره به تنهایی شب یلدا را جشن بگیرند هزینهای نزدیک به 5 میلیون تومان باید بپردازند. این مبلغ را اگر با حقوق کارگری مقایسه کنیم تقریبا یک سوم دریافتی هر کارگر است. شب یلدا در حافظه تاریخی و فرهنگی ایران همواره نماد گرما، همدلی و دورهمی بوده است؛ شبی که انار و هندوانه و آجیل، بهانهای برای کنار هم نشستن خانوادهها میشد. اما این آیین کهن، برای بخش بزرگی از جامعه کارگری، سالهاست رنگ و بوی گذشته را از دست داده است.
به گزارش اقتصاددان به نقل از تجارتنیوز ، جهش قیمت میوه، خشکبار و اقلام خوراکی، سفره یلدای بسیاری از کارگران را به فهرستی از «حسرتها» تبدیل کرده است؛ سفرهای که پیش از آنکه با انار و هندوانه پر شود، زیر بار اجارهخانه، بدهی و هزینههای روزمره خالی مانده است. در شرایطی که دستمزدها فاصلهای عمیق با هزینههای واقعی زندگی دارد، شب یلدا برای بسیاری از خانوادهها نه جشن که یادآور شکاف عمیق میان درآمد و معیشت است؛ شکافی که هر سال عمیقتر میشود و آیینهای جمعی را به کالایی لوکس بدل کرده است.
دستمزدهایی که به یلدا نمیرسند / بسیاری از کارگران میگویند که این شب را «مثل شبهای دیگر» میگذرانند؛ بدون میوه، بدون آجیل و گاه حتی بدون دورهمی
حداقل دستمزد کارگران، حتی بر اساس آمارهای رسمی، فاصله معناداری با هزینههای واقعی زندگی دارد. در چنین شرایطی، طبیعی است که هزینههای فرهنگی و آیینی، نخستین بخشهایی باشند که از سبد خانوار حذف میشوند. یک کارگر زمانی که برای تأمین اجاره خانه، خوراک روزمره، هزینه حملونقل و درمان با مشکل مواجه است، چگونه میتواند به شب یلدا بهعنوان یک اولویت نگاه کند؟
بسیاری از کارگران میگویند که این شب را «مثل شبهای دیگر» میگذرانند؛ بدون میوه، بدون آجیل و گاه حتی بدون دورهمی، چرا که اضافهکاری دارند یا شیفت شب هستند. یلدا برای آنها نه شب قصه و شعر، بلکه شب خستگی و حسابوکتاب است.
یلدا در سالهای اخیر به نماد تبعیض طبقاتی تبدیل شده است / با پدیدهای به نام فقر آیینی مواجه شدهایم؛ خانوادههایی که نه از سر بیعلاقگی، بلکه از سر ناتوانی اقتصادی، از مناسبتهای فرهنگی حذف میشوند
عطا برزگر، فعال کارگری در این باره میگوید: یلدا در سالهای اخیر به نماد تبعیض طبقاتی تبدیل شده است. برای بخشی از جامعه، این شب پر از عکسهای رنگارنگ در شبکههای اجتماعی است و برای بخش دیگر، پر از شرمندگی در برابر فرزندان. وقتی دستمزد یک کارگر حتی کفاف نیازهای اولیه را نمیدهد، صحبت از آیین و سنت بیشتر شبیه شوخی تلخ است.
او ادامه میدهد: ما با پدیدهای به نام فقر آیینی مواجه شدهایم؛ یعنی خانوادههایی که نه از سر بیعلاقگی، بلکه از سر ناتوانی اقتصادی، از مناسبتهای فرهنگی حذف میشوند. این حذف، فقط حذف یک شب نیست؛ حذف احساس تعلق به جامعه است.
این فعال کارگری در بخش دیگری از سخنان خود اظهار میدارد: بسیاری از کارگران حتی توان خرید یک هندوانه یا مقدار کمی آجیل را ندارند و ترجیح میدهند هزینه محدود خود را صرف نیازهای ضروریتری کنند. او تأکید میکند که سیاستگذاران نباید از کنار این مسئله بهسادگی عبور کنند، چرا که پیامدهای اجتماعی آن در بلندمدت آشکار خواهد شد.
فشار روانی بر خانوادههای کم بضاعت / یک آیین مشترک، به تجربهای کاملاً متفاوت برای طبقات مختلف اجتماعی تبدیل شده است
از سوی دیگر کارشناسان اجتماعی بر این باورند که ناتوانی در برگزاری یلدا، فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ بلکه فشاری روانی و عاطفی بر خانوادهها، بهویژه کودکان، وارد میکند. کودکانی که در مدرسه یا فضای مجازی، تصاویر یلدایی همسالان خود را میبینند، با نوعی احساس محرومیت و مقایسه اجتماعی مواجه میشوند. این احساس، اگر تداوم یابد، میتواند به کاهش عزتنفس و افزایش نارضایتی اجتماعی منجر شود.
نازنین مطلبی، جامعهشناس در این باره میگوید: همانطور که چنین شرایطی باعث ایجاد حس سرخوردگی در کودکان و نوجوانان میشود، برای والدین این وضعیت با حس شرمندگی همراه است؛ حسی که آرام و بیصدا، بنیان روانی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد.
او میافزاید: در حالی که شبکههای اجتماعی پر از تصاویر سفرههای رنگارنگ یلدایی، آجیلهای لوکس و مهمانیهای پرهزینه است، واقعیت کف جامعه چیز دیگری را روایت میکند. این دوگانه، خود به عاملی برای تشدید احساس نابرابری تبدیل شده است.
این جامعهشناس اظهار میدارد: فردی که پس از یک روز کاری طاقتفرسا، با حداقلها به خانه برمیگردد، با دیدن این تصاویر، بیش از پیش فاصله خود را با «زندگی نرمال» احساس میکند. این شکاف تصویری، بهویژه در مناسبتهایی مانند یلدا، برجستهتر میشود و نشان میدهد که چگونه یک آیین مشترک، به تجربهای کاملاً متفاوت برای طبقات مختلف اجتماعی تبدیل شده است.
حذف تدریجی آیینها؛ زنگ خطر اجتماعی / نبود امکانات و توان اقتصادی برای برگزاری جشنها و آیینهای جمعی، تنها یک مساله معیشتی نیست
نازنین مطلبی در ادامه میگوید: حذف تدریجی آیینها از زندگی طبقات فرودست، میتواند به تضعیف پیوندهای اجتماعی منجر شود. آیینها، صرفاً مراسم نیستند؛ آنها ابزار انتقال ارزشها، ایجاد همبستگی و تقویت هویت جمعیاند. وقتی بخشی از جامعه از این آیینها کنار گذاشته میشود، شکاف اجتماعی عمیقتر میشود.
شادی و سنت به امتیازی طبقاتی تبدیل شده است
او میافزاید: شب یلدا، اگرچه تنها یک شب است، اما نمادی از این روند نگرانکننده محسوب میشود؛ روندی که در آن، شادی و سنت نیز به امتیازی طبقاتی تبدیل شدهاند.
این جامعه شناس اظهار میدارد: نبود امکانات و توان اقتصادی برای برگزاری جشنها و آیینهای جمعی، تنها یک مسئله معیشتی نیست، بلکه تبعات عمیق اجتماعی و روانی بهدنبال دارد.
مطلبی تاکید میکند: وقتی بخش قابل توجهی از مردم از سادهترین شکل شادیهای جمعی محروم میشوند، جامعه بهتدریج وارد مرحلهای از فقر عاطفی و فرسودگی اجتماعی میشود؛ وضعیتی که در آن امید، همبستگی و تابآوری کاهش مییابد.
دورهمیهای ساده خانوادگی؛ سوپاپ اطمینان روانی برای جامعه / احساس محرومیت نسبی بهمرور میتواند اعتمادبهنفس فردی و حس تعلق اجتماعی را تضعیف کرده و شکاف طبقاتی را نهفقط در اقتصاد، بلکه در تجربه زیسته مردم عمیقتر کند
او میافزاید: جشنها و مناسبتهایی مانند شب یلدا، نوروز یا حتی دورهمیهای ساده خانوادگی، کارکردی فراتر از سرگرمی دارند و نقش «سوپاپ اطمینان» روانی را برای جامعه ایفا میکنند. حذف یا کمرنگشدن این آیینها، بهویژه در طبقات فرودست، باعث میشود فشارهای اقتصادی و روانی بدون هیچ فرصتی برای تخلیه، در زندگی روزمره انباشته شود؛ انباشت فشاری که میتواند به افزایش پرخاشگری، ناامیدی و بیتفاوتی اجتماعی منجر شود.
این جامعهشناس با اشاره به مقایسههای اجتماعی میگوید: وقتی افراد، بهخصوص کودکان و نوجوانان، در فضای عمومی و شبکههای اجتماعی شاهد برگزاری جشنهای پرهزینه دیگران هستند، اما خانواده آنها توان برگزاری حتی یک مراسم ساده را ندارد، احساس محرومیت نسبی تشدید میشود. این احساس، بهمرور میتواند اعتمادبهنفس فردی و حس تعلق اجتماعی را تضعیف کرده و شکاف طبقاتی را نهفقط در اقتصاد، بلکه در تجربه زیسته مردم عمیقتر کند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع