دکتر فاطمه رحمتی عضو شورای سردبیری اقتصاددان با درج یادداشتی نوشت : سالهاست از یارانه انرژی بهعنوان یکی از ابزارهای حمایت از مردم یاد میشود، اما واقعیت این است که این سیاست در عمل بیشتر از آنکه کمککننده باشد، تبدیل به باری سنگین بر دوش اقتصاد کشور شده است. هدف اولیه یارانهها حمایت از اقشار ضعیف بود، اما در نتیجه اجرای طولانیمدت و بدون اصلاح، حالا بخش عمدهای از این منابع نصیب گروههایی میشود که کمترین نیاز را به آن دارند.
طبق برآوردهای رسمی، ایران یکی از بالاترین میزان یارانه انرژی در جهان را دارد. این یعنی میلیاردها دلار از منابع ملی هر سال صرف ارزان نگه داشتن بنزین، گاز و برق میشود؛ اما نتیجه آن چیزی جز مصرف بیرویه انرژی، فشار بر بودجه دولت و نابرابری اقتصادی نبوده است. خانوارهای پردرآمد چون مصرف بیشتری دارند، سهم بزرگتری از این یارانهها میبرند، در حالی که خانوارهای کمدرآمد عملاً بهره چندانی از آن نمیبرند.
از طرف دیگر، پایین بودن قیمت انرژی باعث شده انگیزهای برای صرفهجویی یا استفاده از فناوریهای بهینه وجود نداشته باشد. صنایع ما هنوز انرژیبر هستند، در حالی که در بسیاری از کشورها هزینه انرژی بالا باعث افزایش بهرهوری و نوآوری در تولید شده است. در ایران اما ارزان بودن انرژی به نوعی ضدانگیزه برای اصلاح ساختار تولید تبدیل شده است.
بهنظرم حالا وقت آن رسیده که درباره این سیاست صادقانهتر صحبت کنیم. ادامه وضعیت فعلی به معنی تداوم اتلاف منابع، تشدید آلودگی، و تضعیف عدالت اجتماعی است. اما اصلاح یارانهها هم کاری نیست که با یک تصمیم فوری انجام شود. هر تغییری باید با برنامه دقیق، تدریجی و همراه با حمایت هدفمند از دهکهای پایین درآمدی باشد.
چند راهکار عملی میتواند مسیر اصلاح را هموار کند:
1. تدریجیسازی اصلاح قیمتها: بهجای افزایش ناگهانی قیمت انرژی، باید بهصورت مرحلهای و قابل پیشبینی انجام شود تا خانوارها و تولیدکنندگان فرصت سازگاری داشته باشند.
2. پرداخت مستقیم و هوشمندانه به دهکهای پایین: منابع حاصل از اصلاح قیمتها باید مستقیماً به حساب خانوارهای کمدرآمد واریز شود تا فشار تورمی بر آنها جبران گردد.
3. سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و حملونقل عمومی: بخشی از درآمد آزادشده باید صرف توسعه انرژی پاک، گسترش ناوگان عمومی و بهبود زیرساختها شود تا وابستگی به سوختهای فسیلی کاهش یابد.
4. آموزش و فرهنگسازی برای مصرف بهینه: تغییر رفتار مصرفی تنها با افزایش قیمت اتفاق نمیافتد؛ لازم است فرهنگ صرفهجویی و استفاده درست از انرژی در مدارس، رسانهها و صنعت نهادینه شود.
5. افزایش شفافیت و اطلاعرسانی: مردم باید بدانند سهم واقعی یارانهها چقدر است و چه کسانی از آن بهره میبرند. شفافیت، شرط اصلی جلب اعتماد عمومی برای اجرای اصلاحات اقتصادی است.
اگر این اصلاحات با تدبیر و همراهی مردم اجرا شود، میتواند نقطه شروعی برای بازسازی اعتماد عمومی به سیاستگذاری اقتصادی باشد. یارانه پنهان انرژی در ظاهر نوعی حمایت است، اما در واقع مثل زخمی است که باید درمان شود نه پنهان. با اصلاح درست و عادلانه این سیاست، میتوان گام مهمی بهسوی اقتصادی کارآمد، عادلانه و پایدار برداشت.