به گزارش اقتصاددان مهرداد حاجی زاده فلاح عضو شورای سردبیری اقتصاددان در یک یادداشت اختصاصی نوشت:
فرهنگ لغت هریتیج آمریکا رفاه را اینگونه تعریف می کند: “دریافت کمک منظم از دولت یا یک آژانس خصوصی به دلیل نیاز”. آنچه در مورد دولت رفاه مدرن امروزی ما شگفتانگیز است این است که کنگره واقعاً معتقد است چه کسی نیازمند است.
برخی از دریافت کنندگان کمک های دولتی که بیشترین یارانه را دریافت می کنند، ملکه های رفاهی نیستند که در آپارتمان های مسکونی عمومی مستقر هستند. آنها حتی فقیر یا بیمار نیستند. دور از آن.
همه به جز تعداد انگشت شماری از ثروتمندترین شرکت های آمریکا در شکار یارانه های دولت فدرال یا ایالتی شرکت کرده اند.
رفاه شرکتی دارای همه اثرات تضعیف کننده سیستماتیک است، از جمله وابستگی و رفتارهای خود ویرانگر، که مشخصه میراث آشفته سازمان های رفاه اجتماعی جامعه بزرگ است. درست همانطور که دولت رفاه اجتماعی به یک صنعت مخرب و خود تداوم بخش در داخل واشنگتن تبدیل شد، امروز در مورد دولت رفاه شرکت ها نیز چنین است. به عنوان مثال نشان داده است که رشد قوانین مالیاتی و مقررات مربوط به منافع خاص آن دقیقاً با رشد صنعت لابی گری همراه است.
در اواسط دهه ۱۹۹۰ کنگره و ایالت ها به اصرار رای دهندگان آمریکایی اصلاحات عمده ای را در برنامه های رفاه اجتماعی به اجرا گذاشتند. در حال حاضر محدودیت زمانی برای مزایای رفاهی وجود دارد. کار، آموزش یا تحصیل در حال حاضر معمولاً در ازای مزایا مورد نیاز است. صندوقهای رفاهی طی پنج سال گذشته ۴۰ درصد کاهش یافته است و سطح بالای دریافتکنندگان سابق که اکنون کار میکنند و مالیات نمیپردازند، بیسابقه است.
شاید به دلایل مختلف، هر دو چپ و راست در آمریکا باید اثرات مخرب گسترش دولت رفاه شرکتی مدرن را بشناسند. دموکرات ها باید درک کنند که رفاه شرکت ها جوهره دولت فاسد است.این موضوع به ندرت افراد فقیر، معلول یا خانوادهای از طبقه کارگر با دو مزدبگیر هستند که هر ماه برای پرداخت قبوض برق تلاش میکنند. در همین حال، جمهوریخواهان در سمت راست باید ببینند که اعانههای تجاری، کسبوکارهای بزرگ را صرفاً نگهبان دولت میسازد . یک مدافع توسعهطلبی دولت و دشمن سرمایهداری دست نامرئی آدام اسمیت که از بودجه خوبی برخوردار است. رفاه شرکتها در مجموع نقطه مقابل دولت خوب و نقطه مقابل نظام اقتصادی بازار آزاد است.
دلارهای مالیاتی شما در محل کار (برای IBM، GE . . .)
رفاه شرکتی در همه اشکال و اندازه ها وجود دارد. در اینجا چند نمونه برجسته از اختلاس از دلارهای مالیاتی در بودجه فدرال آورده شده است.
تخمین زده می شود که ۴۰ درصد از برنامه ۱٫۴ میلیارد دلاری حمایت از قیمت شکر به نفع یک درصد از مزارع شکر است. سی و سه مزرعه بزرگ نیشکر هر کدام بیش از یک میلیون دلار دریافت می کنند.
Sematech در سال ۱۹۸۶ راه اندازی شد تا صنعت ریزتراشه ایالات متحده را نسبت به رقبای خود در ژاپن و آلمان ارتقا دهد. چندین میلیارد دلار از دلارهای مالیاتی آمریکا را برای افزایش فروش و سودآوری تولیدکنندگان تراشه آمریکایی مانند اینتل هزینه کرد. اکنون، حدود دوازده سال بعد و پس از صرف بودجه مالیات دهندگان برای حمایت از اینتل، کمیسیون تجارت فدرال دلارهای مالیات دهندگان را برای شکایت از اینتل تحت قوانین ضد انحصار به دلیل بسیار زیاد و سودآوری خرج می کند.
همانطور که این مثالها نشان میدهند، دولت از طریق طیف گستردهای از اهرمهای سیاستگذاری، مزایای ویژهای را برای صنایع و شرکتها فراهم میکند. سه مزیت اصلی تجاری که توسط کنگره ارائه شده است، برنامه های هزینه، معافیت های مالیاتی ویژه و حمایت از تجارت است.
تعداد زیادی معافیت های مالیاتی هدفمند دیگر وجود دارد که به طور غیرقابل توجیهی رقابت را مخدوش می کند و زمینه بازی نابرابر را در بین صنایع و درون صنایع ایجاد می کند. همانطور که دولت نباید از یارانه های هزینه برای انتخاب برندگان و بازندگان صنعتی استفاده کند، باید از استفاده از کد مالیاتی برای این منظور اجتناب کند.
اما یک نکته شایسته تاکید ویژه است. مشکل کد مالیاتی امروز، آنطور که بسیاری از چپ ها مطرح کرده اند، این نیست که شرکت های بزرگ آمریکا مالیات بسیار کمی می پردازند. اکثر شرکتها امروزه با بار مالیاتی بسیار بالایی مواجه هستند، در سال ۱۹۹۵ نرخ مالیات بر شرکتهای آمریکایی به ۳۵ درصد از درآمد خالص رسید. علاوه بر این، با توجه به جمع آوری مالیات های فدرال در حال حاضر بیش از ۱٫۷۵ تریلیون دلار، این مورد که واشنگتن از درآمد مالیاتی بسیار کم رنج می برد، قانع کننده نیست. تحقیقات نشان میدهد که سیاستهایی که برای وارد کردن دلارهای اضافی به خزانهداری فدرال طراحی شدهاند، تنها باعث افزایش هزینههای کنگره میشوند، نه بدهی کمتر.
به این ترتیب، هدف در مبارزه برای پایان دادن به طرفداری شرکتها توسط دولت نباید اضافه کردن بار کلی بر روی کسبوکارها باشد، بلکه باید بار موجود را به شیوهای عادلانهتر پخش کرد. هدف ما باید بستن حفرههای ناکارآمد، صاف کردن زمینههای بازی اقتصادی، و استفاده از پسانداز برای کاهش نرخهای مالیات بر همه کسبوکارها باشد -در نتیجه رقابتپذیری افزایش می یابد.
کنگره باید همه کسری های مالیاتی، از جمله تمام معافیتهای مالیاتی ویژه صنایع را که توسط مؤسسه سیاستهای مترقی مشخص شده است، در ازای کاهش نرخهای کلی مالیات شرکتها و اشخاص بر مالیاتدهندگان تجاری و شخصی، لغو کند.این امر می تواند از طریق یک مالیات ثابت انجام شود. جایگزینی مالیات بر فروش ملی برای مالیات بر درآمد، یا هر سیاستی که نرخ ها را کاهش دهد و پایه مالیاتی را گسترش دهد.
بنجامین فرانکلین بر این باور بود که بیشتر قوانین، یا قوانین، فرمانها، و پلاکاردهای پارلمانها و ایالتها برای تنظیم و هدایت تجارت، یا اشتباهات سیاسی بودهاند و یا توسط مردان باهوش برای منافع خصوصی به بهانه منافع عمومی به دست آمدهاند. فرانکلین در این مشاهده دویست سال از زمان خود جلوتر بود. او بدون شک اگر شبکه درهم تنیده ای از حمایت های تجاری با منافع خاص را که در دهه های اخیر ایجاد شده است، مشاهده کند، متحیر خواهد شد. در سال ۱۹۹۳ بیش از سی و ششصد تعرفه و سهمیه محصولات توسط عمو سام اعمال شد که همگی برای مزیت خصوصی به بهانه منافع عمومی به دست آمده بودند.
با ایجاد موانع تجاری، دولت به یک صنعت داخلی به هزینه مستقیم دیگری پاداش می دهد.
سهمیه های واردات فولاد از نظر اقتصادی به همان اندازه برای تولیدکنندگان آمریکایی مضر است. متخصصان تجارت بر این باورند که قیمت های متورم فولاد پرداخت شده توسط شرکت های آمریکایی به کاهش رقابتی چندین صنعت آمریکایی از جمله صنعت خودرو کمک کرده است. هزینه سهمیه بندی فولاد برای اقتصاد آمریکا ۷ میلیارد دلار در سال برآورد شده است.
هیچ کس دقیقاً نمی داند که تمام هزینه های موانع تجارت آزاد برای مصرف کنندگان آمریکایی چقدر است. اما چندین منبع معتبر این رقم را ۸۰ میلیارد دلار در سال می دانند. عملاً هیچ محدودیت تجاری خاصی در ایالات متحده وجود ندارد که هزینه های اقتصادی آن از مزایای خاص صنعت تجاوز نکند. بنابراین، کنگره باید فوراً همه موانع بر سر راه تجارت آزاد را بردارد. اگر قرار است تعرفه ها به عنوان یک روش افزایش درآمد اعمال شود، باید بین همه محصولات یکسان باشد و نباید ناقض قراردادهای تجاری ایالات متحده باشد.
هزینه های فدرال برای یارانه های تجاری:
فراگیرترین و زیانبارترین شکل رفاه شرکتها، سیستم مخارج مستقیم فدرال است. اینها شامل اعطای کمک های بلاعوض، قراردادها، وام ه