اقتصاددان : صبح به بهارستان رفتم. ساختمان سازمان برنامه [و بودجه] کار داشتم. تودیع و معارفه رئیس سازمان بود. حوصله کت و شلوار نداشتم. به جایش شلوار جین پوشیدم. زهرا [پزشکیان] عید برایم خریده بود. میخواستم به جوانها این پیام را برسانم که من هم به پروتکلهای اجباری تن نمیدهم. کاری از دستم برای تغییرشان برنمیآید، فقط میتوانم مقاومت مدنی کنم. از طرف دیگر باید سرکوفت آقایان را هم تحمل کنم. البته این فشار کجا و فشاری که [در خیابانها] به جوانهای ما میآید، کجا؟ در بولتن چند روز پیش نوشته بودند [روزنامه] هممیهن گزارش داده مردان را هم به خاطر شلوارک میگیرند. من خودم [شلوارک] نمیپوشم، اما این کارها هم معنا ندارد. [غلامحسین] کرباسچی هم روزنامه خوبی درمیآورد.
بهارستان که بودم، دلم خواست به ساختمان مجلس بروم. به دفتر قدیم خودم و رفقا سر بزنم. یادم آمد که در مجلس جدید، دوست و آشنا زیاد داریم، اما رفیق قدیمی و خاک بهارستانخورده، کم است. تذکر رهبری نبود، من هم امسال در بهارستان [و پاستور] نبودم. امروز در گزارش روزنامههایی که نهاد [ریاستجمهوری] آماده میکند، نوشته بودند که مجلسیها نمیدانند چه ترکیبی برای وزارتخانهها در نظر گرفتهایم. داستانی شده است. امروز هم در سطوح بالا رایزنیهایی داشتیم. فردا هم با [محمدجواد] ظریف و دیگر دوستان دوباره جلسه [بررسی نتایج شورای راهبردی] داریم. امیدوارم کمکم به فهرست نهایی برسیم. امروز شایعاتی هم درباره حضور [سید پرویز] فتاح و [محمد] مخبر در دولت ما مطرح شد. خودم هم دیگر یادم نمیآید کدام خبر شایعه است و کدام واقعیت.
امروز همه روزنامهها عکس دکتر طیبنیا را گذاشته بودند. [روزنامه] کیهان کنایه زده بود هنوز نیامده، کنارش گذاشتهایم، اینها میخواهند ما را پیش مردم بیآبرو کنند. البته که آبرو دست خداست. با خودم گفتم امشب به رهبری میگویم که گویا اینها موفقیت دولت ما را موفقیت خودشان نمیدانند. [روزنامه] ایران، روزنامه خود دولت هم عکس [علی] باقری را در ملاقات با وزیر خارجه اردن زده است. من هم دیداری با او داشتم، اما عکس مرا نزدند. هرچند اینطوری بهتر است. چاپلوسی بیخودی نمیشود که مجبور شوم به سیره نبوی اُحثوا فی وُجوه المدّاحینَ التّراب [خاک بر دهان مداحان بپاشید]. فقط روزنامه سازندگی و هممیهن عکس مرا کار کرده بودند، به این دو هم باید بگویم خیلی دوستانه تذکر بدهند. البته خودشان در کانال هستند. همین روزنوشت را ان شاء الله میبینند و رعایت میکنند. بیشتر باید عکس مردم را بگذارند، صدای آنها باشند.
عصر گزارشهای مربوط به اوضاع کشور را خواندم. وضعیت گرما و برق بحرانی است. همه باید دست به دست هم بدهیم که از این مرحله عبور کنیم. بعدش ببینیم با اسب زینشده آقایان چه میشود کرد؟
نماینده روسیه را هم ملاقات کردم. این چند روز همه استرس حمله ما به رژیم صهیونیستی را دارند. میگویند حیفا نیمهتعطیل شده است. این آقای [سعید] جلیلی در جلسات شورا [امنیت ملی] شروع کرده از امام علی (ع) حدیث میخواند که «رُدُّوا الحجر من حیثُ جاءَ فاِنّ الشّرّ لایدفعه اِلّا الشّرّ» [سنگ را به مکانی که آمده برگردانید، زیرا بدی را جز با بدی نمیتوان جلوگیری کرد.] بهش گفتم موقعی که سنگر مبارزه با اسرائیل را رها کردیم و درگیر کارهای پرت شدیم، اجازه دادیم سنگ پرتاب شود: «اِنّ أخا الحرب الارق و من نامَ لَم یُنَم عنه» .[هر که از دشمن آسوده بخوابد، دشمن نسبت به او نخواهد خفت.] حالا که امشب بیداریم. ببینیم چه میشود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع