با رشد تورم نقطه به نقطه سالانه به بیش از ۴۰ درصد، سرمایه گذاری بهینه دیگر توصیه نیست، بلکه ضرورتی است که باید جدی گرفته شود…
اقتصاد ایران در سالهای اخیر، با تورمی مزمن و ساختاری مواجه شده که نهتنها بر سفره مردم، بلکه بر ذهنیت سرمایهگذاران نیز سایه انداخته است. در چنین شرایطی که ارزش پول ملی بهسرعت در حال کاهش است، حفظ قدرت خرید به چالشی جدی برای خانوارها و فعالان اقتصادی بدل شده است. طبیعتاً در بستری که ریال دیگر نقش ذخیرهی ارزش ندارد، تنها راه محافظت از داراییها، سرمایهگذاریهای هوشمندانه و پربازده است. در این میان، بازارهای داخلی همچون طلا، سکه و بورس تهران، همچنان میتوانند بخش مهمی از سبد سرمایهگذاری را تشکیل دهند. اما تجربه نشان داده که اتکا صرف به این بازارها در بستر یک اقتصاد تورمزده، نمیتواند پاسخگوی نیاز به رشد دارایی و مقابله با ریسکهای کلان باشد.
به گزارش اقتصاددان به نقل از بازار ، اینجاست که سرمایهگذاری در داراییهای خارجی اهمیت مییابد؛ از جمله بازار ارزهای دیجیتال که با وجود ریسکهای خود، بهعنوان اولین دروازه دلاری برای سرمایهگذار ایرانی شناخته میشود. اما در کنار آن، فرصتهایی چون قراردادهای CFD سهام شرکتهای معتبر جهانی نیز وجود دارد؛ ابزاری کمتر شناختهشده اما با قابلیتهایی جدی برای ساختن یک پرتفوی متنوع، دلاری و باثبات که سپر مستحکمی در برابر تورم خواهد بود.
رمزارزها؛ پررنگترین پناهگاه ایرانیها
براساس تازهترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهبهنقطه در تیرماه ۱۴۰۴ به رقم نگرانکننده ۴۱.۲ درصد رسیده؛ عددی که نسبت به ماه قبل، نزدیک به دو واحد درصد افزایش داشته است.
تورم ماهانه نیز به ۳.۵ درصد رسیده و در برخی اقلام خوراکی، جهشهای قیمتی فراتر از حد تصور بوده است. برای مثال، قیمت نان و غلات تنها در طول یک ماه ۱۶.۶ درصد افزایش یافته و نرخ تورم نقطهای این گروه در مقایسه با تیر پارسال به ۸۲ درصد رسیده است. گوشت قرمز نیز با رشد ماهانه ۵.۸ درصد، فشار مضاعفی را بر سبد مصرفی خانوارها تحمیل کرده است.
این ارقام، نهتنها نشانهای از کاهش تورم نیستند، بلکه گواهی روشن از استمرار یک بحران ساختاریاند. در چنین فضایی، دیگر نمیتوان از سرمایهگذاری صرفاً بهعنوان «توصیه» یاد کرد؛
با توجه به امار تورم تیرماه ۱۴۰۴ سرمایهگذاری امروز، یک «واکنش دفاعی ضروری» است، نه انتخابی اختیاری و امروزه این یک توصیه برای همگان نیست بلکه ضرورتی است که باید به درستی اموزش دیده شود و در نهایت سبد ایمن از تورم طراحی و اجرا شود
در شرایطی که ریال نقش ذخیرهی ارزش خود را از دست داده و پسانداز به معنای واقعی کلمه بیمعنا شده، طبیعیست که مردم به دنبال پناهگاههای سرمایهای بروند. در سالهای اخیر، این پناهگاه بیش از هر چیز، بازار ارزهای دیجیتال بوده است. دسترسی نسبتاً آسان، قابلیت معامله با مبالغ کم، نبود محدودیتهای بانکی و تبلیغات پرحجم در فضای مجازی باعث شده رمزارزها، اولین انتخاب سرمایهگذاران ایرانی برای فرار از ریال باشند. بیتکوین، تتر، و اتریوم در ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی خرد، معادل «امنیت دلاری» شدهاند.
اما آیا این پناهگاه، بهتنهایی کفایت میکند؟ آیا میتوان تمام سرمایهگذاری دلاری را به بازاری سپرد که در کنار پتانسیل بالا، با نوسانهای عمیق، ریسکهای فنی و خطر تحریم و بلوکهشدن همراه است؟ این پرسش، ما را به مرحله بعدی هدایت میکند؛ یعنی شناختن سایر گزینههای دلاری، از جمله قراردادهای CFD سهامهای معتبر جهانی.
فراتر از مرزها؛ وقتی سرمایه، خاک نمیشناسد
در فضای تورمی اقتصاد ایران، بسیاری از سرمایهگذاران خرد و متوسط به این نتیجه رسیدهاند که اتکا صرف به بازارهای داخلی، ولو طلا، سکه یا بورس، نمیتواند بهتنهایی پاسخگوی نیاز آنها برای حفظ ارزش دارایی باشد. در چنین شرایطی، فرار از ریال و حرکت بهسوی داراییهای دلاری، دیگر نه یک انتخاب، بلکه به ضرورتی اجتنابناپذیر بدل شده است.
در سالهای گذشته، بازار رمزارزها اولین گزینه برای این مسیر بوده است؛ بازاری جهانی، بدون محدودیت زمانی، با امکان ورود با سرمایههای خرد و بدون الزام به احراز هویت رسمی. اما واقعیت آن است که سرمایهگذاری دلاری را نمیتوان بهطور کامل به بازاری واگذار کرد که نوسانات آن بعضاً تابع هیجانات فضای مجازی، دستکاری نهنگها، یا تحریمهای فنی و حقوقی است.
در نقطه مقابل، بازارهای ساختارمند جهانی مانند CFD سهام شرکتهای بزرگ بینالمللی، فرصتهایی به مراتب منطقیتر و قابل پیشبینیتر برای سرمایهگذار ایرانی فراهم کردهاند. در این مدل از سرمایهگذاری، فرد بدون آنکه مالک مستقیم سهم باشد، میتواند از رشد قیمت سهام برندهایی چون اپل، مایکروسافت، آمازون، تسلا، نایکی و حتی شاخصهای بورسی نظیر S&P۵۰۰ و Nasdaq منتفع شود.
این بازارها که از طریق بروکرهای CFD قابلدسترسی هستند، به سرمایهگذار اجازه میدهند با مبالغ اندک، در داراییهایی با پشتوانه عملکرد واقعی شرکتها مشارکت کند؛ نه صرفاً در داراییهایی مبتنی بر عرضه و تقاضای گمانهزنانه.

از سوی دیگر، CFD کالاهایی مانند طلا، نفت یا نقره نیز امکان ایجاد تنوع بیشتر در پرتفوی دلاری را فراهم میکنند. معامله روی CFD طلا در بازار جهانی میتواند مکمل سرمایهگذاری داخلی روی سکه یا طلای فیزیکی باشد و از این رهگذر، ریسکهای ناشی از محدودیتهای داخلی را تعدیل کند.
در کنار اینها، شاخصهای بینالمللی نظیر DAX آلمان یا Nikke i ژاپن نیز از طریق قراردادهای CFD قابل معاملهاند و به سرمایهگذار این امکان را میدهند که بهجای تمرکز بر یک سهم یا صنعت خاص، روند کلی اقتصاد یک کشور را در پرتفوی خود لحاظ کند.
در مجموع، ترکیب یک سبد دلاری خارجی (شامل رمزارزها، CFD سهام جهانی، CFD طلا و شاخصها) با داراییهای داخلی (مانند بورس تهران، سکه و طلا)، میتواند الگویی متوازن برای مدیریت ریسک و مقابله با کاهش ارزش پول ملی فراهم کند.
در اقتصادی که نرخ تورم ماهانه آن از ۳.۵ درصد عبور کرده و قیمت نان و غلات طی تنها یک ماه رشد ۱۶ درصدی داشته، دیگر نمیتوان به داراییهای سنتی بهتنهایی تکیه کرد.
برای سرمایهگذار ایرانی، تنوع جغرافیایی و ارزی نه یک مزیت، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا در فضای بیثبات امروز است.
شناخت ریسکها؛ گام نخست برای ساخت یک سبد دلاری هوشمند
در مسیر ساخت یک سبد سرمایهگذاری دلاری، آنچه بهمراتب مهمتر از انتخاب بازار یا ابزار مالی است، شناخت دقیق ریسکها و چگونگی مدیریت آنهاست. واقعیت آن است که سرمایهگذاری خارجی برای یک سرمایهگذار ایرانی، بهویژه در بسترهای غیردولتی، نهفقط فرصتی برای رشد سرمایه، بلکه میدان مینِ پیچیدهای از ریسکهای تحریمی، فنی و ساختاری است که نادیدهگرفتن هرکدام میتواند به بهای از دست رفتن کل دارایی تمام شود.
نخستین و جدیترین تهدید، خطر بلوکه شدن سرمایه بهدلیل تحریمهاست. در اغلب صرافیهای رمزارز و پلتفرمهای CFD، افشای هویت ایرانی یا حتی استفاده از IP داخل کشور میتواند منجر به انسداد حساب کاربری شود. این ریسک، نه فرضی، بلکه مسبوق به سابقه و کاملاً عملیاتی است؛ از حسابهای مسدودشده در بایننس و کوکوین گرفته تا تجربه کاربران ایرانی در برخی بروکرهای جهانی. از این رو، حفاظت فنی از هویت و کاهش تمرکز سرمایه در یک پلتفرم خاص، از الزامات اولیه ورود به این بازارهاست.
فراتر از تحریم، هر بازار نیز ریسکهای مختص به خود را دارد. بازار ارزهای دیجیتال اگرچه در دسترسترین گزینه برای ایرانیهاست، اما با ذات پرنوسان، فضای بیقانون، پروژههای کلاهبرداری، و نبود نهاد ناظر قابل اتکا، بستر پرخطری برای نگهداری سرمایه محسوب میشود. اشتباهات ساده فنی مانند ارسال اشتباه به کیفپول نادرست یا عدم پشتیبانگیری از کلید خصوصی میتواند دارایی را برای همیشه از دسترس خارج کند. در این بازار، نه بیمهای هست و نه امکان پیگیری حقوقی؛ سرمایهگذار تنهاست.
در سوی دیگر، قراردادهای CFD اگرچه ساختارمندتر و قابل پیشبینیتر از رمزارزها هستند، اما با ریسکهای خاص خود همراهاند. سرمایهگذار در این قراردادها مالک واقعی دارایی نیست و تنها بر مبنای تفاوت قیمت، سود یا زیان میبیند که احتمالا به لحاظ شرعی محل مناقشه است. همچنین در صورت انتخاب یک بروکر نامعتبر یا فاقد رگولیشن قوی، امکان دستکاری قیمت، تأخیر در برداشتها و حتی ناتوانی در وصول اصل سرمایه وجود دارد. از سوی دیگر، استفاده افراطی از اهرم (Leverage) که در این بازار رایج است، میتواند در شرایط نوسانی، سرمایه را بهسرعت نابود کند. کارمزدهای شبانه نیز در معاملات بلندمدت ممکن است بخش مهمی از سود بالقوه را مستهلک نماید.
سرمایهگذاری دلاری بدون شناخت ریسکها، نه راه نجات، بلکه مسیر سقوط است و به همین علت توصیه می شود که برای این کار حتما از مشاوران مالی و متخصصین سرمایه گذاری کمک بگیرید
به همین علت، ساخت یک سبد سهام دلاری حرفهای، صرفاً به معنای خرید چند دارایی دلاری نیست. بلکه شامل طراحی استراتژی پوشش ریسک، تنوع ارزی، تنوع پلتفرم، انتخاب ابزار متناسب با شخصیت ریسکپذیر سرمایهگذار، و نظارت دائمی بر تحولات سیاسی و فنی بازارهاست. سبدی که قرار است نقش سپر در برابر تورم و بیثباتی اقتصادی را ایفا کند، باید با دقت طراحی شود؛ نه بر اساس موجسواری تبلیغاتی، بلکه بر پایه منطق اقتصادی، شناخت فنی و ارزیابی مستمر.
در نهایت، سرمایهگذاری دلاری برای سرمایهگذار ایرانی، فقط یک فرصت نیست؛ بلکه زمینی مینگذاریشده است که بدون نقشه، نمیتوان از آن عبور کرد. نقشهی عبور، همان شناخت ریسکها و ابزارهای مدیریت آنهاست؛ و این شناخت، مقدمهی ساختن آیندهای باثبات در دل اقتصادی ناپایدار است. همچنین باید به از لحاظ شرعی نیز به این موضوع توجه داشت که اساسا ورود به قراردادهای CFD بلا مشکل است یا نه !
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع