جمله معروفی وجود دارد که میگوید: «جنگها هیچوقت تمام نمیشوند»؛ دستکم تا مدتها پس از اعلام آتشبس، جنگها تمام نمیشوند. جنگها در تکتک جاهای خالی که از خود به جا میگذارند، ادامه پیدا میکنند و در زندگی مجروحان و آسیبدیدگان جنگ تا مدتها جریان دارند. جنگ ۱۲روزهای که با تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان آغاز شد تنها به اسم ۱۲روز بود و شرایط جنگی، همچنان بر اقتصاد ما سایه انداخته است. با دانستن این موضوع میتوان گفت جنگ ۱۲روزه همچنان برای تکتک افرادی که شغلشان قربانی تعدیل نیرو شده است یا بنگاههایی که چارهای جز تعطیلی ندارند چراکه ضررشان بسیار بیشتر از سودشان است، ادامه دارد.
شرایط بسیار پیچیدهتر از صرفا شرایط پساجنگ
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان صنعت ، شرایط امروز اقتصادی کشور، بسیار پیچیدهتر از صرفا شرایط پساجنگ است. فردی را تصور کنید که با انواع بیماریها دستوپنجه نرم میکند و مدتهاست که این بیماریها زندگی روزمرهاش را با چالش مواجه کردهاند؛ حال فرض کنید این فرد در چنین شرایطی یک سکته را هم از سر بگذراند. مشخص است که بیماریهایش به صورت وخیمتر میشوند و شاید روند زندگی روزمرهاش به کل دچار اختلال شود.
جنگ ۱۲روزه علاوه بر تمام آسیبها و چالشهایش، درسهای ارزشمندی نیز برای کل سیستم اقتصادی کشور داشت و احتمالا مهمترین درسش، بازتعریف جایگاه مردم در اقتصاد بود. خواسته بسیاری از فعالان اقتصادی تنها یک جمله است؛ کار مردم را به مردم بسپارید! مسلما هیچکس در حوزههای تخصصی اقتصاد بیشتر از افرادی که سالها در آن فعالیت کردهاند و تجربه دارند، خبره و حرفهای نیست. این افراد با درک دقیقی که از چالشهای اقتصادی هر حوزه دارند، میتوانند بهتر از هرکسی این چالشها را حل کرده و آن را مدیریت کنند.
بیماریهای اقتصاد کلان و خرد
موضوع دیگری که باید در بررسی اقتصاد پساجنگ به آن توجه کرد اهمیت بنگاههای خرد و متوسط در بافت اقتصادی کشور است. آمار دقیقی از تعداد این بنگاهها در ایران در دست نیست اما طبق آمار غیررسمی، این صنایع حدود ۸۰درصد از کل صنعت کشور را تشکیل میدهند و بیش از ۹۴درصد از تعداد کل صنایع فعال را شامل میشوند. این صنایع به علت چالشهایی که از قبل در کشور وجود داشت، تابآوری پایینی داشتند و جنگ بهمثابه تیر آخر بر پیکرشان عمل کرد.
محمود اولیایی، رییس کمیسیون مسوولیت اجتماعی اتاق ایران درباره تاثیرات جنگ ۱۲روزه بر اقتصاد و خصوصا بنگاههای خرد و کوچک به «جهانصنعت» گفت: بیماریهایی که امروزه در سطح اقتصاد کلان و به پیروی از آن، در سطح اقتصاد خرد با آنها روبهرو هستیم، بیماریهای مضمنی هستند که از چند دهه گذشته آغاز شده و تا به امروز ادامهدار بوده است. به همین دلیل پیش از جنگ ما در یک محیط کسبوکار پرچالش، فعالیت میکردیم. بیماری را تصور کنید که در عین دستوپنجه نرم کردن با بیماریهای گوناگون، سکتهای را هم پشتسر میگذارد. این مثال را میتوانیم برای اقتصاد کشور به کار ببریم. جنگ، زمانی رخ داد که اقتصاد کشور با چالشهای گوناگونی روبهرو بود و این چالشها با وقوع جنگ تشدید شدند و وضعیت بسیار پیچیدهتر شد.
وی ادامه داد: بخش مهمی از اقتصاد و اشتغال کشور، بر دوش بنگاههای کوچک و متوسط است؛ نکته قابلتوجه این است که تابآوری این بنگاهها بسیار کم است. قبل از جنگ ما به نمایندگی از اتاق بازرگانی و فدراسیون مدیریت مشاوران کسبوکار ایران چندینبار به دولت اعلام کردیم که تابآوری بنگاههای کوچک و متوسط ما روبه اتمام است و بخشی از این بنگاهها به دنبال تعدیل نیرو هستند. جنگ باعث شد بخشهایی که آسیبپذیرتر بودند و تاثیرپذیری بالایی از شرایط داشتند، به مرز ورشکستگی کشیده شوند، برای مثال بخش گردشگری و حوزه فناوری مجبور شدند تا مدتی کسبوکار خود را تعطیل کنند چرا که فعالیت آنها وابسته به حضور مردم بود. این کسبوکارها به جایی رسیدهاند که اگر دولت هرچه سریعتر فکری به حالشان نکند تا یک ماه آینده با تعطیلی گسترده روبهرو خواهند بود.
الزام تبیین یک برنامه حمایتی موثر
اولیایی در ادامه سخنان خود به مسوولیتهای دولت در شرایط بغرنج فعلی اشاره کرد؛ وی گفت: این یک اصل کلی است که تعدیل نیروی انسانی، آسیبهای اجتماعی گستردهای خواهد داشت. مسلما ۱۲روز جنگ، درسهای فراوانی برای ما در تمام حوزهها داشت؛ باید با استفاده از این درسها رویکردهایمان را در سطح کلان اصلاح کرده و برنامههای کوتاهمدت با اثرگذاری سریع برای بنگاههای در معرض تعطیلی، تبیین کنیم. بسته حمایتی فعلی دولت، علاوه بر اینکه همان حمایت اندکش هم اجرایی نشده است، به هیچ عنوان بخش کوچک و متوسط را در بر نمیگیرد. دلیل تاکید ما بر بنگاههای کوچک و متوسط این است که در صورت از بین رفتن آنها، شاهد بحرانهای اجتماعی فراوانی خواهیم بود.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان رییس هیاتمدیره شبکه ملی موسسات نیکوکاری کشور، میدانم که موسسات نیکوکاری ما نیز دیگر توان حل چالشهایی که دولت توان حلشان را ندارد و پیش از این آنها بارشان را بر دوش میکشیدند، ندارند.
شتاب جمعیت بیکار کشور
نرخ بیکاری در هر کشور، تاثیرات فراوانی بر دیگر شاخصها دارد. اولیایی دراینباره گفت: اگر ما برنامهای برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط نداشته باشیم به علت نقش گستردهشان در اقتصاد کشور و تابآوری پایینشان، اوضاع به مراتب بدتر هم خواهد شد. طبق آخرین آمار در سه ماهه اول ۱۴۰۴ رقم ۳/۷درصد بیکاری داریم؛ در نظر داشته باشید این آمار متعلق به جمعیت فعال کشور است و جمعیت غیرفعال را دربر نمیگیرد. در حال حاضر حدود ۳۸ تا ۳۹میلیون نفر جمعیت غیرفعال داریم که بین ۱۵ تا ۶۴سال سن دارند؛ برایناساس ۴۴درصد جمعیت وابسته و ۲۷میلیون نفر جمعیت فعال داریم که دومیلیون نفر آنها بیکار هستند. این رقم ۳/۷درصد در حوزه جوانان نزدیک به ۲۰درصد است.
وی افزود: در شرایط فعلی که اقتصاد کشور با چالشهای جدی روبهرو است اضافه شدن به تعداد جمعیت وابستهای که بدون انجام کار مولد از منابع استفاده میکنند، آسیبهای اجتماعی با شیب تندی افزایش مییابد.
اولیایی در خاتمه سخنانش گفت: از دیگر نتایج این وضع، مهاجرت به شهرهای بزرگ و حاشیهنشینی است؛ بحثی که در حال حاضر هم یکی از معضلات جدی است. فردی که نتواند معیشت روزانه خود را تامین کند، ممکن است دست به هر کاری بزند. بزرگان اقتصاد جهان میگویند هنر محصول اوقات فراقتی است که اقتصاد ایجاد میکند؛ مسلما اولویت نخست ما در این شرایط کاهش سرعت ماشین فقر عظیمی است که روزبهروز به سرعت آن افزوده میشود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع