کتابخانه مرکزی اهواز؛ فرسودگی کالبد و رنج فرهنگ

منوچهر برون

کتابخانه مرکزی اهواز سال‌هاست به عنوان قلب تپنده فرهنگ استان خوزستان شناخته می‌شود؛ مکانی که نه تنها کتاب‌ها، بلکه خاطرات و اندیشه‌های نسل‌های متعدد در آن انباشته شده است. این بنا با قدمتی چند دهه‌ای، حکم مادر کتابخانه‌های شهرستان‌ها را دارد و مأمنِ پژوهشگران، هنرمندان، دانش‌آموزان و عاشقان فرهنگ و ادب بوده است. اما این روزها، حال این مادر فرهنگی خوش نیست؛ فرسودگی زیرساخت‌ها و مشکلات پی‌در‌پی قطع برق، چهره‌ی آن را خسته و غمگین کرده است.

کتابخانه جایی است که باید روشنایی اندیشه از آن ساطع شود، اما اکنون تاریکیِ ناشی از بی‌برقی، نمادین‌ترین آسیب را بر این کانون دانش وارد کرده است. سیم‌های فرسوده و زیرزمینی برق، نه فقط نور لامپ‌ها، که رمق روح فرهنگی شهر را نیز گاه و بی‌گاه قطع می‌کنند. پژوهشگرانی که روزی با شوق در سالن مطالعه صفحات کتاب‌ها را ورق می‌زدند، امروز ناگزیر از توقف کار خودند. هنرمندانی که در سالن اجتماعات برنامه‌های فرهنگی برگزار می‌کردند، حال مجبورند پناه به مکان‌های موقت و ناپایدار برند.

این وضعیت، نشانه‌ای از غفلت عمومی نسبت به بنیان‌های فرهنگی است. جامعه‌ای که درگیر روزمرگی مدیریتی می‌شود، نامرئی‌ترین آسیبش دقیقاً در چنین مکان‌هایی رخ می‌نماید: افول تدریجی مراکز دانایی.

کتابخانه صرفاً محل نگهداری کتاب نیست؛ جانِ جمعی یک شهر است. درون آن، صدای آرام تاریخ و نوای اندیشه‌های بشری طنین دارد. هر کتاب، چراغی است برای روشنایی ذهن‌ها، و هر مراجعه‌کننده برگ تازه‌ای از درخت دانایی می‌رویاند. خاموشی در چنین بناهایی، خاموشی اندیشه است.

اهواز شهری است با پیشینه‌ی عظیم تاریخی، ادبی و هنری؛ از خاکی که شاعران و نویسندگان بسیاری از دل آن برخاسته‌اند، انتظار می‌رود کتابخانه مرکزی‌اش چون نگینی درخشان، در خدمت شکوفایی استعدادها باشد.

فرسودگی کتابخانه، معنایی فراتر از یک نقص فنی دارد؛ نوعی هشدار فرهنگی است که باید جدی گرفت.

رفع این مشکل، تنها اقدام فنی نیست؛ نوعی مسؤلیت فرهنگی است. اگر برق این بنا قطع شود، که گاه به‌ساعتی یا روزی می‌انجامد، در واقع جریان روشنایی فکری شهر دچار اختلال شده است. اینجا جایی است که فرهنگ از دل مردم زاده می‌شود؛ بی‌توجهی به آن، خاموشیِ چراغ علم و ادب در خوزستان است.

مدیران ارشد استان باید این بحران را نه به عنوان یک مسئله‌ی اداری، بلکه به عنوان اولویتی فرهنگی تلقی کنند. بازسازی زیرساخت‌ها، نوسازی سیم‌های برق و تأمین پایدار انرژی، احیای مراسم‌های فرهنگی و نگاه بلندمدت به کتابخانه مرکزی از ملزومات حیاتی است.

اهواز، شهری آفتاب،هنر و ادبیات، سزاوار کتابخانه‌ای است که روشنایی آن خاموش نشود. کتابخانه مرکزی باید بار دیگر به جایگاه رفیع خود به‌عنوان مأمن پژوهندگان علم و ادب بازگردد. روشن کردن چراغی در آن، روشن کردن افق فرهنگ در سراسر استان است. در سکوت تاریک قفسه‌ها، کتاب‌ها بی‌صدا فریاد می‌زنند: ما را به روشنایی برسانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 1 =

پربازدیدترین ها