ابوالفضل بابادی شوراب سردبیر جنوب کشور اقتصاددان با درج یادداشتی نوشت:
چند سال پیش که ساکن تهران بودم به دعوت دوست عزیزم، مهندس علیرضا افشاری به یکی از جلسات حزب مستقل و میهن پرست مهستان در منطقه قیطریه تهران دعوت شدم.
سخنران ویژه ی جلسه، آقای دکتر حسین راغفر اقتصاددان اصلاح طلب و چپگرا بود که در عین دفاع از نوعی سوسیالیسم بازار، اقتصاد سرمایه داری حاکم بر ایران را نقد می کرد.
همانجا در نوبت خود ایستادم و اعلام کردم کجای اقتصاد ایران سرمایه داری است؟چند درصد اقتصاد مملکت در اختیار سرمایه دار واقعی بخش خصوصی است؟
شوربختانه از پاسخ ایشان قانع نشدم چرا که ایشان شرکت های خصولتی انحصارگرا و بدون رقیب را خصوصی تعریف می کرد.
البته ایشان این را نگفت که شکل گیری اقتصاد خصولتی که خصوصی نیست، حاصل تلاش و دخالت دولت در اقتصاد بوده، موضوعی که چپ ها همواره مدافع آن بوده اند(مسئله دخالت دولت در اقتصاد مسئله محبوب چپ ها است)
ضمنا اخیرا بعد از گزارش دهی آقای فرشاد مومنی دیگر اقتصاددان چپگرا درباره ی شیوه ی خرج کرد مبالغ حاصله از طرح هدفمندی یارانه ها در نهادها و موسسات فرهنگی بسیار، برخی چپگرایان و اصلاح طلبان با سرزنش انتقادات ژورنالیست ها و کنشگران لیبرال نسبت به باورهای چپ ها در فضای رسانه ای و مجازی، سعی نمودند از این به اصطلاح افشاگری دکتر فرشاد مومنی، برای وی اسطوره سازی نمایند.
اما باید این پرسش را مطرح نمود که آیا پول هدفمندی یارانه ها توسط بخش خصوصی و سرمایه داری ایران به این نهادها و موسسات کثیر فرهنگی واریز شده یا توسط دولت که در همه جای اقتصاد ورود کرده؟
در نهایت آیا چپ گرایان و اصلاح طلبان غیر لیبرال، این جسارت و شجاعت را دارند که برخلاف اعتقادات قلبی و فکری خود، از دولت بخواهند میزان مداخله خود را در اقتصاد کاهش دهد تا بخش خصوصی و سرمایه داری خودش اقتصاد کشور را به توازن برساند؟