چه کسی پاسخگوی نابهنجاری‌های اجتماعی است؟

یاور احمدپور ترکمانی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :«چه کسی باید پاسخگوی این‌همه نابسامانی‌ها و نابهنجاری‌های اجتماعی باشد»

همه روزه با اخبار خودکشی، اعتیاد، الکلیسم، مهاجرت فکرها، ‌و انواع دیگر نابهنجاری‌های از سر ناامیدی روبه‌رو هستیم.

هزینه‌های کمرشکن سلامت و بهداشت، که کیفیت آن در غالب موارد جای سوال است، با فقر غذایی، با کم‌رنگ شدن ارزش‌های دینی انسجام بخش اجتماعی، با بیکاری یا نگرانی از بیکار شدن، با اشتغال‌های قراردادی بدون ضمانت تداوم آن‌ها، شکاف بین انتظارات و عملکرد سازمان‌ها و در رأس آن سازمان دولت، با سواری مجانی خیل صاحبان زر و زور و قدرت از عامه مردم و امثالهم مواجهیم.

هر روزه شاهد عمق یافتن ترک چندجانبه‌گرایی‌هایی که به نوعی ترک فعل سازمان دولت و بی‌تفاوتی به علم و عدالت است روبه‌رو هستیم.

با رشد فزاینده مناسبات سرمایه‌مداری، با تظاهر خیلی‌ها به دین، در حالی که با ترک اصل متن قرآن همراه است؛ با خودرأیی خیل افراد قدرت‌یافته و با خیل سازمان‌های قائم به شخصی که مدیریت‌شان اراده مردم و عقلانیت جمعی را فدای مصلحت‌اندیشی فردی کرده‌اند مواجه هستیم.

با خیل هزینه‌کردهایی با کمترین دستاورد جمعی، که منافع گروه خاص را در پی دارد؛ با مناسبات دلالی و انگلی که به اسم تولید، اقتصاد مملکت را فلج کرده است؛ با انواع عدم‌قطعیت محیط فیزیکی و محیط انسانی و رشد فزاینده فقر و نابرابری ناموجه روبه‌رو هستیم.

با آمارهای رسمی کم‌کیفیتی که با واقعیت زندگی مردم نمی‌خواند؛ با به‌اصطلاح سیستم شایسته‌سالاری که خیلی از کم‌کیفیت‌ها را مقام و منصب می‌بخشد؛ با افت شدید رضایت مردمی که شاخص و معیار توسعه است؛ با سازمان‌ها و روسای منبع‌محورشان، در حالی که مشکل این مملکت منابع نیست؛ با رشد روزافزون ناتوانی جامعه در ساخت یک زندگی شرافتمندانه؛ با جوانان صاحب مدرک بیکار، آن هم در حالی که خام‌فروشی و خام‌اندیشی در این مملکت فرصت‌های اشتغال را دو دستی نصیب کشورهایی می‌کند که در شعارهای‌مان آن‌ها را استکبار و استثمارگر می‌خوانیم؛ با سازمان‌ها و در رأس آن دانشگاه‌هایی که غالبا شکل سازمان را بدون کارکرد و دستاورد سازمانی دارند؛ با بازگشت‌پذیری به مناسباتی که اوایل انقلاب علیه آن‌ها شعار دادیم و انقلاب کردیم؛ و با امثال این‌ها روبه‌رو هستیم.

این‌همه نابسامانی‌ها و نابهنجاری‌ها را چه کسی پاسخگو است.
از آنجایی که قحط‌الرجال نیست؛ اگر حتی کم، آینده‌نگری دارید و اگر نمی‌خواهید که مناسبات جمعی به سمت خشونت برود، اگر فکر سامان دادن به امور را دارید اجازه دهید عالمان اجتماعی، مدیریت و سامان آنچه نابسامان کرده‌اید را در دست بگیرند و مردم و خود شماهایی که امور را بغرنج کرده‌اید منتفع کنند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − چهار =

پربازدیدترین ها