چرا جوان‌ها ازدواج نمی‌کنند ؟!؟

 

دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و متخصص امور برنامه و بودجه کشور و مؤلف کتاب روابط عمومی و ارتباطات و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : ازدواج یک امر مقدس و یک ضرورت زیستی در بقاء و دوام حیات اجتماعی و ارتباطی انسان است.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران سیاست‌های جمعیتی نادرستی اجرا شدند که بیشتر جنبه تعصب و هیجان داشتند و به این جهت امروز در ناترازی حاد جمعیتی به سر می‌بریم. موضوع ازدواج هم کاملا به اوضاع و احوال فرهنگی، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی خانواده و جامعه گره خورده است و نمی‌توان به جوانان بگوییم ازدواج کنید در حالی که بیکاری ، مسکن، تورم و گرانی و… جوانان ما را آزار میدهد. جوانان ما قبل از ازدواج، یک امنیت خاطر و دورنمای روشن برای خود می خواهند که وظیفه سیستم حکمرانی است که این اعتماد و اطمینان را به جوانان بدهد که برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای او آسیبی به آینده جوانان ما نمی‌زند. وقتی دولت مسیرها را اشتباه برود و بعضا بخواهد بر اساس آزمون و خطا عمل کند و گفتمان نخبگانی در اداره جامعه حاکم نباشد و کارها بجای عقلانیت بر اساس تعصب پیش رود، طبعا جوانان ما حتی نمی‌توانند به موضوع ازدواج فکر کنند چه رسد به اینکه وارد فاز اجرایی آن شوند. پس پندار و گفتار و کردار سیستم حکمرانی است که می‌تواند آینده ساز و اطمینان دهنده به آینده روشن یک جوان باشد تا او بتواند ازدواج نموده و به سهم خود ایفای نقش نماید. گذشته از اینها، امروزه سلیقه و ذائقه و معیارها و انتظارات جوانان ما نسبت به ازدواج دچار دگرگونیهای شدید و عمیقی شده است. برخی پدر بزرگها تعریف می‌کنند که تا شب ازدواج خود، همسرشان را حتی ندیده اند. جدای از درست و غلط بودن این امر، آیا واقعا امروزه چنین اعمال و حرکاتی را می‌توان متصور بود؟ قطعا جوانان ما با وجود تغییرات شدید در لایف استایل یا همان سبک زندگی نگاه بسیار متفاوتی نسبت به پنجاه سال و صد سال پیش نسبت به ازدواج دارند که باید آنها را دقیق مورد مطالعه جامعه شناسانه و روان شناسانه قرار داد. با جوان‌ها که صحبت میکنیم عمدتا به لحاظ ترس از شرایط نا امن اقتصادی است که تن به ازدواج نمی‌دهند. جوانان ما صرف نظر از هر آنچه که گفته شد آموزش‌های لازم و کافی نسبت به ازدواج ندیده اند و مهارت‌های زندگی را بدرستی نیاموخته اند و این ضعف بزرگ خانواده ها ، مدرسه، مسجد، صدا و سیما و نهادهای مسئول ماست. فرزندان ما واقعا در مهد کودک، در مدرسه، در دانشگاه و مسجد و… چه چیزهایی در باره ازدواج می‌آموزند؟!؟ اینها نقش مهمی در تصورات ذهنی ما دارند و متاسفانه غفلت‌ها و ندانم کاریهای بسیاری از این جهت رخ داده که تبدیل به مشکلات و موانع سخت پیش روی ازدواج شده اند. تکنولوژی عامل مهم دیگر است که ارتباطات را فرامرزی و بین المللی کرده و دیوارها و حصارها را برداشته است. امروز صنعت مد و فشن، صنعت فیلم و سریال، صنعت ورزش، سلبریتیها و دهها فاکتور دیگر بر امر ازدواج و آینده جوانان تأثیر خوب یا بد گذاشته و گریزی از آن نیست. نکته سوم ، اعتقادات و ایمان و ارتباط معنوی جوانان با خدا و دین و مواردی از این دست است که عموما بدلیل عملکرد نادرست برخی از مسئولان و مدیران جامعه دستخوش آسیب فراوان شده است. اگر در گذشته مثلأ سی سال پیش، بیست سال پیش ازدواج را به این می‌شناختیم که نصف دین را کامل می‌کند اما امروزه این نکات به سختی مورد پذیرش اغلب جوانان قرار می‌گیرد و این خلأ و آسیب و شکاف باید به طریق حساب شده ای ترمیم و اصلاح و بازسازی شود. خدا و دین و قیامت و عبادت و دعا و… اگر از طرز تفکر و نگرش و باورهای جوانان رخت بربندد که واویلاست؟!؟ باید مسئولان کشور طرحی نو دراندازند و کاری کنند کارستان. حقیقت آن است که موضوع ازدواج یک بحث چند وجهی است و صرفا بعد اقتصادی ندارد پس همه ارکان جامعه باید با هم افزایی به فریاد آن برسند. قطعا برای رونق ازدواج باید سیاست‌های درست و اصولی جمعیتی داشت و با برنامه ریزیهای دقیق اقتصادی و توسعه ای این آرامش و اطمینان خاطر و تضمین را به جوانان بدهیم که تصمیمات دولتمردان موجب ناامنی اقتصادی برای جوانان نمی‌شود. در غیر این صورت باید شاهد خسارت‌های بیشتر و افسوس خوردن های بیش از این باشیم.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه − 5 =

پربازدیدترین ها