پیمان ابراهیم در دوحه دفن شد

آیا اعراب بعد از افتضاح امنیتی ــ دفاعی در قطر باز هم می‌خواهند با اسرائیل نرمال‌سازی کنند؟

هر زمان که نتانیاهو و ترامپ دیدار می‌کنند، جهان انتظار یک بحران‌آفرینی جدید توسط این دو شریک در نسل‌کشی غزه را دارد. نشست دوشنبه‌شب این دو نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه ترامپ ادعا کرد طرح آتش‌بس در غزه گامی به سمت چشم‌انداز صلح جامع در خاورمیانه است، اما این طرح که تا قبل از رونمایی حتی به اطلاع طرف مذاکره یعنی حماس نیز نرسیده بود، شامل تحمیل خلع سلاح به مقاومت در غزه بوده و هدفی جز مشروعیت‌بخشی برای تداوم نسل‌کشی بیشتر ندارد. ترامپ همچنین تلاش دارد با این عنوان پر سروصدا در مورد صلح که پیش از این مصادیق شکست‌خورده متعددی داشته، پیمان ابراهیم را احیا کند؛ پیمانی که با هدف عادی‌سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی مطرح شد، اما اکنون تحت تأثیر تهاجمات اسرائیل به کشورهای منطقه و بی‌عملی آمریکا رو به زوال است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از بازار ،  رئیس‌جمهور آمریکا با تلاش برای احیای پیمان ابراهیم می‌خواهد مانع از آن شود که پروژه‌های همکاری امنیتی دیگر، به دور از منافع آمریکا و اسرائیل، به طور موازی فعال شوند و اثر هژمونیک آمریکا در منطقه را کاهش دهند. پیمان ابراهیم که در دوران نخست ریاست‌جمهوری ترامپ در سال ۲۰۲۰ امضا شد، با هدف عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و ایجاد یک جبهه متحد علیه ایران طراحی شده بود. با این حال، تحولات اخیر، از جمله حملات اسرائیل به ایران و قطر و طرح ایده «اسرائیل بزرگ» توسط نتانیاهو، این پیمان را به حاشیه رانده و کشورها را به سمت پیمان‌های امنیتی جدید، اغلب با میانجی‌گری چین، سوق داده است. ترامپ در این نشست، طرح صلح خود را به طور مستقیم به احیای پیمان ابراهیم گره زد و حتی در اظهاراتی متوهمانه، احتمال پیوستن ایران به این پیمان را مطرح کرد تا این‌گونه وانمود کند که هدف از احیای این پیمان صرفاً ایجاد صلح بوده و گشودن جبهه جنگ جدید بین کشورهای منطقه را دنبال نمی‌کند.

اما آنچه تلاش ترامپ برای تنفس مصنوعی به پیمان ابراهیم را بیش‌ازپیش کم‌اثر می‌کند، این است که کشورهای منطقه اکنون این صحنه را در مقابل خود دیده‌اند که آمریکا نه‌تنها برای مهار اقدامات اسرائیل اقدامی انجام نمی‌دهد، بلکه پس از اقدامات تجاوزکارانه متعدد، ضمن تأیید این رویکرد تهاجمی، برای دلجویی از کشورهای منطقه صرفاً به ابراز تأسف و استحمار اکتفا کرده و هیچ تضمینی برای جلوگیری از تکرار تهاجم ارائه نمی‌دهد.

اکنون کشورهای منطقه در یک دوراهی حیاتی قرار گرفته‌اند. آن‌ها باید تصمیم بگیرند که همچنان به پیمان‌های امنیتی یک‌جانبه و به نفع اسرائیل پایبند بمانند یا برای مواجهه با بزنگاه‌های ضد اسرائیلی یا به تعبیر بهتر ضد آمریکایی که اکنون تصویر واضحی از آن در نقشه اسرائیل بزرگ شکل گرفته، سبد منافع امنیتی خود را با پیمان‌های امنیتی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای توسعه دهند. انعقاد پیمان همکاری عربستان با پاکستان به‌عنوان یک قدرت اتمی نشان می‌دهد که حداقل درک این ضرورت در نگرش امنیتی کشورهای منطقه شکل گرفته و اکنون جدیت در تداوم و پیاده‌سازی این نگرش می‌تواند موجودیت جغرافیایی آن‌ها را حفظ کند.

ابزاری برای مشروعیت‌زایی جنایت

واکنش رؤسای جمهور کشورهای جهان به سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل و ترک سالن محل برگزاری مجمع، میزان انزوای اسرائیل متأثر از جنایات این رژیم در غزه را به طور کامل نشان داد. پس از آنکه نتانیاهو نتوانست علی‌رغم نمایش‌های بسیار برای تداوم کشتار مشروعیت‌زایی کند، اکنون آمریکا به کمک او آمده تا با طرح ایده خلع سلاح مقاومت مردم غزه ذیل عنوان تکراری «صلح»، هرگونه واکنش منفی حماس را به ابزاری برای مقصرنمایی این گروه تبدیل کرده و تداوم نسل‌کشی را مشروع جلوه دهد. محتوای طرح ترامپ برای آتش‌بس در غزه بر تحمیل خلع سلاح به حماس، بدون ارائه ضمانت‌های اجرایی قابل‌اتکا در قبال عقب‌نشینی اسرائیل از نوار غزه، تمرکز دارد. به همین دلیل، به احتمال زیاد با مخالفت گروه‌های مقاومت فلسطینی روبه‌رو خواهد شد. جهاد اسلامی فلسطین، به رهبری زیاد نخاله، این کنفرانس مطبوعاتی را «دستورالعملی برای ادامه اشغالگری» توصیف کرد.

نخاله اظهار داشت: «آنچه در کنفرانس مطبوعاتی بین ترامپ و نتانیاهو اعلام شد، تعبیر موضع کامل اسرائیل و به‌مثابه دستورالعملی برای ادامه تجاوز علیه ملت فلسطین است.» وی افزود که اسرائیل از طریق ایالات متحده تلاش می‌کند آنچه در جنگ نتوانست به دست آورد را محقق کند و این اعلامیه را «دستورالعملی برای انفجار منطقه» تلقی کرد.

محمود مرداوی، عضو ارشد جنبش حماس، نیز در اظهاراتی این‌گونه به تلاش برای خلع سلاح مقاومت واکنش نشان داد: «سلاح‌های مقاومت فلسطینی نه برای تعرض به دیگران، بلکه برای دستیابی به آزادی و استقلال به کار گرفته می‌شوند.» مرداوی همچنین بلافاصله پس از رونمایی از طرح توسط کاخ سفید اعلام کرد که این سند تاکنون به دست حماس یا هیچ گروه فلسطینی دیگری نرسیده است. این عدم ارائه مستقیم طرح به حماس پیش از رونمایی عمومی، خود نشانه‌ای از نیت واقعی پشت آن است. رونمایی از طرح بدون مشورت با طرف مقابل، نه با هدف تسهیل توافق، بلکه با هدف ایجاد بهانه برای ادامه عملیات نظامی تفسیر می‌شود. به همین دلیل نیز ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با نتانیاهو صراحتاً تهدید کرد: «اگر حماس این توافق را رد کند، نتانیاهو حمایت کامل ما را برای انجام آنچه لازم است به‌دست خواهد آورد.»

نتانیاهو نیز این تهدید را تکمیل کرد و اظهار داشت: «اگر حماس طرح ترامپ را نپذیرد، اسرائیل کار غزه را تمام خواهد کرد.» این اظهارات، که بلافاصله پس از ارائه طرح بیان شد، نشان‌دهنده پیش‌بینی رد طرح توسط گروه‌های مقاومت و استفاده از آن به‌عنوان توجیهی برای تشدید درگیری‌هاست. استقبال سریع از این طرح توسط سران اروپایی و تلاش ایالات متحده برای جلب حمایت کشورهای عربی، لایه دیگری از همین استراتژی است که «صلح‌نمایی» پروژه «خلع سلاح» را دنبال کرده و هدف آن مشروعیت‌زدایی از هرگونه مخالفت گروه‌های مقاومت است. با این وجود، پس از ارائه طرح به حماس توسط قطر و مصر که صبح روز سه‌شنبه توسط الجزیره گزارش شد، حماس با هوشمندی باب آغاز سریع بهانه‌جویی را بست و اعلام کرد که هیئت مذاکره‌کننده خود را متعهد به بررسی مسئولانه پیشنهاد می‌داند.

بزن و استحمار کن

پیش از نشست خبری، نتانیاهو و ترامپ با یکدیگر دیداری در کاخ سفید داشتند. در جریان این دیدار، نتانیاهو طی یک تماس تلفنی با دوحه نسبت به حمله نظامی اسرائیل به قطر ابراز تأسف کرد. پیش از این تهاجم، قطر در حال ایفای نقش میانجی‌گری برای برقراری آتش‌بس میان اسرائیل و جنبش حماس بود. این اقدام نظامی، فرایند میانجی‌گری قطر را مختل کرد و دولت قطر برای بازگشت به روند میانجی‌گری، خواستار عذرخواهی رسمی اسرائیل به دلیل حمله به خاک این کشور و هدف قرار دادن رهبران حماس که قطر میزبان آن‌ها بود، شد. با این حال، نتانیاهو از ارائه عذرخواهی خودداری کرد و تنها اظهار داشت که از کشته‌شدن یک شهروند قطری در این حمله متأسف است و متعهد شد که اسرائیل دیگر تمامیت ارضی قطر را نقض نخواهد کرد. اکتفا به ابراز تأسف بابت حمله به خاک کشوری که میزبان پایگاه‌های نظامی آمریکا است و هزینه‌های گزافی نیز به امید جلب حمایت نظامی آمریکا در بحران‌ها پرداخت می‌کند، کارکردی جز استحمار کشورهای منطقه و فرار از پاسخ‌گویی کاخ سفید در قبال انفعال امنیتی که نسبت به متحدان حاشیه خلیج‌فارس نشان داده ندارد. ابراز تأسف‌های مطرح‌شده در این زمینه فاقد تأثیر جبرانی واقعی بوده و حتی تکرار نشدن تجاوزات نظامی را نیز تضمین نمی‌کند. ادعای مقامات آمریکایی مبنی بر عدم اطلاع از این حمله نیز با توجه به ابراز حمایت‌های علنی این کشور نقض می‌شود. پس از حمله، جی.دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، رویکردی مشابه در ابراز تأسف‌های بیهوده را در پیش گرفته بود. او در ساعات اولیه پس از حمله در مورد موضع رئیس‌جمهور آمریکا مدعی شد: «ترامپ معتقد است این حمله نه به نفع اسرائیل و نه به سود ایالات متحده بوده و از این اقدام رضایت ندارد.» با این حال، ونس در ادامه به نکات مثبت عملیات از منظر آمریکا اشاره کرد تا تلویحاً به حمایت از اسرائیل اعتراف کرده باشد: «نکته مثبت این حمله، احتمال حذف چند تن از چهره‌های برجسته حماس بوده است.»

ایالات متحده، با وجود دریافت میلیاردها دلار برای استقرار سامانه‌های پدافند هوایی در قطر، از فعال‌سازی این سامانه‌ها برای جلوگیری از حمله اسرائیل خودداری کرد. حتی اگر فرض بر عدم اطلاع اولیه باشد، سامانه‌های راداری پیشرفته مستقر در منطقه باید قادر به شناسایی هواپیماهای اسرائیلی می‌بودند. با این حال، هیچ اقدامی برای جلوگیری از این تهاجم صورت نگرفت.

هرچند این حمله، برخلاف طراحی ایالات متحده و اسرائیل، به نتیجه مطلوب نرسید و اقدام برای ترور رهبران حماس به دلیل نقص اطلاعاتی با شکست مواجه شد؛ اما اظهارات ونس در مثبت ارزیابی کردن اقدام به ترور رهبران حماس، گواهی بر همسویی ایالات متحده با اسرائیل در این تهاجم است. ابراز تأسف‌های مطرح‌شده از سوی مقامات اسرائیل و آمریکا نیز فاقد اثر عملی بوده و بخشی از تلاشی هماهنگ برای فریب کشورهای عربی و ترغیب آن‌ها به احیای پروژه رو به افول پیمان ابراهیم است.

تنفس مصنوعی به پیمان ابراهیم

پیمان ابراهیم که به‌عنوان دستاورد دیپلماتیک ترامپ در سال ۲۰۲۰ معرفی شد بر پایه عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران بنا نهاده شد. این پیمان، با امضای توافق‌نامه‌هایی بین اسرائیل و برخی کشورهای منطقه هدفش این بود که جبهه‌ای متحد علیه ایران تشکیل دهد. با این حال، جنایات اسرائیل در غزه و همچنین تحولات اخیر، از جمله حمله اسرائیل به قطر و مطرح کردن صریح ایده «اسرائیل بزرگ» توسط نتانیاهو که در ادامه توسط تام باراک، نماینده ویژه آمریکا در امور لبنان نیز مقدمه‌چینی و تکرار شد، این پیمان را به‌شدت تضعیف کرده و توجه کشورهای منطقه را به خطرات حضور اسرائیل در منطقه جلب کرده است. ایده اسرائیل بزرگ که جغرافیای کشورهای منطقه را هدف قرار می‌دهد، واکنش‌های دفاعی را برانگیخته و کشورها را به سمت پیمان‌های امنیتی موازی سوق داده است. به همین دلیل نیز در این نشست، ترامپ با هدف جلوگیری از نابودی روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل پیمان صلح خود را مستقیماً به احیای پیمان ابراهیم گره زد. او در اظهاراتی متوهمانه مدعی شد که حتی ایران نیز ممکن است به این پیمان بپیوندد تا به این طریق وانمود کند که پیمان ابراهیم قرار نیست جبهه جنگی جدیدی بین کشورهای منطقه باز کند. در شرایطی که تمام توجهات معطوف به دشمنی اسرائیل با کشورهای منطقه است، آمریکا نمی‌تواند به‌یکباره نوک این پیکان را به سمت ایران تغییر بدهد؛ به همین دلیل نیز ناچار است اینگونه وانمود کند که پیمان ابراهیم دیگر یک پیمان جنگ‌طلبانه نیست.

مسیرهای موازی تأمین امنیت افتتاح می‌شوند

عدم اراده آمریکا برای تأمین امنیت متحدان و اعتراف صریح به قربانی کردن آن‌ها در راستای تأمین منافع متجاوزانه اسرائیل، کشورهای منطقه را وادار به جست‌وجوی گزینه‌های جایگزین کرده است. کشورهای منطقه که جغرافیای خود را تهدیدشده می‌بینند، به سمت پیمان‌های امنیتی جدید گرایش یافته‌اند. عربستان سعودی، که یکی از بازیگران کلیدی پیمان بود، اکنون با میانجی‌گری چین، پیمان امنیتی جدیدی با پاکستان برقرار کرده است. این کشور پیش از این نیز روابطش با ایران را از کانال چین احیا کرده بود. شکل دادن پیمان‌های موازی به خلیج فارس محدود نمانده و حتی هند، متحد سنتی آمریکا در آسیا که نامش در بین کشورهای تشکیل‌دهنده کریدور آیمک یا همان «مسیر اتصال اقتصادی اسرائیل به کشورهای منطقه» بود، نیز پس از جنگ اخیر با پاکستان و آتش‌بس تحمیلی توسط ایالات متحده موضعی مستقل اتخاذ کرده است. هند در مقابل مطالبه آمریکا برای قطع خرید نفت از روسیه، این اقدام را رد کرد و در اقدامی خلاف راهبرد غرب، هم‌زمان با فعال‌سازی اسنپ‌بک و احیای قطعنامه‌های تحریمی ضدایرانی، خرید نفت از ایران را پس از ۸ سال توقف از سر گرفت. ترامپ که پیش از این با لحنی منفعلانه با تعبیر «دزدیده شدن هند» توسط چین به تغییر جهت دهلی واکنش نشان داده بود، روز گذشته اولتیماتوم ۴۵ روزه به هند داد تا روابط خود با ایران را قطع کند و از چابهار خارج شود. این اولتیماتوم که نشان‌دهنده فشار مستقیم بر متحدان سنتی است، بخشی از حمله به ایده‌های رقیب است؛ چراکه این معاهدات نقش امنیتی چین را در منطقه پررنگ‌تر می‌سازند. ایالات متحده از طریق تلاش برای بازسازی پیمان ابراهیم برای ضدحمله به مسیرهای موازی استفاده می‌کند. ترامپ با گره زدن طرح آتش‌بس در غزه به پیمان ابراهیم، تلاش می‌کند تا کشورها را به بازگشت به چهارچوب آمریکایی ترغیب کند. این استراتژی، بخشی از تلاش گسترده‌تر برای حفظ اثر هژمونیک ایالات متحده در منطقه محسوب می‌شود.

جایزه‌بگیری برای هیچ

فارغ از اهداف پنهان‌شده ترامپ زیر شعار «صلح‌طلبی»، امکان اجرایی شدن ایده‌های پرسر و صدای او محل تردید است. او از ابتدای دوران ریاست‌جمهوری خود ادعاهای متعددی مطرح کرده که بسیاری از آن‌ها به نتیجه نرسیده‌اند. او ادعا کرده بود که می‌تواند در جنگ اوکراین آتش‌بس برقرار کند، اما این درگیری همچنان ادامه دارد. رئیس‌جمهور آمریکا که دوستی خود با ولادیمیر پوتین را عاملی برای پایان جنگ می‌دانست، بعدها بارها از پوتین ابراز نارضایتی کرد تا نشان دهد به دور از واقعیات میدانی اظهار نظر می‌کند. ترامپ در مورد مناقشه آذربایجان و ارمنستان نیز طرحی پرسر و صدا ارائه داد که بر اساس آن یک شرکت آمریکایی مسئولیت نظارت بر کریدوری بین آذربایجان و نخجوان را بر عهده می‌گرفت تا عبور و مرور حمل‌ونقل آذربایجان در خاک ارمنستان را مدیریت کند. با این حال، مراحل اجرایی این طرح همچنان نامشخص است و گزارشی از پیشرفت آن ارائه نشده است. اقدامات ترامپ تاکنون از سطح میکروفون و بلندگو فراتر نرفته و فاقد نتایج عملی بوده است. با وجود این، او همچنان خود را مبتکر صلح معرفی می‌کند و آرزوی دریافت جایزه صلح نوبل را در سر می‌پروراند. به همین دلیل نیز او در توصیف طرح ادعایی صلح خاورمیانه با خودستایی اظهار داشت: «نهاد نظارتی صلح خاورمیانه را هیئت صلح می‌نامم؛ چه نام زیبایی! همه می‌خواهند در این هیئت عضو شوند و این به دلیل نام‌گذاری من است.» اما این اظهارات در عرصه عمل به نتیجه‌ای ملموس منجر نشده است، حتی اگر او هزار بار دیگر بگوید که «توافق صلح من در خاورمیانه طی ۳۰۰۰ سال رخ نداده است.»

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + 17 =

پربازدیدترین ها