پزشكان نخبه در جست‌وجوی عدالت

مهاجرت پزشكان ايراني به يكي از بحران‌هاي جدي نظام سلامت تبديل شده و آمارها نشان مي‌دهد كه تنها در سال‌هاي اخير هزاران پزشك و پرستار كشور را ترك كرده‌اند. كارشناسان معتقدند كه با قطع رابطه مالي مستقيم بين پزشك و بيمار از طريق تقويت بيمه‌هاي پايه و تكميلي، اصلاح تعرفه‌هاي درماني و ايجاد شرايط شغلي مناسب، مي‌توان اين روند را معكوس و نخبگان پزشكي را به ماندن در ايران ترغيب كرد، در غير اين صورت، كشور با كمبود شديد متخصصان روبه‌رو خواهد شد. انتخاب رشته پزشكي همواره يكي از پرچالش‌ترين و در عين حال محبوب‌ترين تصميم‌هايي است كه بسياري از جوانان در مسير تحصيلي خود مي‌گيرند. پزشكي نه فقط يك شغل يا حرفه، بلكه راهي طولاني و پرمسووليت براي شناخت بدن انسان، درمان بيماري‌ها و كاهش درد و رنج بيماران است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل ،  همين ويژگي باعث مي‌شود بسياري از پزشكان در پايان عمر كاريشان، با وجود دشواري‌ها و محدوديت‌ها، همچنان از انتخاب خود خرسند باشند. عشق به طبيعت، علاقه به علوم تجربي و ميل به خدمت به مردم، از جمله انگيزه‌هايي است كه بسياري از دانشجويان را به سمت اين رشته مي‌كشاند. با اين حال، مسير پزشكي تنها به علاقه و انگيزه محدود نمي‌شود؛ پزشكان سال‌هاي زيادي از بهترين دوران زندگي خود را صرف تحصيل و گذراندن دوره‌هاي طاقت‌فرسا مي‌كنند و در نهايت نيز با چالش‌هاي فراواني در بازار كار و نظام سلامت كشور مواجه مي‌شوند. همين موضوع سبب شده است كه مساله مهاجرت پزشكان به يكي از دغدغه‌هاي جدي جامعه پزشكي و سياستگذاران حوزه سلامت تبديل شود. قاسم فخرايي، استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران و فوق تخصص چشم در گفت‌وگو با مهر با اشاره به مهاجرت پزشكان اظهار كرد: متاسفانه بخشي از نيروهاي نخبه و توانمند در حال مهاجرت هستند و اين در حالي است كه كشور ما از نظر منابع انساني پزشكي با محدوديت‌هايي مواجه است. به باور من اين چالش در بلندمدت قابل حل خواهد بود، اما نيازمند سياستگذاري درست است و دليل اين مهاجرت اين است كه دولت متولي اصلي جذب دانشجوي پزشكي و تعيين تعرفه‌هاي درماني باشد، يك خطاي بزرگ است. حتي رييس سازمان نظام پزشكي نيز از سوي دولت تعيين مي‌شود كه اين موضوع با استقلال صنفي پزشكان در تضاد است. نمي‌توان با وضع قوانين محدودكننده، پزشكان را مجبور به ماندن در كشور كرد و بايد شرايط كاري مناسب فراهم شود تا پزشكان با افتخار در ايران بمانند و از مهاجرت آنان جلوگيري شود. در غير اين صورت، كشور از نخبگان و استعدادهاي پزشكي خالي خواهد شد. ‌وي در پاسخ به اينكه چرا بازار كار امريكا براي پزشكان ايراني جذاب است؟ توضيح داد: كشورهايي مانند امريكا كه با كمبود پزشك مواجهند، شرايطي تسهيل‌شده براي جذب متخصصان ايراني ايجاد كرده‌اند. ثبات شغلي، دستمزدهاي عادلانه و امكانات رفاهي، مهم‌ترين عواملي هستند كه باعث مي‌شوند بخش زيادي از پزشكان مهاجر ايراني جذب نظام سلامت امريكا شوند. يك دانشجوي پزشكي بهترين سال‌هاي عمر خود را صرف ۷ سال تحصيل عمومي مي‌كند، سپس ۴ سال يا بيشتر دوره تخصصي را با كشيك‌هاي سخت و حجم بالاي مطالعه مي‌گذراند. اما در پايان، به جاي شرايط شغلي مطلوب، با حقوق پايين، طرح اجباري و حتي دوره سربازي مواجه مي‌شود. اين وضعيت براي پزشكان بسيار نااميدكننده است. اكثر پزشكان ايراني ميهن‌دوست هستند و علاقه دارند در كشور خود خدمت كنند، اما وقتي شرايط اقتصادي و شغلي نامناسب باشد، مهاجرت برايشان به يك اجبار تبديل مي‌شود. قوانين محدودكننده در اين زمينه نه‌تنها مشكل را حل نمي‌كند، بلكه نارضايتي را افزايش مي‌دهد.

راهكاري براي جلوگيري از مهاجرت پزشكان

فخرايي با اشاره به راهكارهايي كه مي‌توان براي جلوگيري از مهاجرت پزشكان اتخاذ كرد، گفت: ما نبايد همه‌چيز را از ابتدا اختراع كنيم. كشورهاي موفق دنيا تجربه‌هاي ارزشمندي در مديريت منابع انساني پزشكي دارند و ايران مي‌تواند از اين الگوها بهره بگيرد. پزشكان انتظار زيادي ندارند؛ تنها خواسته آنها اين است كه در قبال سال‌ها زحمت و جواني‌اي كه صرف كرده‌اند، بتوانند در كشور خود زندگي آبرومندانه‌اي داشته باشند. اين خواسته نه تنها زياد نيست بلكه كاملا شدني است. بزرگ‌ترين تهديد امروز براي جامعه پزشكي و سازمان نظام پزشكي، تعرفه‌گذاري نادرست و بي‌ارزش شدن خدمات پزشكان است؛ مشكلي كه سال‌هاست برطرف نشده و زمينه‌ساز مهاجرت گسترده پزشكان ايراني شده است.  بيماران زيادي از عراق و ديگر كشورهاي همسايه براي جراحي به ايران مي‌آيند. اين فقط به خاطر مهارت پزشكان ايراني نيست، بلكه به دليل پايين بودن تعرفه‌هاست. وقتي يك عمل جراحي در كشور همسايه ۳۰۰۰ دلار هزينه دارد، اما همان عمل در ايران ۵۰۰ يا ۶۰۰ دلار انجام مي‌شود، معنايش اين است كه كار پزشك ايراني بي‌ارزش شده است. ايران نه كشوري فقيرتر از افغانستان است و نه سطح رفاه آن پايين‌تر از عراق، اما تعرفه‌هاي پزشكي در كشور ما پايين‌تر از اين كشورهاست. اين مساله نشان مي‌دهد اشكال اساسي در سياستگذاري تعرفه‌گذاري وجود دارد.

نقش بيمه‌ها در اصلاح وضعيت درمان چيست؟

او درباره نقش بيمه‌ها در اصلاح وضعيت درمان بيان كرد: يكي ديگر از راه‌حل‌هاي اين مشكل در تقويت بيمه‌هاي پايه و تكميلي است كه بايد رابطه مالي مستقيم بين پزشك و بيمار قطع شود. در بسياري از كشورها بيمه‌ها بلافاصله هزينه درمان را به پزشك پرداخت مي‌كنند و بيمار از خدمات خود راضي است. در ايران نيز اگر پوشش بيمه‌اي گسترده و واقعي شود، هم پزشك از كارش رضايت خواهد داشت و هم بيماران از خدماتي كه دريافت مي‌كنند. شاگردان ما با مشكلات جدي براي راه‌اندازي مطب روبه‌رو هستند. هزينه اجاره يا خريد مطب و تهيه تجهيزات پزشكي بسيار بالاست. از سوي ديگر، ماليات پزشكان به‌طور پيش‌فرض ۱۰ درصد از درآمد سالانه محاسبه مي‌شود، در حالي كه چنين رويكردي براي هيچ صنف ديگري وجود ندارد. اين بي‌عدالتي باعث دلخوري پزشكان شده است.  افزايش تعداد دانشجويان پزشكي و متخصصان بدون اصلاح شرايط شغلي، تنها نارضايتي بيشتري ايجاد خواهد كرد. بسياري از پزشكان جوان به دليل نبود حداقل شرايط رفاهي، به مهاجرت فكر مي‌كنند، در حالي كه اكثريت آنها ميهن‌دوست و علاقه‌مند به خدمت در ايران هستند. در كشورهاي ديگر پزشكان مرجع و مشاور، ارزش و جايگاه ويژه دارند و تعرفه خدمات آنها متناسب با تخصص و تجربه تعيين مي‌شود. اما در ايران، دولت تعرفه يكسان براي همه پزشكان تعيين مي‌كند. اين موضوع انگيزه متخصصان برجسته را كاهش داده و نظام ارجاع و شهرت پزشكي را از بين برده است. كشورهاي منطقه مانند امارات و قطر با برنامه‌ريزي دقيق به دنبال جذب پزشكان ايراني هستند. آنها به دانش و تجربه پزشكان ما نياز دارند و شرايط جذابي براي آنها فراهم مي‌كنند.

اگر سياست‌هاي تعرفه‌گذاري و حمايت از پزشكان در ايران اصلاح نشود، اين روند مهاجرت شدت خواهد گرفت و نظام سلامت كشور آسيب جدي خواهد ديد.

 

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − دوازده =