پارادوکس رقابت برای مسئولیت!!بقلم جوان مهر

اقتصاددان :  آیا معنا و مفهوم مسئولیت را می دانیم؟

بنا بر تجارب میدانی در جامعه ما بندرت افرادی پیدا می شوند که واقعا بخواهند زیر بار مسئولیت بروند!

از مسئولیت پاک نگهداشتن یک شهر تا  مسئولیت نگهداری یک کودک یتیم و یا سالمند!

از مسئولیت نگهبانی یک انبار میوه گرفته تا نگهبانی از یک انبار مهمات!!

از پاسداری از مرز ها گرفته تا مسئولیت حفاظت از امنیت مردم!

از مسئولیت حفظ مراتع و جنگلها گرفته تا حفظ گونه های جانوری!!

از حفظ هویت و ارزش های متعالی انسانی گرفته تا مسئولیت پاسداری از آداب و سنن و ادبیات پارسی !

بله دقیقا برعهده گرفتن مسئولیت بار بسیار سنگینیست که عهده دار شدن آن بسیار دشوار و طاقت فرسا و خطرناک است! و چه بسا که انسان در این مسیر ارزش مدار، ایثارگرانه به شهادت برسد!

همچنین کسانی که مسئولیتی را در جامعه متقبل می شوند به محض اینکه فرد شایسته تر از خود را می بینند، تلاش می کنند وی را متقاعد کنند که مسئولیت را به وی محول کنند تا بلکه این تعهد به نحو بهتری به انجام برسد!!
چون مسئولیت گرفتن هدف نیست بلکه این ایفای تعهدات و پایبندی به اهداف و انجام ماموریتهای مربوطه است که محور راهبردی تصمیم گیری های یک مسئول خواهد بود.

اما پرسشی که در اینجا مطرح می شود اینست که با این همه دشواری ها و مخاطرات و تعهدات سنگین!
پس چرا در جامعه حکمرانی و سیاسی کشورمان برخی افراد به حدی تمایل به اشغال کرسی های مسئولیت را دارند
که برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کنند؟!،

و در غالب اوقات حتی پا را از مرز های ادب و اخلاق و شرافت نیز بیرون میگذارند و با دروغ و ریاکاری ، تخریب دیگران و خیانت و تعهد به وعده های کذب و… می خواهند کرسی های مسئولیت بزرگتر را بدست آورند؟!

نکند ما اشتباه می کنیم و اساسا این کرسی، کرسی مسئولیت نیست!؟

و شاید از این پس بجای اطلاق عنوان مسئول و مسئولیت بهتر باشد که از عنوان مناسب تر دیگری مثل فرصت طلبی و سودجویی و منفعت طلبی متقلبانه و امثال اینها … استفاده نماییم!

هم اکنون بنا به فرموده بسیاری از همین به اصطلاح مسئولین ما در بدترین شرایط اقتصاری و فرهنگی و اجتماعی بسر میبربم!
و جالب است که در این شرایط همان به اصطلاح مسئولین بدنبال مسئول می گردند؟
و در عین حال حاضر نیستند از کرسی خود فرود آیند!!

حال واقعا مسئول کیست؟

در شرایطی که هیچکدام از کانال های ارتباطی مسئولین بدرستی پاسخگوی تعهدات و عواقب کارهای خطای خود نیستند
و هر کس با بی تفاوتی مسئولیت را به گردن دیگری میاندازد!!

خوب لگر واقعا مثلا به فلان وزیر اجازه کار نمی دهند و مسئولیت را قبول کرده و نمی تواند به تعهدات سازمانی خود عمل کند
و اگر واقعا شرافت و درایت و اخلاق و صلاحیت دارد و کمترین اعتقادی به ارزش های متعالی شخصی خویش دارد بهتر است استعفا بدهد!!

اگر مسئولی نمی خواهد و یا نمی تواند مسئولیت های تعهد شده خود را به انجام برساند و از اینکه حوزه مسئولیتش در حال فروپاشیست و نمی تواند مدیریت و کنترل نماید به هر دلیلی پس چرا به سختی به کرسی چسبیده و از آن جدا نمی شود!!

واقعا در زیر کرسی مسئولین چه گنجی پنهان شده که اینقدر خاطر خواه دارد!! بطوریکه وقتی میز و یا کرسیش را می خواهند بگیرند می خواهند از ناراحتی جان بدهند و بمیرند!

و یا حتی با تخریب و یا کشتن دیگر رقبا می خواهد بر کرسی مسئولیتشان باقی بماند !!

البته برخی از مسئولین از گهواره تا گور به این منوال زندگی می کنند و  ظاهرا به یک اعتیاد افیونی دچار شده اند! که با ترک آن دچار هزاران مرض روحی روانی می شوند تا جاییکه امکان دارد سکته کنند و یا رقبای خود را بکشند؟!

حال براستی مسئولین یعنی چه کسانی هستند و یک مسئول چه خصوصیاتی بایست داشته باشد!؟

دایره وظایف و تعهدات و معیارهای ارزیابی عملکرد مسئولین چیست و چگونه باید ارزیابی شوند؟؟

اگر یک مسئول به دلیل بی عملی، بی کفایتی و یا…به هر دلیل دیگری نتوانست به مسئولیتهای خود عمل کند، چه باید کرد؟،

حال اگر جواب این پرسشها را همه میدانند و به آن اعتقاد دارند!!
پس چرا وضع مسئولین کشورمان اینگونه است و ظاهرا هیچ کس پاسخ پرسشهای فوق را نمیدهد؟
و  پاسخگوی وظایف و مسئولیتهایش نیست؟؟.

 

جوان مهر

شورای عالی مردمی

توسعه تحول و تعالی حکمرانی مردم نهاد

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده + 11 =

پربازدیدترین ها