پارادوکس‌های دولت دکتر پزشکیان

آن شانزده و اندی میلیون‌نفری که در هشتم تیرماه امسال با عبور از سد انواع مخالف‌خوانی‌ها، تحریم‌کردن‌ها و جوسازی‌ها به پای صندوق‌های رای رفتند و با امید به اینکه کشتی‌بان سرنوشت مملکت را سیاستی دگر آمده است، آرای خود را به سود دکتر پزشکیان جراح قلب و عروق به صندوق‌های رای ریختند، حالا که دو، سه ماهی از شروع به کار دولت چهاردهم تحت ریاست دکتر پزشکیان گذشته است، با مشاهده خروجی‌های عملکرد دولت او در حوزه‌های مختلف دارند دچار ناامیدی و سرخوردگی می‌شوند چون می‌بینند هیچ‌یک از شاخصه‌های یک دولت وفاق ملی با آن دولت وفاق ملی که انتظارش را داشتند و حتی با آن شعارهای داغ و به ظاهر هنجارشکنی که دکتر پزشکیان در میزگردهای تلویزیونی و در اجتماعات انتخاباتی این‌سو و آن‌سوی مملکت با ادبیات خاص خودش سر می‌داد و دل‌های مخاطبان خود را لبریز از امید به آینده‌ای بهتر از گذشته می‌کرد، مشابهت زیادی وجود ندارد.

به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان صنعت ،    خود دکتر پزشکیان با موضوع ادامه فعالیت گشت‌ارشاد که هنوز در سطح شهر فعال است با لحنی که در آن کمترین عزمی برای خاتمه دادن به فعالیت آن مشاهده نمی‌شود، برخورد می‌کند و حتی در پاسخ به خانم خبرنگاری که می‌گوید از بیم گشت‌ارشاد خیابان‌های مسیر رسیدن به کنفرانس خبری را میانبر زده است به قول معروف خود را به کوچه علی‌چپ می‌زند و از خبرنگار می‌پرسد مگر گشت‌ارشاد هنوز در خیابان‌ها حضور دارد؟ یا در جای دیگری در میان آن همه مشکلات اقتصادی کمرشکن که جان مردم را به لب آورده، به جای دادن وعده زندگی بهتر به مردم و امیدوار کردن آنها نسبت به کاهش فشارهای معیشتی به سراغ یکی از حساس‌ترین و دهشت‌انگیزترین مسائل که همانا موضوع قیمت بنزین است می‌رود و با بیان اینکه نمی‌توانیم بنزین را به قیمت لیتری 50 تومان بخریم و مفت به مردم بفروشیم جو روانی لازم را برای تشدید باز هم بیشتر نرخ تورم فراهم می‌سازد بی‌آنکه در مقام رییس‌جمهور کمترین توجهی به پیامدهای سوء گفته‌های خود در شروع موج تازه‌ای از تورم و افزایش قیمت‌ها نشان دهد و از همه بدتر آنکه معاون اول از همه جا بی‌خبر دکتر پزشکیان هم با نادیده گرفتن انواع مشکلات اقتصادی که مردم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بدون توجه به اثرات فوری و ویرانگر افزایش قیمت بنزین در دوره احمدی‌نژاد و حتی در دوره دوم ریاست‌جمهوری دکتر روحانی بر افزایش شدید و زنجیره‌ای سطح عمومی قیمت‌ها داشته است، با ادبیاتی کم و بیش شبیه ادبیات رییس خود دکتر پزشکیان از مفت بودن قیمت بنزین در ایران و ضرورت افزایش قیمت آن سخن به میان آورد و او هم به سهم خود زمینه روانی لازم برای انتظارات تورمی جدید در کشور را فراهم ساخت.
اینکه هم شخص رییس‌جمهور محترم و هم معاون اول او در هفته‌ها و ماه‌های اول شروع کار از میان آن همه عوامل مشکل‌آفرین برای اقتصاد کشور و عواملی که همه ساله کسر بودجه‌های سنگینی را برای دولت‌های وقت ایجاد کرده و می‌کند، همه کاسه‌کوزه‌های این کسر بودجه‌ها را تنها بر سر قیمت بنزین می‌شکنند و همچون روسای دولت‌های گذشته جرات آن را به خود نمی‌دهند تا به صدها هزار میلیارد تومان ردیف‌های هزینه‌ای موسسات به ظاهر فرهنگی، نهادها و بنیادهایی که بر بودجه سالانه کشور تحمیل شده و وجودشان در این شرایط تحریمی و محدودیت منابع ارزی و ریالی کمترین ارتباطی با نیازهای اساسی جامعه و رشد و توسعه اقتصادی کشور ندارد، اشاره‌ای حتی کوتاه و گذرا داشته باشند.
این نوع برخورد رییس‌جمهور و معاون اول او که بحمدالله به قشر کاملا مرفه کشور تعلق دارد، با یک موضوع حساسیت‌برانگیز اقتصادی همچون قیمت بنزین آن هم در کشوری که مردم برای خرید خودروهای بی‌کیفیت و پرمصرف چینی و مونتاژ داخل به اندازه چند‌برابر خودروهای بسیار کم‌مصرف دارای تکنولوژی پیشرفته مورد استفاده دیگر کشورهای جهان و شیخ‌نشین‌های جنوب خلیج‌فارس پول می‌پردازند، نتیجه‌ای جز یأس و ناامیدی نسبت به دولتی که مردم و آن گروه اندک رای‌دهندگان به آن امید بسته بودند، ندارد ضمن آنکه لطمه شدیدی به سرمایه اجتماعی هم دولت و هم نظام در شرایط بسیار حساس و ناپایدار امروز منطقه که خطر جنگ و آتش‌افروزی از هر سو آن را تهدید می‌کند، ندارد.
افزایش قیمت انواع نان‌ها، ماده غذایی که قوت لایموت سفره‌های اکثریت قریب به اتفاق خانوارهای ایرانی محسوب می‌شود، آن هم در طلیعه شروع به کار دولت چهاردهم زنگ خطر دیگری در حوزه‌های اقتصادی و معیشتی برای مردم و برای امیدهایی که افکار عمومی به دکتر پزشکیان و دولت چهاردهم بسته‌اند به حساب می‌آید و در اذهان مردم تداعی‌کننده آن بیت معروف است که می‌گوید:

«باش تا صبح دولتش بدمد /  کاین هنوز از نتایج سحر است»

شوربختانه عوامل ناامیدکننده مردم نسبت به دولت چهاردهم، دولتی که حتی آن اکثریت تحریم‌کننده انتخابات به آن امید بسته بودند، به همین چند مورد مرتبط با مسائل اقتصادی و معیشت عامه مردم محدود نمی‌شود و در سایر حوزه‌ها هم مردم تا به امروز از زبان برخی وزیران و کارگزاران دولت آقای دکتر پزشکیان مطالبی شنیده‌اند که سنخیت چندانی حداقل با شخصیت و باورهای شخصی دکترپزشکیان جراح قلب و عروق ندارد.یک نمونه از این مطالب صحبت‌های وزیر آموزش‌وپرورش دولت وفاق ملی آقای دکتر پزشکیان بود که در نخستین روزهای انتصاب به این سمت در حالی که مردم از او انتظار کالبدشکافی مشکلات اساسی آموزش‌وپرورش، کمبودهای فضاهای آموزشی، نبودن عدالت آموزشی در کشور و مشکلات شدید معیشتی جامعه معلمان کشور را داشتند، ایشان همه آن مشکلات را نادیده گرفت و با زبان رسا محوری‌ترین برنامه وزارتخانه تحت امر خود را گسترش فرهنگ نماز در مدارس اعلام کرد؛ برنامه‌ای که بهت و حیرت همگان حتی خانوارهایی که فرهنگ نماز از دیرباز در آنها جاری است، برانگیخت و ناامیدی و سرخوردگی دیگری بر فهرست بلند سرخوردگی‌هایی که در این چند ماهه اول شروع کار دولت چهاردهم نسبت به این دولت در جامعه و افکار عمومی ایجاد شده، اضافه کرد.
یقینا هیچ ایرانی مسلمانی با گسترش فرهنگ نماز در مدارس مخالفتی ندارد اما بعد از گذشت 45سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور که گسترش فرهنگ نماز نه‌تنها در مدارس و دانشگاه‌ها که در تمامی سطوح و ارکان جامعه بوده، کسی از یک وزیر آموزش‌وپرورش دولتی که تازه بر سر کار آمده و مردم امیدهای فراوانی برای رفع تنگناها و محدودیت‌های آموزش‌وپرورش کشور و بهبود شرایط رفاهی و زیست فرهنگیان را به آن بسته‌اند، آب پاکی روی دست مردم بریزد و سرفصل برنامه کار دوران وزارت خود را گسترش فرهنگ نماز در مدارس اعلام کند.
یقینا مردم در این 45سال به تجربه دریافته‌اند که در چارچوب قانون اساسی کنونی برای ورود دولت و قوه‌مجریه به برخی مسائل راهبردی و بنیادی از جمله سیاست خارجی، نظامی و امنیتی خط‌قرمزها و محدودیت‌هایی وجود دارد اما سوای این امور که در حوزه اختیارات حاکمیت است، دولت‌ها برای اصلاح اموری چون آموزش‌وپرورش، اقتصاد و معیشت مردم، خدمات عمومی یا چانه‌زنی بر سر برخی آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یا تنظیم بودجه سالانه مملکت از آزادی عمل نسبی برخوردار است، مشروط بر آن رییس‌جمهور و اکثریت اعضای کابینه او از تمایل، جرات و اعتقاد قلبی لازم برای بهره‌گیری از این اختیارات قانونی برخوردار باشند. متاسفانه شواهد موجود نشان می‌دهد حداقل تا به امروز که حدود سه ماه از عمر دولت چهاردهم می‌گذرد چنین عزم و تمایلی در کارگزاران این دولت و شخص رییس‌جمهور محترم وجود نداشته است.
شاید جمع اضداد گویاترین شاخصه‌ای باشد که بتوان تا به امروز برای عملکرد دولت چهاردهم به کار برد. خلاصه کلام آنکه اگر نوع گفتمان، سادگی، بی‌پیرایگی، رفتار ظاهری و سخنرانی‌های دردمندانه و بعضا شجاعانه دکتر پزشکیان هم در چند دوره نمایندگی مجلس، هم در مناظره‌های تلویزیونی و هم در سخنرانی‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری او را ملاک و مبنا قرار دهیم، می‌توانیم تا حدودی به خود بقبولانیم تضادها و تناقض‌ها و بی‌عملی‌هایی را که در این چند ماهه اول شروع کار این جراح برجسته قلب و عروق هم از خود او و هم از معاون اول و وزیران کابینه‌اش شاهد و ناظر بوده‌ایم همگی از سر بی‌تجربگی و نداشتن دقت نظر بوده، آیا در ماه‌های پیش‌رو دکتر پزشکیان و دولت او خواهند توانست آب‌های رفته را به جوی بازگردانند و ناامیدی‌ها و سرخوردگی‌های عمومی نسبت به این دولت را تا حدودی جبران کنند. چون به باور بسیاری از کارشناسان آگاه و باتجربه دولت دکتر پزشکیان بهترین و آخرین فرصت برای منافع و مصالح و نجات نظام و کشور از بحران‌های منطقه‌ای و جهانی است که آن را در معرض تهدید قرار داده است. تحقق چنین هدفی تنها به مقداری واقع‌بینی، عقل و منطق و خردجمعی نیاز دارد. در این چالش بزرگ جایی برای جنگ و جدال‌های سیاسی وجود ندارد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 4 =

پربازدیدترین ها