همگرایی عربی بیخ گوش ایران

در حالی که عربستان سعودی به دنبال تبدیل شدن به بازیگری فرامنطقه‌ای است و امارات به طور همزمان با ایالات‌متحده و چین نوعی دیپلماسی متوازن را در دستور کار دارد، قطری‌ها با بستن پیمان جدید امنیتی با آمریکا، دیپلماسی عمومی خود را تا حدی گسترش داده‌اند به‌گونه‌ای که اکنون خبرهایی مبنی‌بر میانجیگری این کشور میان واشنگتن و کاراکاس به گوش می‌رسد.

از سوی دیگر در شرایطی که کارشناسان، گاز را انرژی دوران گذار از سوخت‌های فسیلی می‌دانند، امارات و قطر در اقدامی مهم به دنبال راهبردی جدید جهت تقویت موقعیت خود در صادرات گاز مایع (LNG) هستند به طوری که قطر با پیشبرد فازهای تازه «نورث فیلد» موقعیت خود را به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده LNG تقویت می‌کند و امارات نیز با سرمایه‌گذاری در پایانه‌های جدید و مشارکت با شرکت‌های بین‌المللی می‌کوشد جایگاهی مکمل در کنار قطر به دست آورده و از موج تقاضای فزاینده در آسیا و اروپا بهره ببرد.

به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان‌صنعت  ،  علاوه‌براین در حالی که عربستان  و بحرین به تازگی مجوز خرید بیش از یک‌میلیارد دلار سلاح از کنگره آمریکا دریافت کرده‌اند، اکنون خبرها حاکی از آن است که ریاض و دوحه طی توافقی در نظر دارند خط‌آهن پرسرعتی را افتتاح کنند که به‌گفته ناظران نقطه عطفی در بخش اقتصادی و ژئوپلیتیکی خلیج‌فارس محسوب می‌شود زیرا این پروژه نه‌تنها بخشی از شبکه بزرگ اتصال ریلی در حاشیه خلیج‌فارس محسوب می‌شود بلکه خطوط ارتباطی آن می‌تواند مزیتی لجستیکی و تجاری به دو کشور بدهد، آن هم در شرایطی که ریاض و دوحه رقابت شدیدی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و گسترش صنایع غیرنفتی دارند و از منظر سیاسی نیز واگرایی‌های مهمی میان آنها وجود دارد. با این حال توافق جدید نشان می‌دهد دو کشور به این نتیجه رسیده‌اند که باوجود اختلافات اساسی، همگرایی منطقه‌ای برای آنها مزیت جمعی به همراه خواهد داشت.در نتیجه فارغ از اختلافاتی که میان کشورهای عربی وجود دارد و نمونه‌های مختلف آن را در روابط میان قطر و عربستان، بحرین و قطر و همچنین امارات و عربستان شاهد هستیم، کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس در یک موضع، یعنی رقابت استراتژیک و ژئوپلیتیکی با ایران دارای همگرایی و منافع مشترک هستند. شاهد اصلی این موضوع نیز بیانیه گاه و بیگاه آنها در قالب شورای همکاری خلیج‌فارس است که از هر موقعیتی استفاده می‌کنند تا بحث جزایر سه‌گانه ایرانی را مطرح کرده و حتی امضای اروپا، روسیه و چین را نیز در پای بیانیه‌های خود داشته باشند. این امر دو نکته مهم را در قبال دیدگاه کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس در خصوص ایران مشخص می‌کند؛ نخست اینکه پیش کشیدن موضوع جزایر سه‌گانه ایران تهدید علنی امنیت ملی کشورمان محسوب می‌شود که از لحاظ حقوقی، سیاسی و همچنین امنیتی ابعاد گسترده‌ای در محیط حیاتی ایران به همراه دارد.

از سوی دیگر راهبرد این کشورها در جهت تقویت نقش خود در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی که تنها بخش کوچکی از آنها در بالا مورد اشاره قرار گرفت، وقتی با بیانیه‌های ضد ایرانی همراه می‌شود، نشان می‌دهد که رقبای عربی ایران در حاشیه خلیج‌فارس باوجود تمامی اختلافات داخلی میان خود در قبال کشورمان موضع مشخصی دارند؛ موضعی که نشان می‌دهد مطلوبیت آنها در تضعیف جایگاه ایران است و هرچه بیشتر فشارهای تحریمی  و بین‌المللی علیه کشورمان افزایش پیدا کند به همان میزان مزیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی آنها تقویت خواهد شد.

در واقع همانطور که تحریم‌ها ظرفیت استراتژیک ایران را به نفع این کشورها تخلیه کرده، تمامی تلاش آنها که البته در قواعد و منطق روابط بین‌المللی طبیعی جلو می‌کند، معطوف به باقی ماندن ایران در وضعیتی نامتعادل است؛ وضعیتی که تداوم فشارهای حداکثری و انزوای منطقه‌ای ایران ادامه داشته باشد، بدون اینکه به تنش‌های نظامی گسترده ختم شود.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شش − پنج =

پربازدیدترین ها